آتشکده گره (جره)، کازرون
در کنار آبی رودخانه و بر بلندای تپهای در نزدیکی روستای بالاده در شهرستان کازرون، آتشکدهای به نام آتشکدهی جره، هنوز هم سرپاست. بیگمان نمیتوان از کنار برخیچیزها، ساده، گذشت، یکی از آنها، بناهایی تاریخی همچون آتشکدهی جره، است که به گواهی تاریخ، پیرامون آن، شهری بودهاست، اما دیگر از آن شهر خبری نیست اما آتشکده هنوز هم برجای است و پا در رکاب تاریخ کرده و ستون به خاک تفدیدهی تپه سپرده است.آتشکدهی جره را از سنگ و ملات گچ ساختهاند و میگویند که این آتشکده یکی از ده آتشکدهای است که به دستور «مهرنرسی»، وزیر بهرام پنجم، ساخته شده است.البته یکی از چیزهای دیگری که باید دربارهی این آتشکده دانست این است که آتشکدهی جره در جایی و در مکانی بنا شده که از نگاه تاریخی پیشینهای بسیار دارد بهویژه در زمان ساسانیان.این آتشکده میان شاپور تا فیروزآباد بنا شدهاست، در گسترهای که آن را میتوان پایتخت ساسانیان و یا سرآغاز شکلگیری ساسانیان به شمار آورد.آتشکدهی جره را با سنگهای تراشخورده و با نمایی محدب به بلندای(:ارتفاع) ١۴ متر، بنا گذاشتهاند. درگاههایی گسترده و سقفی با معماری ویژه دارد که بیگمان از برجستگیهای این آتشکده است هرچند که سالهاست آتشی در آن، زبانه نمیکشد اما شکوهش را باید دید.
آتشکده جره را با سنگهای تراش خورده و با نمایی محدب بنا نهادهاند. وجود درگاههای وسیع و شکل خاص سقف آن نیز از دیگر ویژگیهای خاص معماری آن محسوب میشود. بسیاری بر این عقیده اند که آتشکده جره یکی از چارطاقهای اربعهی معروف است که توسط »مهرنارسه« (یکی از قدرتمندترین و متنفذترین شخصیتها در میان بزرگان عصر ساسانی) بنا نهاده شده است.طبق مستندات تاریخی مهرنارسه در جره و دشت بارین (برخی معتقدند همان دشتبرم) بناهای متعدد و باشکوهی را برپا کرد و آتشکدهای را نیز در »آبروان« که تا چند قرن پس از انقراض ساسانیان هنوز برپا بود، ساخت. همچنین وی در نزدیکی همان منطقه چهار ده دیگر را آباد کرد و در هر کدام از آنها آتشکدهای را بنا نهاد و یکی را به نام خود (»فرامرزاورخذایا« (خداوندا مرا بالا ببر)) نامید و سه آتشکدهی دیگر را به نام سه تن از فرزندانش نامگذاری نمود.کارداران« واقع در منطقهی فراشبند، »ماگشنسپان« واقع در نزدیکی کازرون و »زروانداذان« در منطقهی جره، آتشکدههایی هستند که مهرنارسه بنا نهاد و بنا بر اعتقاد بسیاری از باستانشناسان چهارطاقیهای موجود در فراشبند و کازرون و جره همان آتشکدههای این شخص متنفقذ دوران ساسانی هستند.آتشکده جره صرفنظر از کاربرد چهارطاقی به عنوان آتشکده یا هر نام دیگر، سازوکار خاص تقویمی و گاهشماری جالب توجهی دارد. با بررسی و شناخت بهتر این سازوکار به وضوح درمییابیم که ساخت چنین بناهایی نشانهای است از دانش و علوم دقیق در ایرانباستان، دانشی که در طی هزاران سال به جای آنکه بر آن افزوده شود، از یادها رفته و به فراموشی سپرده شده است.
برای معرفی و شناخت سازوکار ذکر شده در آتشکده جره کازرون ابتدا بایستی مقدمهای در خصوص گردش ظاهری خورشید و کاربرد آن برای سنجش زمان و تنظیم تقویم خورشیدی را مرور نمود.برای سنجش آغاز سال و آغاز فصل با استفاده از آتشکده جره بایستی از گوشهها و زوایای داخل آن استفاده کنیم. رصد و سنجش سایهها در حدود 20دقیقه پس از طلوع خورشید انجام میشود. چرا 20دقیقه پس از طلوع خورشید و نه دقیقاً بلافاصله پس از طلوع خورشید؟ به این خاطر که هنگام طلوع خورشید، پرتوهای آن بیشترین مسافت را در جو طی میکند و احتمال اینکه گرد و غبار موجود در جو و در افق و نیز مه صبحگاهی مانع از رسیدن پرتوهای خورشید به آفتابسنجها شود، بسیار زیاد است. در نتیجه رصد سایهها را دقایقی پس از طلوع خورشید انجام میدادند.پرتوهای خورشید بامدادی در نخستین روز از هر فصل در امتداد خطوط مشخص شده در نقشه میتابند. (خطها مرز میان آفتاب و سایه را نشان میهند.) بنابراین مطابق نقشه مربوط به پلان آتشکده جره هنگامی که پرتوهای بامدادی خورشید در مسیر AB واقع شوند و شخص ناظر به گونهای بایستد که در فاصله چندمتری از آتشکده و در امتداد خط مذکور بتواند طلوع آفتاب را دقیقاً در فاصلهی اندک میان زوایای داخلی دو پایهی آتشکده مشاهده نماید، شب یلدا پایان یافته و فصل زمستان آغاز میشود.همچنین اگر پرتوهای بامدادی خورشید در مسیر CD واقع شوند و شخص ناظر به همان شیوهی مذکور طلوع آفتاب را این بار از زوایای داخلی دو پایهی دیگر مشاهده نماید، میتواند دریابد که فصل تابستان آغاز شده است.اما نکتهی حائز اهمیت و حساس دیگر مربوط به رصد کردن طلوع خورشید صبحگاه پاییز و بهار است که به خصوص در ایران باستان اهمیت ویژهای داشته است. چراکه جشن نوروز از برجستهترین جشنهای ایرانیان به شمار میآمده و تعیین زمان دقیق آن حساسیتهای خاص خود را داشته است.
تشکرمی کنم از اطلاعات خوب ودقیق اتشکده چهارطاق منتها بیشتر از همه به چاه زیر آتشکده واسیاب های بادگان درهمان دیارکه به زنجیره حیات بوده نیز لشاره نمود