ساز رباب
رباب از خانواده سازهای زهی مضرابی است و بین 12 تا 18 سیم دارد که از میان آنها شش سیم قابلیت اجرای ملودی دارند و مابقی فقط نقش واخوان را بازی می کنند. صدای رباب نرم و بیشتر در محدوده بم، صدا می دهد. سیم های رباب با یک مضراب از جنس شاخ حیوان و اخیراً از نوع پلاستیکی نواخته می شوند. اگر چه در ادبیات قدیم ایران واژه رباب بسیار آمده است، ولی امروزه رباب در واقع سازبومی منطقه سیستان و بلوچستان محسوب می شود. مولانا جلال الدین محمد بلخی در شعری می گوید: هیچ می دانی چه می گوید ربـــــاب زاشک چشم و از جگرهای کباب بابا طاهر شاعر شوریده همدانی هم در یکی از دوبیتی هایش می گوید: دو زلفونت بود تار ربابم چه می خواهی از این حال خرابم تو که با ما سر یاری نداری چرا هر نیمه شو آیی به خوابم.
بر این اساس چنین به نظر می رسد که در قرن های گذشته، رباب در مناطق وسیعی از ایران رواج داشته و به تدریج از صحنه موسیقی فلات مرکزی ایران به جنوب شرق و منطقه سیستان و بلوچستان مهاجرت کرده است. هم اینک نمونه های بومی رباب در بخش هایی از پاکستان و تقریباً تمام افغانستان رواج دارد. ولی نوع ساختمان آن ها و همچنین صدادهی شان با رباب معاصر ایرانی متفاوت است.
این ساز مانند سایر سازهای هم خانواده از وسعت صوتی کمی برخوردار است. کاسه آن از تنه چوب توت بی دانه ساخته می شود. پس از تراشیدن نمای بیرونی، داخل آن تهی می شود. بر روی دهانه ساز، پوست بزغاله می کشند.
سیم های رباب در قدیم "زه" یا روده بودند که امروزه از تارهای مخصوص پلاستیکی (نخ ماهی گیری) استفاده می شود. در آغاز، رباب پنج سیم اصلی داشت. اما نمونه های امروزی آن شش سیمه هستند که هر دو جفت سیم، با هم کوک می شوند. رباب علاوه بر شش سیم اصلی که زیر انگشتان نوازنده، با نت های مختلف به صدا در می آیند، تعدادی سیم واخوان هم دارد. سیم های واخوان قابل انگشت گذاری نیستند و پیش از اجرا توسط نوازنده با نت مشخصی به طور ثابت کوک می شوند. ضمن اینکه معمولاً نوازنده هیچ مضرابی به آن ها نمی زند و ارتعاش سیم های واخوان به واسطه هوای مرتعش داخل کاسه ساز و سیم های دیگر صورت می گیرد.