آشنایی با معماری مساجد ایران
اول بار که رسول خدا(ص)پا به مدینه گذاشت مسجد نخستین،مسجدی بود بسیار ساده و مالامال از روحانیت و صفا،اصحاب پیامبر سنگهای بزرگ را میشکستند،سنگ لاشه تهیه میکردند،بدست حضرت میدادند و پیامبر خدا(ص)با دستهای خود سنگها را روی هم قرار میداد و بدین ترتیب یک چهار دیواری ساده که ارتفاع دیوارهایش به اندازه قد یک انسان معمولی بود یا کمی بیشتر با سنگ لاشه معمولی و بدون ملاط با تلاش رسول خدا(ص)و اصحاب ساخته شد. مسجدی در محوطه ای نزدیک به 5/7 در 5/8 متر.
این مسجد در مواقع عادی نیازی نداشت که سر پوشیده باشد،مگر در سرمای زمستان و یا در داغی آفتاب تابستان،در این مواقع سقف مسجد را میپوشانیدند،با حصیر و یا پوست چهار پایان.
بدیهی است پوشش محوطهای 7-8 متری به سادگی انجام پذیر نبود هم بدین دلیل تنه خشک نخلی یافتند و در وسط محوطه گذاشتند تا حافظ و نگاهدارنده پوشش سقف باشد.پیامبر خدا(ص)اغلب به هنگام ارشاد اصحاب بعد از اقامه نماز به این ستون تکیه میداد،اما بعدها که منبری به مسجد آوردند و حضرت دیگر به ستون تکیه نداد،ستون در دوری پیغمبر نالید که در تاریخ بنام ستون حنانه،عمود حنانه،ستون نالنده معروف گشت.
شاید پارهای حیرت کنند که چگونه چوب و سنگ میتوانند ناله کنند.پاسخ این است که از دیدگاه عرفانی بسیار روشن و واضح است،خانهای در دوری کسی که سالها در آن زندگی کرده و با آن خانه مأنوس بوده،رو به خرابی و مرگ میرود،پا به خانه که میگذاری،انگار که از در و دیوار آدم میپرد.
این ستون وسط مسجد،برای آن بود که فرسی روی آن بیاندازند و از دو طرف بتوانند با تیرکهای کوچکتری روی آنرا با حصیر یا پوست شتر و گوسفند بپوشانند،آنهم برای مواقعی که لزوم داشت مسجد سر پوشیده باشد چه در مواقع غیر ضرور مسجد همچنان بدون پوشش میماند.
معماری نخستین مسجد اینچنین شکل گرفت.مدت زمانی بعد در کنار مسجد محوطهای را صاف و هموار کردند تا وقتی جمعیت زیاد میشد بتوانند در آن محوطه جای گیرند،که بعدا حیاط مسجد جای آنرا گرفت.
از سوی دیگر عدهای از اصحاب پیامبر که تحمل دوری رسول خدا(ص)را نداشتند و دوست داشتند همگام در کنار پیامبر باشند،مجاور مسجد اقامت کنند، برای آنان نیز مکان سر پوشیدهای مجاور مسجد ساختند که به آن«صفه»میگفتند«صفه»معرب«چفته» است بمعنی مکانی سر پوشیده و طاق دار،که هنوز هم به این گونه سر پوشیدهها در خراسان«چفته»میگویند، در این مکان اصحاب مستمند،یاران پاک باخته و با خلوص پیامبر خدا(ص)سکونت گزیدند،آنان هیچ نداشتند جز عشق به خدا و رسول خدا و«صفه»جایگاه چنین یاران با ایمانی شد.
«صفه»بعدا مورد تقلید قرار گرفت بویژه در ساختمان مساجد اسلامی ایران،چندانکه مشاهده میشود اغلب مساجد،در اطراف سایه بانها و سر پوشیدههائی دارا هستند یا بصورت ایوان و یا«گرذج»هایی که طاق نماهای سایه داری است و یا رواقهائی که دور تا دور مسجد میگردد،که دقیقا مایه از بنای نخستین مسجدی نبی گرفته است مسجد نبی در اوائل ظهور اسلام در ایران به جا و شایسته مورد تقلید قرار گرفت که نمونه جالب آن مسجد جامع فهرج است که در قرن اول هجری در ایران بنا گردید، با مدد از تجارب معماری کهن این سر زمین و طرح مسجد نبی.این مسجد دارای شبستانی است به طرف قبله و سر پوشیدههائی در اطراف.حیاط بسیار ساده و کوچکی دارد و با وجودی که هیچ تزئینی ندارد در ردیف یکی از بهترین نمونههای مساجد قرن نخست هجری در ایران است.
