باغ عباس آباد، بهشهر
مجموعه تاریخی عباس آباد بهشهر به فاصله 9 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان بهشهر، بر فراز ارتفاعات البرز بعد از روستای علی تپه (التپه) و در دل جنگل انبوه واقع گردیده است. راه دسترسی به مجموعه مذکور از طریق جاده آسفالته ای است که از جاده اصلی بهشهر-گرگان منشعب شده و بعد از عبور از روستای التپه به محوطه مذکور منتهی میگردد. شیب عمومی محوطه از سمت جنوب به سمت شمال است. این وضعیت و همچنین وجود آب و چشماندازهای زیبا عامل مهم شکلگیری معماری دوره صفویه در محوطه مذکور بوده است. باغ عباس آباد مجموعه ای است شامل سد عباس آباد، مخزن و دریاچه سد، گل باغ، کاخ، حمام، آسیاب آبی و دو برج آجری که در سال ۱۰۲۱ (ه.ق) به دستور شاه عباس اول به صورت پلکانی و مطبق در 3 سطح احداث گردیده است.
باغ تاریخی عباسآباد
باغ تاریخی عباسآباد بهشهر، بر بالای تپه ای طبیعی احداث گردیده است، بدین ترتیب که مهندسین دوره صفوی با بریدن تپه و ایجاد پله و صفه، باغی مطبق و پلکانی را ایجاد نمودهاند و در بالاترین قسمت تپه اقدام به عمارتسازی نمودهاند.
این باغ بر اساس شواهد بدست آمده یکی از بینظیرترین باغهای ایرانی است. علاوه بر عمارت سازی مذکور، در قسمت تراس مرکزی، حوض بزرگ در مرکز و حوضهای کوچکتر در اطراف احداث نمودند.
به پیروی سطح شیبدار و همچنین لولههای سفالی، آب از فرادست حوض مرکزی به صورت فواره ظاهر میگشته و مابقی از طریق لوله های سفالی، حوضهای جانبی را پر میکرده است.
معماری در باغ و باغسازی کاملاً به صورت قرینه انجام پذیرفته که موجب زیبایی آن را فراهم می آورده است.
مهندسین و معماران دوره صفوی با احداث باغ به روش پلکانی و مطبق و همچنین با بکارگیری از سطوح شیبدار و لولههای سفالی، علاوه بر زیبایی، موسیقی آب را در باغ ایجاد نمودهاند که سبب آرامش افراد مستقر در باغ میگردیده است.
سد
بنای سد از دوره صفویه در میان دره ای عمیق احداث گردیده است، ارتفاع بنای مذکور به صورت تقریبی 20 متر می باشد که در پی، عرض آن به 20 متر و در قسمت تاج عرض آن به 10 متر و طول آن به 70 متر میرسد. مصالح عمده سازه مذکور، سنگ، آجر و ملاط ساروج است. سد دارای سه دریچه خروجی بوده و در پشت آن پشت بندی قرار دارد که دارای دو گونه کاربری میباشد:
1-بعنوان پشت بند سد محسوب میگردد.
2-بعنوان مرکز تخلیه و چاه تخلیه آب محسوب میگردد.
مساحت کل مخزن سد قریب به 10 هکتار بوده و در حدود 600 هزار متر مکعب آب را در خود ذخیره مینماید، منبع تامین کننده آب مخزن سد، آب چشمه سرچشمه است. بر اساس بررسی بعمل آمده بعضی از قسمتهای مخزن سد در گذشته شفته ریزی (ملاط آهک) بوده که عمل مذکور از رشد گیاه لویی که در تمام آببندانهای مازندران می روید جلوگیری مینموده است.
بنای چهار طاقی مرکز مخزن سد
بنای مذکور از هشت جرز به ابعاد تقریبی 4×3 متر در پیرامون و یک جرز مشبک در مرکز شکل گرفته است. بنای چهار طاقی مرکز مخزن سد عباسآباد دارای دو کاربرد میباشد، نخستین کاربرد بنای مذکور، کاربردی فنی است. بدین ترتیب که جرز مرکزی چهارطاقی به صورت مشبک احداث گردیده است. مهندسین سازنده سد به گونهای آن را طراحی کردهاند که هرگاه احساس میگردید که مخزن سد، حداکثر آبگیری را انجام داده است و انرژی پتانسیل آب در حال فشار بر روی دیوار سد است، آب از دریچه خروجی سد تخلیه نگردد، زیرا در آن حالت تخلیه آب از دریچه، موجب تخریب بیشتر سد میگردیده است. ساخت تونل زیر زمینی در زمان صفویه و مرتبط کردن آن به جرز مرکزی چهارطاقی و همچنین خارج کردن تونل به فاصله 150 متری پایین دست دیواره سد، که در زمان ازدیاد فشار آب، امکان باز کردن دهانه کانال سرپوشیده وجود داشته است، موجب میگردید که فشار آب از دیواره سد کاسته شده و به سمت مرکز، هدایت گردد. در نتیجه این عمل آب از طریق جرز مرکزی مکش و آنگاه از طریق کانال سرپوشیده به پایین دست سد تخلیه میگردید.
