مختصات حوزه آبریز تالاب پریشان:
حدود طول و عرض جغرافیایی حوزه آبریز تالاب پریشان
طول جغرافیایی "00 ' 56 51 تا " 45 ' 39 51
عرض جغرافیایی " 25 ' 32 29 تا " 00 ' 21 29
تالاب پریشان اکوسیستم آبی بسته ای است که در شمال و شرق،شمال شرق و جنوب شرق رشته کوه های کم ارتفاع آن را محصور نموده و عمده ترین حوضه آبریز این کوه ها کوهمره و فامور تشکیل می دهد.از لحاظ تقسیمات کشوری در بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع شده است.
براساس نقشه های موجود مساحت حوضه آبریز تالاب پریشان 230 کیلومتر مربع می باشد.
هیدرولوژی تالاب پریشان
الف:منابع آب های سطحی
1- رودهای ورودی به تالاب:منابع تامین کننده آب تالاب بیشتر چشمه ها و سیلاب های زمستانه و بهاره می باشد.از بهم پیوستن چند چشمه رودخانه فامور تشکیل می شود که از قسمت شرق وارد تالاب می گردد.
2- سیلاب های زمستانه و بهاره:سیلاب های بهاره و زمستانه درصد زیادی از آب ورودی به تالاب را تامین می کنند.دلائل بالا بودن این آب ها عبارتند از:
الف) باران های شدید و کوتاه که درصد قابل ملاحظه ای از کل باران های سالیانه حوضه را تشکیل می دهد.
ب) شیب تند ارتفاعات که سرعت جریان سطحی را در کوه ها باعث می شود.
ج) مارنی بودن کوه ها حوزه آبریز تالاب و پوشش گیاهی نسبتاً ضعیف آن منطقه
ب) منابع آب های زیرزمینی:
تالاب پریشان از نظر هیدرولوژی تالاب بسته ایست که اطراف آن را ارتفاعات آهکی و مارنی احاطه نموده و تشکیلات گچساران در جنوب شرقی آن دیده می شود و شامل لایه های گچ،نمک، اهک و دومولیت همراه با مارن های الوان می باشد.آبرفت های قدیمی منطقه شامل سیلت،خاک رس و آهک است.
آبرفت های جدید به شکل مخلوطی از قلوه سنگ،قطعات آهک و ماسه و رس که به صورت واریزه های دامنه ای و مخروط افکنه ها بر روی آبرفت های قدیمی دیده می شود.ذخائر قابل ملاحظه ای از آب های زیرزمینی در آن دیده می شود.
آن چه مسلم است این است که عنده منابع تامین کننده آب تالاب پریشان از طریق چشمه هایی است که از طرف شمال و شمال شرقی آن وارد می شوند.وجود طبقات آهکی و مارنی سبب ایجاد این چشمه ها گردیده است.طبق مطالعات زمین شناسی آب چشمه ها ازدشت ارژن تامین می شود، به این ترتیب که با اختلاف ارتفاعی که بین این دو تالاب(دشت ارژن و پریشان) وجود دارد جریان بسیار شدیدی از آب همواره بین تالاب دشت ارژن پریشان وجود دارد.این آب از طریق حفره ای که در داخل تالاب دشت ارژن قرار دارد وارد زمین شده و سپس از طریق چشمه های اطراف پریشان بیرون می آید.تالاب دشت ارژن یک پولوژه است که نهایتاً آب آن از طریق چشمه های اطراف وارد تالاب پریشان می شود.پولوژه در زبان لاتین به دشت قابل کشاورزی اطلاق می گردد، ولی در اصطلاح ژئومورفولوژی به دشت های کارستی که عرض آنها بین چند متر تا چند کیلومتر و طول آنها چندین کیلومتر است گفته می شود.در مناطق خشک و بی آب و علف واحد سبز و خرمی در آن تشکیل می شود.
میزان آبدهی چشمه هایی که به تالاب پریشان می ریزند بستگی به میزان نزولات جوی دارد،بطور کلی میزان آبدهی این چشمه ها در سال های کم باران و پرباران چشم گیر و قابل ملاحظه می باشد.
