تنگ سولک (سروک)، بهمئی
نام فارسی: تنگ سولک نام انگلیسی: Sulak canyon
|
تنگ سولک در موقعیت جغرافیایی N305853 E500801 در استان کهگیلویه و بویراحمد واقع است. تنگ سولک در غرب تنگ بجک و در نزدیکی شهر لیکک = از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد و در حدود ۴۵ کیلومتری غرب بهبهان قرار دارد که به لحاظ نزدیکی به محدوده شهرستان بهبهان، عموماً مورد استفاده مردم شهرستان بهبهان قرار می گیرد. نام تنگ به جهت وجود شکاف عظیمی که در اثر عبور سیلابها از کوه پیدا شده است به آن اطلاق می شود و سولک هم گویا بخاطر درختان سروی است که در این تنگه روئیده است و این کاف انتهای سولک نباید به معنی تصغیر باشد چون سروهای این تنکه همگی بلند، تنومند و کهنسال هستند و برخی را که شخصا دیده ام مطمئنا عمری چند ساله دارند. چون مردم محلی به سرو، سول می گویند، این تنگه به نام تنگ به نام سولک معروف شده است. این تنگ، از تنگ های بسیار مهم، طویل و وسیع موجود در رشته کوه حاتم است که در انتها و از سمت غرب به تنگ مهمتری به نام ماغر متصل می شود.
در این تنگه بر روی چهار سنگ جدا شده از کوه نقوش و کتیبه هائی از دوره الیمائی(اشکانی) حجاری شده است.این نقوش در ۱۲ کیلومتری شمال شهرستان بهمئی، در بخش مرکزی لیکک و در مسیر جاده تنگ ماغر بر صخره ای از کوهپایه های زاگرس واقع شده است و در تنگه سروک ۴ نقش برجسته وجود دارد که در آنها تاجگذاری چند پادشاه الیمائی به تصویر در آمده است و در این نقش برجسته ها که بر روی ۴ قطعه سنگ جداگانه حجاری شده،۳۳ نقش انسان، ۴ نقش اسب،۲ نقش حیوان درنده،۲ نقش حیوانی شبیه بزغاله و۳ نقش عقاب به چشم می اید مسیری که با عبور از آن می توان به محل نقش برجسته های تنگ سروک راه یافت، جاده باستانی سنگ فرش شده ای است که محققین این محل را به محراب خدایان کهن و عبادتگاه شکوهمند اقوام عیلامی می دانند. از ویژگی های بارز نقش برجسته های تنگ سروک، نمایش تصویر کامل انسانی است شبیه به نقش برجسته های بجای مانده از دوران اشکانیان. این اثر در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۱۶ با شمارهٔ ثبت ۳۱۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در این مکان سه ستون سنگی یکپارچه و بلند دیده میشود که بر روی آنها نقش افراد مختلف در حالت های گوناگون حجاری شده اند و میتوان آنها را از لحاظ زیبایی با نقوش برجسته تخت جمشید مقایسه کرد . هر یک از این ستونها به خط نوشته هایی آراسته هستند که نشان دهنده خطوط باستانی است. در جبهه شمالی دو نقش برجسته در بالا و پایین قرار دارد که پادشاه را در حالی بر تخت نشسته نشان میدهد ودر پایین تخت نیز پرندگانی با نقش عقاب کندهکاری شدهاند. نقش دیگر، اجتماع درباریان را در طاق تخت سلطنت نشان میدهد. در این نقش سر همه درباریان برهنه است. جبهه جنوبی دو نیایشگر را نشان میدهد که اولی روی سکوی جلوی یک آتشدان کوچک و نیایشگر دوم پشت سر اولی درسطحی پایینتر ایستاده است.در جبهه غربی نقش برجسته دو مرد با نمای روبه رو با بازوان گشاده نشان داده شده است. در لبه صخره ، نقش برجستهای وجود دارد که بزرگتر از هر نقش دیگر تنگ سروک است. در جبهه شمالی نقش برجسته دو سرباز با نیم تنه بلند ساده، شلوار و صندلی دیده میشود که غلاف پهنی در طرف چپ حمایل دارند و ظاهراً گرز یا کوپال با سری خمیده ای را دارا می باشند .
این آثار برای اولین بار در سال ۱۲۷۵(ه ق)، در اواخر حکومت محمد شاه قاجار، توسط بارون دوبد روسی شناسایی گردید و سپس در سال ۱۳۲۲ (ه ش) نیز بوسیله سر اورل استین انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت که شرح مبسوطی از نتایج این بررسی ها در کتب تاریخی موجود است. از ابتدای تنگ به بالا پس از یک حدود سه چهار کیلومتر جاده سنگفرشی نمایان گردید به عرض یک متر و هنوز سنگفرش تمام نشده که یک سنگ بزرگ در کنار جاده و به سه طرف منقوش ظاهر گردید که اکنون از اثر برف و باران و مرور زمان به کلی حکاکی آن از میان رفته است .
در سنگ اول در یک طرف دو نفر ایستاده شاید یکی « میترا » باشد (مهر) که بر سر او نوری است و دیگری یکی از امشاسپندان و یا یزته اند که با دست به او احترام می کنند در طرف دیگر سنگ شخص تنومند با یک دست گرزی گرفته با دست راست به عبادت مشغول است. در طرف سوم، مردی، آتش فراوانی در ظرفی به دست دارد و دیگری دست به سینه او ایستاده است. چند کیلومتر بالاتر از دهنه تنگ، دو سنگ روبروی یکدیگر دارای نقوشی چند به ترتیب زیر هستند. در سمت راست جاده سنگ بزرگی قرار داشت که دو طرف آن منقوش بود:
۱) در یک طرف شخصی بر تخت نشسته که چهار پایه تخت او بر سر چهار عقاب و یا چهار سیمرغ بود در جلو آن شخص، دو نفر با کلاه خود و نیزه ایستاده اند و در عقب آن شخص، مردی تاج بر سرش می گذارد. در همان سنگ، در زیر تخت مجلس دیگری است بدین ترتیب که سه نفر نیزه به دست با کلاه خود ایستاده اند.
۲) در سمت دیگر این سنگ شخص تنومند و بلند قامت و بسیار قوی با ریش و سبیل و بندی از جواهر به گردن (تصور می رود این شخص زردشت یا گشتاسب یا اردشیر بابکان باشد) ایستاده و با دست راست آتشکده را نشان می دهد. سمت چپ او شخصی بر صندلی نشسته و شش نفر جلو او یکی به حالت معمولی و پنج نفر دیگر دست به سینه ایستاده اند. عقب این شش نفر باز دو شخص دیده می شود که یکی بر کرسی و دیگری دست به سینه مقابلش ایستاده است. عقب سر این چهار نفر شخصی سوار بر اسبی به شیری حمله می کند و در زیر پای این چهار نفر پیاده ای با شیری می جنگد با یک قسم از خط پهلوی زمان ساسانیان این وقایع را بر این سنگها نوشته بودند.
یک صد و پنجاه قدم جلوتر، سنگی است که در دو طرف نقش دارد:
۱) در یک طرف دو شخص با لباس بلند و شلوار گشاد شبیه به بختیاریها وکفش بندار به طور امروزی با دو گرز در دست ایستاده اند که دستار بر سر و لباس آنها لباده و شال کمر است.
۲) در سمت دیگر شخصی با یک دست به زمین خوابیده که شاید این شخص قراول =نگهبان باشد که کارش محافظت از جان شاه است.