غار سراب، همدان
نام انگلیسی: Sarab Cave نام فارسی : غار سراب
|
موقعیت
غار سراب در 87 کیلومتری شمال همدان و در نزدیکی روستایی به همین نام واقع شده است. دهانه غار در کنار دریاچه جلوغار، واقع در یک کیلومتری روستای سراب، در ارتفاع 2200 متری سطح دریا، و به سوی شمال و مشرف به دریاچه است.
معرفی
در گویش مردمان ساکن غرب ایران، هر جا آبهای فرورو حاصل از بارندگی از مجراهای به هم پیوسته در تشکیلات آهکی به صورت چشمه خارج شوند، سراب نامیده میشود. مانند سراب نیلوفر و بیستون در کرمانشاه و گیان و گاماسیاب در نهاوند. شاید علت نام گذاری غار و روستای آن، سرابِ جلوغار باشد. قبل از وقوع زمین لرزه فارسینج در حوالی سنقر در استان کرمانشاه در سال 1336، آب نهر سرابِ جلوغار چرخِ دو آسیاب را در دامنه کوه سراب میچرخاند، اما پس از زمین لرزه ریزش دهلیزهای انتقال آب باعث کور شدن منافذ قدیمی و خروج آب از منافذ جدید در دامنههای دیگر حوزه آبگیر منطقه شد و چرخ آسیابها از حرکت باز ایستاد. این در حالی بود که سطح ایستابی در غار تغییر نکرده و مماس با سقف غارسنگ ساخته باقی مانده بود. غار و دریاچه جلو آن در گذشته از مکانهای مورد احترام بودهاند و مراسم آیینی در آن جا انجام میشده است؛ چنان که آثار دیوار دایره مانندی نزدیک نخستین خروجی آن وجود داشت و در گودبرداری دریاچه برای استحصال آب بیشتر نیز قوچی طلایی از میان گل و لای بیرون آمد. هنگامی که نگارنده و یکی از کوهنوردان همدان در سال 1344 سرگرم مطالعه غار برای ذخیرهسازی آب آن بودیم، قدحی مفرغی به قطر 30 سانتی متر، با نقشهای زیبا و به رنگ سبز در گودال نخست غار به وسیله روستاییان مددکار ذخیرهسازی آب، از داخل گل و لای به دست آمد که متأسفانه بر اثر کشمکش بر سر تصرف آن تکه تکه شد.
ساختمان
غار در زیر گسلی به طول 1000 متر زایش یافته است. پایه غار، از سنگ آهک و سنگهای دگرگون تشکیل شده است. بخش بالایی که آهکی بوده بر اثر نفوذ و عبور آب اسیددار تحلیل رفته و پایه شیستی آن باقی مانده است. غار از نوع غارهای باریک است و به هیچ وجه برای گردش گری مناسب نیست و اگر ترکیب آن دستکاری شود، به یک کانال طولانی و بی جاذبه تبدیل میشود. غاز از تعدادی تالار دریاچهای، دالان، و دهلیز تشکیل شده است که به سبب گردش آب فوق اشباع از کلسیم بیکربنات در آنها و جذب کلسیم کربنات، به علت قانون جاذبه ملکولی، همگی دارای لبههای پیش آمده قرنیزمانند هستند. در بعضی بخشهای دریاچهها، که دیوارها به هم نزدیک بودهاند، این لبههای قرنیز مانند به هم رسیده و پلی آهکی تشکیل دادهاند که هم در زیرگسل اصلی و هم گسلهای فرعی، که دالانها را میسازند، دیده میشوند. در حقیقت میتوانیم بگوییم غار از دو طقه تشکیل شده است که طبقه زیرین به وسیله همین سقف آهکی و لبههای آهکی قرنیزمانند از طبقه بالا جدا میشود. در بازدید از غار، غارنورد باید بخشی از راه را با قایق، بخشی از آن را با استفاده از لبه قرنیزی و گیرههای موجود روی دیوار، و اندکی از مسیر را هم با استفاده از پلها طی کند. در بخشهایی از غار باید وسایل قایق رانی و سایر لوازم را از دهلیزهای تنگ عبور دهیم و خزیده از آنها بگذریم. در بخش انتهایی غار دریاچهای به ابعاد 15×20 متر واقع شده است. درون دریاچه تعدادی جزیره دایره مانند وجود دارد که بخشی از آن هها داخل آب هستند و منظرهای بسیار زیبا پدید آوردهاند. به این بخش، تالار مرجانها گفته میشود. در تالار مرجانها چند دهلیز مسدود وجود دارد که در یکی از آنها اسکلت رسوب گرفته چهارپایی کوچک با جمجمه گرد، احتمالاً شغال، یافت شد که برای نمایش از غار خارج و تحویل هیئت کوهنوردی آن