گلابتون دوزی
وجه تسمیه: گلابتون: ابریشم غاژ کرده و به صورت پنبه معلوج درآمده، رشته زر و سیم… و کیف و جیب به ریسمان زر که آن را گلابتون نیز خوانند طلایی باشد که از حدیده (پاورقی) کشیده به هیات ریسمانهای باریک ساخته باشند و آن را اکنون در ایران گلابتون گویند. (پاورقی) در جلد دوم دایرهالمعارف فارسی به سرپرستی رضا اقصی آمده: گلابتون تاری است که در زری بافی و نقده کوبی به کار میرود و در انواع قیمتی. مغز آن ابریشم است و بر گرد آن رشتههای نازکی از نقره آمیخته با طلا میپیچند معمولا مقدار طلای این رشتهها دو تا سه درصد است اما در گلابتون بعضی از زریهای عصر صفویه تا 50% طلا به کار رفته است.
گلابتوندوزی که در نقاط مختلف ایران به: کمدوزی، گلدوزی، برودریدوزی و کامدوزی معروف است. به گلهای برجستهای اطلاق میشود که با رشتههای نقره یا طلا در روی پارچه میدوزند. بطور کلی گلابتوندوزی به دوختهایی اطلاق میشود که با استفاده از نخهای ابریشمی روکش طلایی یا نقرهای روی پارچه انجام میگیرد. در حال حاضر گلابتوندوزی با الیاف طلا یا نقره در ایران مرسوم و رایج نیست و گلابتوندوزان به جای استفاده از الیاف طلا یا نقره، از نخهایی که دارای روکش فلزی زرد یا سفید بوده و عمدتا در کشور پاکستان تولید میشود مورد استفاده قرار میدهند.
به روایت تاریخ ، یکصدوپنج سال پیش از میلاد مسیح بنا به یک سنت، دولت چین برای بر سر مهر آوردن همسایه ، قط عاتی از پارچه ای زربفت و زردوزی شده را همراه با نمایندگانی به ایران فرستاد و ۷۳۳ سال بعد، یعنی در سال ۶۲۸ میلادی ، هنگامی که هراکلیوس دستگرد را تصرف و غارت کرد، گرانبهاترین غنایمی که بدست آورد زردوزیهای ایرانی بود و همین روایت تاریخی باعث شد تا این تصور در اذهان بنشیند که برای اولین بار زردوزی از چین به ایران راه یافته، حال آنکه نتیجه کاوش های باستانشناسی در روسیه حکایت از آن دارد که در سده ی سوم پیش از میلاد زردوزی و تولید پارچه های زربفت در ایران رواج داشته و ایرانیان به وسیله ی نخ های زرین که به ظرافت تابیده شده بود تصویر برگ مو و پیچک را بر روی پارچه ی پشمی دوخته و در قرنهای بعد سوزن دوزی های بیزانس ، همسایه ی ایران، تقلیدی از فرآورده های ایران بود منتها با مرغوبیتی بیشتر و رنگها یی خیره کننده.
با هجوم مغولها، عناصر هنر چینی نیز به زردوزی ایران راه یافت و اگرچه هیچ اثری از زردوزیهای این دوره در دست نیست، ولی ادامه ی آن قط عا به قرن پانزدهم ، شانزدهم و هفدهم میلادی کشیده چه آنکه شاردن در سیاحت نامه ی خود بارها ظرافت زردوزی ها، گل دوزیهای ایرانی را که به زعم خودش برتر از گلدوزیهای اروپائیان و ترکان بوده ستوده است .
گلابتون دوزی از زمان هخامنشیان تا کنون رواج داشته و به کشورهای دیگر صادر میشده است و با استفاده از نخهای ابریشمی با روکش طلا یا نقره برروی پارچههای اطلس، ماهوت، پشم، مخمل و کرباس با نقشهای اسلیمی ختایی، محرابی، بازوبندی، ترنج و محرماتی تزیین میشوند
دوختی است که با استفاده از نخهای ابریشمی با روکش طلائی و نقره ای روی پارچه انجام می گیرد. در حال حاضر گلابتون دوزی با الیاف طلا یا نقره در ایران رایج نیست و به جای آن از نخهایی که روکش فلزی زرد یا سفید دارند ، روی پارچه های مخمل،ابریشم، تافته،اطلس،ماهوت ، پشم و حتی کرباس انجام می شود.
در گلابتون دوزی ، ابتدا نقش مورد نظر روی پارچه منتقل می شود و پس از آن به وسیله ی سوزن و نخ گلابتون خطوط اصلی طرح را دوخته ، سپس به دوخت متن و کناره ها می پردازند. این دوخت در بندر عباس ، میناب ،بندرلنگه،اصفهان، شیراز، تهران،کردستان، قزوین، تبریز، کاشان،یزد وبخشهایی از بوشهر، شوش و شوشتر هنوز هم رایج است.