کاربرد دیگر بنای چهار طاقی، تفریحی بوده است. در همین راستا از منتهیالیه باغ، پله آجری برای دسترسی به آن وجود داشته و همچنین بقایای پایههای پل چوبی در داخل مخزن سد مشخص میباشد.
بر بالای چهارطاقی آثار فواره و حوض موجود است. که نظر هر بیننده را به خود جلب مینماید. آبرسانی به این بنا از طریق لولههای سفالی که آب چشمه فرادست را به آنجا هدایت مینمود انجام میگردیده است.
محوطه گلباغ (ایستگاه توزیع آب)
محوطه گلباغ یا ایستگاه توزیع آب به فاصله 600 متری از باغ واقع گردیده است.
محوطه مذکور در ادامه یک شیب قرار داشته به نحوی که، شیب را بریده و آن را به صورت یک سطح تقریبا صاف در آوردهاند. اختلاف ارتفاع محوطه فوق نسبت به باغ در حدود 10 متر میباشد. بنابر احتمال، آب چشمه (سرچشمه یا قوری چشمه( به محوطه فوق هدایت میگردیده، سپس با گردش در حوضهای متعدد به یک آرامش و تصفیه میرسیده است و بعد از آن به پیروی از سطح شیبدار و همچنین لولههای سفالی به سمت باغ اصلی حرکت میکرده است.
وسعت منطقه گلباغ در حدود 3500 متر مربع است و بر اساس بقایای معماری برج محوطه گلباغ در دوره صفویه، به لحاظ اهمیت در امر آبرسانی، توسط نگهبانانی محافظت میگردیده است.
محل احتمالی کاخ
به فاصله تقریبی 5/1 کیلومتری شمال باغ بر بالای کوه مشرف بر دشت بهشهر و خلیج میانکاله ، بقایای آثار معماری از دوره صفوی شناسایی گردیده است.
ابعاد اولیه پلان شناسایی شده 50×40 متر است و مصالح عمده آن را سنگ و آجر تشکیل میدهد. راه دسترسی به آن از طریق یک جاده سنگفرشی که از باغ به آنجا میرسد امکانپذیر میگردد. با توجه به موقعیت ساختاری بنای شناسایی شده بر بالای کوه و همچنین بدست آمدن سفالهای پوشش بام لعابدار با لعابهای آبی، آبی فیروزهای، سبز و قهوهای و همچنین عدم دست یابی به بقایای معماری کاخ در حفریات باستان شناختی در محوطه اصلی باغ تاریخی عباس آباد، میتوان اظهار داشت محل کشف شده
محل احتمالی کاخ پادشاهان صفوی در عباس آباد باشد.
بنای حمام تاریخی عباسآباد
در ضلع غربی باغ و متصل به آن و در سطحی پایینتر از باغ، بنای حمام تاریخی با زیر بنایی به وسعت 160 متر مربع قرار دارد.
بر اساس ظواهر امر و بررسیهای به عمل آمده، پوشش سقف بنای حمام گنبدی شکل بوده است و مصالح عمده سازه آن آجر بوده و همچنین از تزیینات کاشی و ملاط ساروج در آن استفاده شده است.
بنای حمام از بخشهای زیر تشکیل شده است:
1- بخش سر بینه (رختکن) :
بخش فوق علاوه بر کاشی کاری دارای حوضی به ابعاد 5/1×1 متر و به عمق 70 سانتیمتر است.
عملکرد حوض مذکور در واقع برای شستن پا و عادت کردن بدن فرد استحمام کننده به هوای بیرون از حمام بوده است تا از بیماریهای ناگهانی جلوگیری شود.
2- فضای میاندر:
فضای مذکور در حد فاصل بین فضای سربینه و گرمخانه (محل استحمام) احداث گردیده است. بر اساس شواهد و همچنین حفریات باستان شناختی، کف و دیوار فضای میاندر به تزیین کاشی مزین بوده است. عملکرد فضای میاندر در واقع موجب آمادگی بدن فرد استحمام کننده به هوای گرم فضای گرمخانه بوده است و بعلت عادت کردن بدن به هوای گرمخانه از بیماریهای ناگهانی پیشگیری میشده است.
3- گرمخانه:
فضای مذکور در ضلع جنوب شرقی فضای میاندر احداث گردیده است. در واقع فضای گرمخانه محل شستشو و استحمام بوده است. بر اساس یافتههای باستان شناختی، فضای گرمخانه بنای حمام تاریخی عباسآباد دارای حوضهای متعدد بوده است. حوضهای متعدد در بنای این حمام، بیان کننده رعایت بهداشت و عدم استفاده از خرانه به صورت عمومی است. علاوه بر مورد فوق و با توجه به خاک برداریهای انجام شده، مشخص گردیده است که فضای گرمخانه مزین به کاشی با لعابهایی به رنگهای مختلف بوده است.