زمان (1342) شد. اسکلت رسوب گرفته دیگری برای نمایش در همان محل باقی ماند. هر دو جانور از سواخهای مرتبط با بیرون وارد غار شده بودند و دیگر بازگشت برای آنها غیر ممکن شده بود. دریاچه مرجانها از طریق دالانی مملو از آ به دریاچه مدور دیگری به ابعاد 25×20 متر میپیوندد که عمقی در حدود 10 متر دارد. این بخش از غار به وسیله دالانی ریزشی و پرپیچ و خم دوباره به تالار مرجانها وصل میشود. این دالان بسیار ریزشی و تهدیدآمیز است و عبور از آن باید حداکثر دو نفره انجام گیرد. درون غار فعالیتهای غارسنگسازی رخ داده اما به علت وجود آبف مقدار چکیده کم است. در پل آهکی نزدیک تالار مرجانها تعدادی چکیده به شکل مخروط ناقص دیده میشوندف علت ناقص بودن آنها نبودِ چکنده در بالاست. به علت سرعت زیاد، آب محتوی کلسیم بیکربنات از منافذ موجود در سقف رها و پخش شده و فرصت مخروطسازی از بین رفته است. در سقف تالار مرجانها تعدادی چکنده شبیه نی قلیان دیده میشود. در مجموع، غارسنگهایی زیبا از ابتدا تا انتهای غار وجود دارند که شکوهی بی نظیر به این غار نسبتاً باریک دادهاند.
ویژگی
با توجه به پایه غار که از نوع سنگهای دگرگونی است و نیز با توجه به حوضه آبگیر کم وسعت غار و مقدار آبدهی چشمههای اطراف آن، هم زمان، فرایندی مشابه آن چه سبب زایش غار علی سرد شده در مورد غار سراب نیز پیش آمده است. به این ترتیب که آب چشمهای ماگمایی به همراه گازهای حاصل از فعالیت گسلی درونی در منطقه از درزهای به بالا نفوذ کرده، عمل آهک خوری انجام گرفته، هم زمان آب محتوی کلسیم بیکربنات محلول از غار خارج شده و فضای کنونی را ساخته است. آبهای فرورو ناشی از بارندگی هم به نوبه خود درون درزها و سوراخهای کارستی سطح کوه نفوذ کرده و علاوه بر ساختن فضاهای بالایی سبب زایش غارسنگهای غار شدهاند. ویژگی دیگر غار این است که احتمالاً طول دالانهای غار بیش از طول دالانها و تالارهای کنونی است، که باید دقت بیشتر در بازدیدها و حتی شکستن بعضی از پلها راه ورود به بقیه بخشهای غار را باز کنیم.
توصیه
به علت گودبرداری کف استخر جلوغار، جهت استحصال آب بیشتر یا شاید یافتن گنج، سطح ایستابی آن به اندازه 160 سانتی متر افت داشته است و شرایطی را برای ریزش بعضی از بخشهای غار فراهم کرده است. اهالی محترم سراب باید بدانند افزایش آب خروجی غار به ازای تخلیه آب دریاچههای غار و یا کم آب شدن چشمههایی است که از بخشهای دیگر کوه ساری قیه خارج میشوند. بنابراین تنها راه افزایش آب، پیشنهادهایی است که در بخش ذخیرهسازی آب غارها در این کتاب آمده است. بنابراین نگارنده امیدوار است که با شفته کردن کف استخر با حداقل هزینه؛ یعنی استفاده از ماسه و آهک، از این غار باستانی حفاظت شود و از تبدیل آن به کانالی معدن گونه جلوگیری به عمل آید. لازم است بازدیدکنندگان تا زمان بالا آمدن آب از ورود به منطقه ریزشی انتهایی جداً خودداری کنند، زیرا حمل مجروح از انتهای غار به بیرون امری غیر ممکن است. به علت گشاد کردن ورودی غار به طول حدود 15 متر، در حال حاضر به علت بخار آب، هوای پرفشار داخل با هوای کم فشار بیرون به طور دائم مبادله و مقادیر زیادی آب به شکل بخار از غار خارج میشود. بنابراین انتظار میرود مسئولین حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی همدان در ابتدای ورودیِ غار اقدام به کشیدن دیواری زیگزاگ مانند کنند تا از خروج بخار و خشک شدن غارسنگها جلوگیری شود.
با سلام من اهل روستای سراب هستم و شاهد هستیم که غار سراب روز به روز آسیب بیشتری میبیند چرا که افرادی وارد این غار شده و سنگ هایی که طی سالیان سال بوجود آمده اند را از بین میبرند.
با تشکر.