دبی متوسط سالانه چشمه های مهم تالاب پریشان
ردیف نام چشمه – محل چشمه – نوع چشمه – دبی متوسط سالانه بستر لیتر در ثانیه
1 پل آبگینه- پل آبگینه -گسلی- 90
2 قلعه نارینجی- فامور- کارستی 189
3 گراب -فامور -کارستی 177-
4 جمشیدی- فامور -کارستی- 170
5 هلک -فامور- کارستی- 19
6 خواجو -شهرنجان -گسلی- 58
7 گپ- هرنجان- گسلی- 57
8 آب موردک -هرنجان -گسلی- 5/5
9 آب سیرو- هرنجان -گسلی- 45
جمع 5/810
ج) رابطه آب های زیرزمینی با آب تالاب پریشان:
هر نوع تغییر در سطح آب تالاب بر میزان آب های زیرزمینی منطقه به خصوص در جهت جنوب و جنوب غربی تالاب تاثیر می گذارد.بالا آمدن سطح آب تالاب و افزایش آن تاثیر مثبت در کمیت و کیفیت آبهای زیرزمینی دارد بطوری که مثلاً میزان شوری آب چاه های حفر شده کاهش می یابد. عکس این موضوع نیز صادق است،بدین صورت که عقب نشینی سطح آب تالاب و گاه حجم آن باعث کاهش سطح آب های زیرزمینی و افزایش میزان شوری و چاه های منطقه می گردد.همچنین برداشت زیاد از چاه های اطراف باعث حرکت آب تالاب به سمت این چاه ها می شود که در آلوده کردن آب های زیرزمینی و شور شدن آنها موثر است.در اطراف تالاب پریشان حدود 360 دستگاه تلمبه در 28 روستا وجود دارد که میزان هدایت الکتریکی آنها از قسمت جنوب تالاب به سمت شرق کاهش می یابد.(ایزدی 1374)
د:جریان آب در تالاب پریشان:
بطور کلی تمام عواملی که در دریاها سبب ایجاد جریان های مختلف آب می شود،در دریاچه ها و تالاب ها نیز موثر است،به نحوی که امواج،جذر و مد و جریان های سطحی در این محیط ها هم وجود دارد.ولی این حرکات نسبت به دریاها ابعاد کوچک تری دارند.جزر و مد تالاب پریشان آنچنان محسوس نیست ولی وجود بادهای مداوم در منطقه باعث تشکیل امواج بر سطح آن می گردد.در مواقعی که شدت بادها زیاد باشد امواج بزرگی بر سطح تالاب تشکیل شده که نهایتاً سینه بستر کوه ها در جهت شمال و شمال شرقی تالاب برخورد می کند.اثر امواج در سواحل شرقی و شمال شرقی تالاب بیشتر محسوس می باشد.
عامل دیگری که باعث ایجاد جریانهایی در آبهای ساکن می شود گرماست.ذخیره گرما در داخل آب به مقدار جذب شده.بخش شده و پس داده شده بستگی دارد.ذخیره گرما توسط انرژی اشعه های جذب شده بویژه اشعه هایی با طول موج بلند که در طبقات بالایی آب جذب می شود. انعکاس اشعه ها،تبخیر،جاری شدن آب گرم طبقات فوقانی و انتقال گرما به محیط اطراف باعث از بین رفتن حرارت آنها می شود.از آنجائی که قابلیت انتقال گرما(بطرق مولکولی) کم است،پخش گرما در طبقات عمیق تر تماماً توسط حرکات انتقالی آب انجام می گیرد.مطالعات Birge and juday نشان داده است که فقط 10 تا 12 درصد از گرما در هر منطقه از محیط دریاچه از طریق جذب مستقیم گرما از سطح آب حاصل می گردد و بقیه گرما از طریق انتقال گرما از طبقات پایین تر توسط باد انجام می گیرد.
لوفر و شینسون (Schinoson and Loeffler 1956) دریاچه ها و تالاب ها را بر حسب شرایط گرمایی و نوع گردش آنها و از نظر جغرافیایی به شرح زیر تقسیم بندی نموده اند:
1- تالاب های مونومیکتیک سرد:دریاچه های قطبی که در فصل تابستان یک گردش دارند.
2- تالاب های مونومیکتیک گرم:دریاچه های مناطق نیمه گرم سیری که در اواسط یا اواخر پاییز یک گردش می نماید.
3- تالاب های دیمکتیک:دریاچه هایی که دو گردش بهاره و پاییزه خواهند داشت.
4- تالاب های الیگومکتیک:دریاچه های مناطق تروبیک که به ندرت گردش می نمایند.
5- تالاب های پلی مکتیک گرم:دریاچه های مناطق تروپیک که چندین بار گردش می کنند.
6- تالاب های پلی مکتیک سرد:دریاچه های مناطق تروپیک که در ارتفاعات قرار گرفته و اکثراً در حال گردش قرار دارند.
دریاچه های مناطق گرمسیری اگر در ارتفاعات قرار نگرفته باشند درجه حرارت آب در سطح و عمق آنها بالا است و اختلاف درجه حرارت بین سطح و اعماق متجاوز از 1 تا 2 درجه سانتیگراد نمی باشد.تعییرات گرمایی این تالاب ها در طول سال کم است.با وجودیکه اختلاف درجه در طبقات مختلف این تالاب ها کم می باشد،ولی بعلت قرار داشتن در دامنه های حرارتی بالا،در این گونه تالابها لایه بندی حرارتی وجود داشته و تقریباً لایه ها از پایداری طبقاتی قابل ملاحظه ای برخوردارند.