4- خزانه آب گرم:
این قسمت از بنا در ضلع غربی حمام، حد فاصل فضای میاندر و گرمخانه احداث گردیده است.آب از قسمت شمالی بنا وارد فضای مذکور شده، سپس آتش موجب گرم شدن آب در خزانه میگردیده است.
5- کانال (گربه رو) عبور جریان هوای گرم:
کانال فوق از قسمت تون وگلخن حمام که در زیر خزانه آب گرم قرار دارد با جهتهای مختلف در زیر کف فضای گرمخانه و میاندر امتداد یافته و به دود کشهایی که در بدنه و دیوار بنای حمام، موجود میباشند متصل میگردید.
کانال مذکور وسیله انتقال دود و حرارت بوده است، بطوریکه عبور جریان هوای گرم علاوه بر گرم کردن آب خزانه، سبب گرم شدن کف فضای میاندر و فضای گرمخانه میشده است.
اهمیت بنای حمام عباسآباد
آنچه که بنای مذکور را با اهمیت مینماید روش آبرسانی آن است.آب از قسمت شرقی بنای حمام از طریق لولههای سفالی(تنبوشه ) که در داخل دیوارهای بنای حمام قرار دارد بعد از عبور از ضلع شمالی دیوارحمام، وارد ضلع غربی گردیده و خزانه آب گرم را پر میکرده، سپس آب در خزانه بعد از گرم شدن از طریق لولههای سفالی (تنبوشه)، دیگر حوضهای موجود فضای گرمخانه را پر مینموده است. روش آبرسانی آب سرد بنای حمام مذکور به مانند آب گرم انجام میپذیرفته است، بدین ترتیب، آب سرد از طریق لولههای سفالی بعد از عبور از ضلع شرقی حمام با پر نمودن حوضی در بالا دست (خارج از بنای حمام) از طریق لولههای سفالی (تنبوشه) حوضهای موجود در فضای سربینه و گرمخانه را پر مینموده است، به بیانی دیگر هر حوض در فضای گرمخانه و سربینه حمام تاریخی عباسآباد بهشهر دارای دو سیستم آبرسانی آب سرد و آب گرم بوده است.
محور آبرسانی
محور آبرسانی مذکور به طول 600 متر که از اتصال لولههای سفالی بوجود آمده احداث گردیده است. لولههای سفالی مذکور در داخل دیوار آجری به ابعاد 20/1× 20/1 سانتی متر محافظت میگردیده و عامل انتقال آب محوطه گلباغ به سمت باغ بودهاند. لولهها را به صورت نر و مادگی ساخته و به همدیگر متصل میکردند.
برج آجری
در محوطه تاریخی عباسآباد، دو برج آجری به قطر7 متر و به ارتفاع 14 متر از دوران صفویه به یادگار مانده است. مصالح عمده سازه مذکور، ملاط ساروج و آجر به ابعاد 5×26×26 سانتی متر میباشد.
با توجه به ساختار دو بنای برج که بر روی محور آبرسانی قرار دارند، میتوان گفت که برجها عملکرد صرفاً نگهبانی نداشته و با توجه به اختلاف ارتفاع محوطه گلباغ نسبت به باغ، دو برج در واقع برای جلوگیری از ضربات قوچی شکل سیالات، توسط مهندسین دوره صفویه مد نظر قرار گرفتهاند. از دیگر مواردی که کاربری حفاظتی برجها را نفی میکنند عبارتند از:
1-پوشش جنگلی محوطه، دیدن مناطق دور دست ازفراز برج را ناممکن مینماید.
2-در محوطه، برجهای مذکور تکرار نشدهاند. در واقع میتوان گفت که برجها، سوپاپ اطمینان و یا به بیان دیگر بعنوان شتر گلویی جهت فشارشکنی آب احداث گردیدهاند.
آسیاب آبی
آسیاب مذکور به فاصله تقریبی 5/1 کیلومتری جنوب باغ در میان دو رود پر آب احداث گردیده است. مصالح عمده تشکیل دهنده سازه فوق سنگ، آجر و ملات ساروج است.
آجرهای بکار رفته در آسیاب به ابعاد 5×26×26 سانتیمتر بوده و راه دسترسی به آسیاب از طریق یک جاده سنگ فرش امکانپذیر میگردد.
نحوه کارکرد بنای فوق بدین طریق است که آب از طریق کانال سرپوشیده به سمت کانال روباز آجری به طول 100 متر هدایت شده، سپس با یک شیب تقریباً مناسب به سمت چرخ آسیاب حرکت کرده و سبب به حرکت در آمدن پرههای چرخ میگردیده است. مهندسین دوره صفوی با احداث آسیاب آبی در محل مورد نظر، از انرژی آب بیشترین بهره را برای به حرکت در آوردن چرخهای آسیاب بردهاند.