گلابتون دوزی طلایی است که از حدیده کشیده و به هیات ریسمانهای باریک ساخته باشند و گلابتوندوزی نوعی دوزندگی است که جنبه تزیینی دارد و در آن نخ گلابتون به کار میرود. در حال حاضر گلابتوندوزی با الیاف طلا به هیچوجه در ایران رایج نیست و گلابتوندوزان به جای استفاده از نخ طلایی که دارای روکش فلزی زرد یا سفید است و عمدتا در کشور پاکستان تولید میشود، استفاده میکنند و به کمک قلاب نقوش متنوعی که اکثرا نیز ملهم از بینش و برداشت شخصیشان است بر روی پارچه میدوزند.
تولیدکنندگان اصلی مصنوعات گلابتوندوزی شده دراستان هرمزگان بیشتر زنان و دختران خانهدار هستند و بطور کلی در شهرهای بندرلنگه، بندرعباس، میناب و اکثر نقاط روستایی شهرهای یادشده، کمتر خانوادهای را میتوان یافت که زنان و دختران آن با هنر گلابتوندوزی آشنایی نداشته باشند. اگر چه کلیه مناطق استان هرمزگان استفاده از شلوارهای زنانه با دمپایی زریدوزی شده رسم است و نیز پیراهنهای زنانه با سرآستین و پیشسینه و دور یقه گلابتوندوزی شده، رواج دارد علاوه بر این برای لبه پرده، دیوارکوب، پشتی، کوسن و غیره استفاده میشود. معهذا شکل و نوع محصولات بستگی به سلیقه و نظر مشتری دارد. مرسوم این است که تولیدکنندگان بعد از اخذ سفارش ابتدا پارچه را که معمولا از جنس «کرپ ناز» و «سالمز» و یا «پولیستر» و دارای رنگ سبز، مشکی، زرد، آبی، فیروزهای و نارنجی و… است. بر مبنای الگوی مورد درخواست مشتری بریده و ابتدا به کمک کاربنهای رنگی، نقش درخواست سفارشدهنده را (که گاهی نیز از سوی خود وی ارائه میشود. ولی بیشتر اوقات از میان طرحهای موجود نیز هنرمندان انتخاب میگردد.) بر روی آن کپی میکنند.
در مرحله بعد پارچهای را بر روی لبه دایرهای چوبی که «کم» یا «کمان» نام دارد قرار داده و اطراف آن را به وسیله یک تسمه چرمی با زهواری چوبی که حالت دایره داشته و قطرش به وسیله یک پیچ کم و زیاد میشود محکم میکنند و پارچه را از اطراف میکشند تا همانند پوستهای بر روی مساحت دایره چوبی قرار گیرد. سپس هنرمند به کمک سوزنهای خاص که دارای نوک برجسته و قلاب مانند است اصطلاحا قلاب نامیده میشود که کار گلابتوندوزی را آغاز نموده و به کمک قلاب و نخهایی که دارای روکش فلزی و به رنگ نقرهای یا طلایی است عمل دوخت را انجام میدهد.
شیوه دوخت نیز به این ترتیب است که صنعتگر دست چپ خود را در قسمت پشت پارچه قرار داده و قلاب را در دست راست نگه میدارد و آنگاه از روی کار، قلاب را به داخل پارچه فرو برده و با دست چپ نخ را یک سو آن منتهی قرقره و سر دیگرش گره خورده است به نوک برجسته قلاب آویخته و آن را از پارچه بیرون میکشد و مجددا به داخل پارچه به داخل پارچه فرو برده و عمل آویختن نخ به قلاب، و بیرون کشیدن آن از پارچه را ادامه میدهد و به این ترتیب دوختی زنجیرهای شبیه آنچه در گلابتوندوزی معمولی بانوان بر روی پارچه ایجاد میشود به وجود میآید که اساس و بنیان کار گلابتوندوزی است. اکثر گلابتوندوزان به نسبت نوع نقش که قصد دوختن آن را دارند از پولکهای پلاستیکی کوچکی که دارای لعاب رنگین است، استفاده میکنند و در پایان کار محصول گلابتوندوزی شده را بر سطح هموار قرار داده و با وزنه شیشهای یا نوعی گوش ماهی که صاف و صیقلی است بر روی آن میکوبند تا نقوش هم سطح و هماهنگ گردند.
نقوشی که در گلابتوندوزی بیشتر مورداستفاده قرار میگیرد عبارت است از پیچک ترنج، گل ساعتی، نقش محرابی، گلهای اسلیمی، گلهای ختائی، نقش بازوبندی، بته روحی، محرماتی یا ستونی، بته جقهای، سروچه و انواع گلها و گاهی تصویر افراد. از این نوع سوزندوزیها معمولا برای آرایش لباسها، پرده، بقچه، سوزنی، کلاهها، کیسه پول، قاب شانه، سرمهدان، جای قیچی، جای قلمدان، جای قرآنی و… استفاده میکردند.