با توجه به نمونه برداری های انجام شده در طول دوره و اندازه گیری درجه حرارت آب سطحی و عمقی تفاوت آب تالاب پریشان بیشتر از 1 تا 2 درجه سانتیگراد نمی باشد.بنابراین تالاب پریشان جزء تالاب های گرمسیری است که دارای گردش های متعدد می باشد.
اقلیم حوضه آبریز تالاب پریشان:
در چارچوب شناخت محیط طبیعی،مسئله اقلیم از ویژگی و اهمیت خاصی برخوردار است،زیرا زیربنای بسیاری از فعالیت ها و برنامه ریزی های مختلف انسان از قبیل کشاورزی،شهرسازی،حمل و نقل،جهانگردی و بهداشتی و غیره بوده و جهت برنامه ریزی و اجرا نیازمند پارامترهای اقلیمی خواهند بود و در مطالعه یک تالاب هم اقلیم از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
آب و هوای یک ناحیه نتیجه وجود چند عامل است که هر کدام از آن ها وضع خاصی را در آن محل بوجود می آورد این عوامل عبارتند از:
1- عرض جغرافیایی (نزدیکی یا دوری از خط استوا)
2- ارتفاع از سطح دریای آزاد
3- وضع ناهمواری ها(کوهستانی یا جلگه ای بودن)
4- نزدیکی یا دوری به دریا
5- فشار جریان هوا
6- جهت وزش باد
7- رطوبت و بارندگی
باید توجه داشت که حاصل عمل کرد این عوامل،پیدایش یک اقلیم خاص خواهد بود که این اقلیم در تنوع نباتات و در رشد آنها موثر است.
رابطه ارتفاع از سطح دریا با درجه حرارت محیط مستقیم بوده و در آب و هوای یک منطقه اثر زیادی دارد.ارتفاع تالاب پریشان از سطح دریا 820 متر می باشد که از خصوصیات آن گرمی و خشکی هوا در تابستان و ملایمت آن در زمستان خواهد بود.
جلگه کازرون به علت نزدیکی به دریا و ارتفاع کم،دارای آب و هوای گرم و مرطوب با زمستان های معتدل و تابستان های گرم و بهار سبز و کم دوام می باشد.فصل بهار در جلگه کازرون از اواسط اسفند شروع و در نیمه اردیبهشت تمام می شود.هوا در اواخر اردیبهشت،خرداد گرم و در تیر و مرداد ماه طاقت فرسا می گردد.فصل بارندگی از آذرماه شروع و در سرتاسر زمستان ادامه می یابد،و در اسفندماه به حداکثر میزان خود می رسد.مهمترین پارامترهای تعیین کننده اقلیم یک ناحیه درجه حرارت،باد و بارندگی و تبخیر و تعرق است.
الف)دما:
دما از جمله پارامترها مهم اقلیمی که در آب و هوای یک منطقه تاثیر به سزایی دارد.متوسط دمای سالیانه ایستگاه کازرون 77/21 درجه سانتی گراد می باشد.
ب)باد و بارندگی:
یکی از پارامترهای بسیار موثر در اقلیم مناطق می باشد.درجه حرارت و رطوبت محیط تحت تاثیر جریان های بادی قرار می گیرد.از نظر هیدرولوژی وزش باد مقدار تبخیر از سطح آبها را افزایش می یابد.باد یکی از عوامل موثر ژئومورفولوژی می باشد که در تغییر و تحول چهره زمین نقش مهمی ایفا می نماید.با توجه به اینکه در مجاورت تالاب ایستگاه کلیماتولوژی مستقر و فاقد دستگاههای اندازه گیری سرعت و جهت باد می باشد،بررسی باد در حوضه تالاب پریشان فقط اکتفا به تجربه محلی و صاحب نظران بومی شده که براساس این نظرات بادهای دریاچه برحسب تقسیم بندی محلی عبارتند از:
1- بادپو:بادی نسبتاً شدید که جهت وزش آن شرقی می باشد و زمان وزش آن از اوایل تابستان تا اواخر مهرماه می باشد.
2- باد شمال:بادی است دائمی بانسیم ملایم و وزش دائمی،این باد در بهار رطوبت محیط را کاهش داده و موجب پرثمر شدن محصولات جو و گندم میگردد.
3- باد جنوب:این باد اغلب در زمستان و بیشتر علائم بارندگی را نشان می دهد.تجربه نشان داده وزش این باد در صبح و عصر خبر از بارش باران می دهد.
4- باد قبله:این باد بیشتر در زمستان و موقع صبح،عصر و شام گاهان می وزد و باعث به هم خوردن بارندگی می شود.
منطقه کازرون و تالاب پریشان تحت تاثیر دو جریان آب و هوایی مهم قرار می گیرند.
1- جریان های مرطوب خلیج فارس شمال شرقی
2- جریان های مرطوب دریای مدیترانه به طرف جنوب شرقی
علیرضغم وجود جریان های فوق در بیشتر ایام سال شرایط خشکی در منطقه غالب می شود که عامل اصلی آن را تاثیرات حوزه نفوذ وضعیت استقرار فراباد،ورود باد جنب قاره ای تشکیل می دهد و در چنین شرایطی نشست هوا و بروز اینورژنهای دینامیکی عامل هوای پایدار بوده و تکامل و تکوین هر نوع ابر بارندگی را با اشکال مواجه می سازد،تنها در زمستان و در ارتباط با جا به جایی ظاهری خورشید به نیمکره جنوبی رودبار امکان انتقال مزبور به سمت جنوب و عرض های پایینی فراهم گردیده،همچنین عرصه تاثیر حوزه نفوذ فراباد جنب حاره ای تضعیف و بخش های وسیعی از کشور در قلمرو و نفوذ بادهای مرطوب غربی قرار می گیرد.این بادها در آرایش موجی شکل همراه با تراف یالی دور تا دور کره زمین را اشغال نموده و همراه با تاثیرات رود باد جبهه قطبی زمینه ایجاد یک سلسله پدیده های جوی و سینوپتکی بویژه انواع سیکلون ها و موج های کوتاه را بوجود می آورد در این حال نحوه استقرار پدیده های مزبور بر روی دریای مدیترانه و ایران تاثیر داشته و نقش تعیین کننده ای روی میزان بارندگی منطقه کازرون دارد.
سیلکون های مدیترانه در مسیر بادهای غربی و از مسیرهای گوناگون وارد خاورمیانه و من جمله ایران می گردد و بخشهایی از کشور را تحت تاثیر خود قرار می دهند.
در این رهگذر انرژی و باران زایی سیلکون های مزبور معمولاً به دلیل کاهش تضاد حرارتی و تحلیل و تضعیف جبهه های آن ها از غرب به شرق رو به نقصان می گذارد.
جهت بررسی و تجزیه و تحلیل بارندگی حوضه تالاب پریشان از آمار بارندگی 20 ساله 1376-1346 ایستگاه کلیماتولوژی تالاب پریشان استفاده شده است.
متوسط بارندگی سالیانه دوره 20 ساله برابر 4/502 میلیمتر گزارش شده که بیشترین میزان بارندگی مربوط به سال آبی(1355-1354 ) بوده که مقدار آن 1121 میلیمتر و کمترین میزان بارندگی مربوط به سال آبی(1364-1363) می باشد که مقدار آن 117 میلیمتر گزارش شده در نتیجه دامنه تغییرات میزان بارندگی در ایستگاه مزبور برابر با 1004 میلیمتر نشان می دهد.
نتایج آمار بارندگی ایستگاه مزبور نشان می دهد که بیشترین میزان بارندگی منطقه در فصل زمستان و بندرت در فصل تابستان باران در این منطقه می بارد و حتی در بهار بارندگی به حداقل و یا در بعضی سال ها هیچگونه بارشی وجود ندارد.
طبق بررسی های آمار دوره 20 ساله بیشترین مقدار بارندگی در ماه های دی،بهمن و اسفند بوده و مقدار متوسط آن برابر 9/291 میلی متر بوده که 101/58 درصد کل متوسط بارندگی سالانه را شامل می شود همچنین کمترین میزان بارندگی در این ایستگاه فصل تابستان اتفاق افتاده که میزان آن برابر 3/1 میلیمتر گزارش شده.
متوسط بارندگی پائیزه دوره 20 ساله 8/130 میلی متر که تقریباً 035/26 درصد که بارندگی سالانه را شامل می شود.
متوسط بارندگی فصل بهار در این دوره برابر با 4/78 میلی متر که تقریباً 605/15 درصد کل بارندگی سالانه را تشکیل می دهد.
ج) تبخیر و تعرق
با توجه به اینکه در مناطق خشک و نیمه خشک تلفات آب ناشی از تبخیر و تعرق نسبتاً زیاد است در مطالعات ایمنولوژی بررسی این دو پارامتر حائز اهمیت می باشد از طرفی بررسی هر دو فاکتور بطور توام انجام می گیرد.
هر چقدر پراکندگی آب در سطح منطقه وسیع تر باشد میزان تبخیر و تعرق بالاتر و وقتی مقدار تبخیر و تعرق به حداکثر خود می رسد آن را تبخیر و تعرق پتانسیل مطلق می گویند که میزان آن از تبخیر و تعرق بیشتر می باشد.بیشترین میزان تبخیر و تعرق در فصل گرما و خشک سال (تابستان) و کمترین مقدار تبخیر و تعرق در فصل زمستان می باشد.
|