بعد از جامع فهرج میبایست نامی از«تاری خانه» دامغان برد که کمی مفصلتر است که تنها دلیل آن نیازی است که اماکن وسیعتر برای اقامه نماز احساس میشده است.نا گفته نباید گذاشت که مسلمین برای اقامه نماز جمعه و نماز دو عید بزرگ نا گزیر بودند از محلهای سر باز استفاده کنند،چونامکان بنای سر پوشیدههائی در اماکن وسیع و گسترده وجود نداشت.
در ابتدای ظهور اسلام در ایران،ایرانیان مسلمان هیچ اشکالی ندیدند که نماز را در معابد نیاکان خود که خد را بنام دیگری پرستش میکردند بر گزار کنند،بدین دلیل بسرعت معابد را تعمیر کردند و یا اگر خراب نشده بود تغییراتی در آنها دادند و آمادهاش ساختند برای مسجد و عبادت خدا.
این تغییر و تحولات به گونههای مختلف انجام یافت، یکی همانند مساجد چهار طاقی مثل مسجد یزد خواست، که یکی چهار بوده و آتشکدهای داشته است در بالا مسلمانان ایرانی ابتدا دیوار رو به قبله این چهار اطاقی را بستند و در ان محراب را بر پا ساختند و سایر قسمتهای چهار طاقی را نگاه داشتند،مثل حیاط،اطاق خادم و بعد قسمتهائی به آن اضافه کردند،با تأسف قسمتهای مهم و عمده این بنا هم اینک از میان رفته است.اما مدارک و طرح نقشهاش در کتابهای مختلف و مهمتر در کتاب«سیرد»باقی مانده است.
در سایر جاها ایوانهای بزرگی که دارای طاق و سایه- بان بود و همانگونه که یاد شد به آن چفته میگفتند و هیچ در و پنجرهای نداشت و تنها سر پوشیدههائی بود برای جلو گیری از باد و باران و آفتاب و نمونههای زیادی از آنها در خراسان و فارس یافت میشود تبدیل به مسجد شد،که از آن جمله میتوان از مسجد«فردوس»نام برد که هنوز در گاه قدیمی آن که بصورت محراب نگاه داشته شده و کمی نسبت به قبله انحراف دارد باقی است.
مسجد نی ریز که اگر چه بنائی قدیمی نیست اما طرح آن از مساجد اولیه گرفته شده که ایوانی دارد بسیار ساده رو به قبله و یا مسجد علی شاه یا ارک علی شاه در تبریز که ایوان بزرگی داشته مسقف و یکی از بزرگترین مسقفها در معماری اسلامی ایران به شمار میرود.تاج الدین علی شاه خود معمار بود وقتی قصد کرد این مسجد را بسازد،دستور داد دهانه آنرا تا آنجا که ممکن بوده است زیاد بگیرند پس از بزرگترین دهانه در معماری زمانش میپرسد،در پاسخ به او میگویند بزرگتری دهانه دهانه دژ طاق کسری است که 24 گز یعنی 25 متر و خردهای است،میگوید پس چهار دهانه مسجد را زیادتر بگیرید،میگویند امکان ندارد،میگوید چگونه است آنان که مسلمان نبودند ساختند و ما که مسلمان هستیم نتوانیم بسازیم،پس دهانهای اینچنین بزرگ و بی همانند در نظر گرفته میشود که بعد از اتمام بنا حیرت همگان را بر میانگیزد دهانهای در حدود 28 گز 30 متر در 30 متر و خردهای که با تأسف سقف بنا در همان زمان فرو میریزد،منظور این است که در هوای سرد آذربایجان،بدلیل آنکه میباید مسجد جای بی تکلفو آزادی باشد در قرن هشتم بنائی بر پا میشود با آن عظمت اما بی هیچ در و پنجرهای با ارتفاعی در 45 یا 46 متر با طاقهایی در دو طرف محراب با دو دهانه بزرگ،تنها برای آنکه آفتاب در ایام زمستان بتواند به داخل بتابدواین شیوه در آذربایجان مورد تقلید قرار میگیرد و اغلب مساجد به همین شیوه ساخته میشوند در اندازههای کوچکتر همانند مساجد میناب،مراغه،ملا رستم،مهر آباد و بسیار نمونههای دیگر که محراب در وسط قرار میگیرد و در دو طرف دو درگاه بدون پنجره ساخته میشود.
اما ساده تر از این گونه مساجد،مساجد شبستانی است که در ایران دارای سابقهای کهن است.تردیدی نیست که معماری ایران،معماری درون گرا است،آنهم بدلیل شرایط جغرافیائی،بویژه در مناطقی که مناظر طبیعی وجود نداشته و بادهای نا مناسب زیاد بوده،برای حفظ ـآب و درخت و گل،چون قادر نبودهاند محوطهای وسیع را سبز و خرم نگاه دارند،همانند ایجاد جنگلی مصنوعی در امروز که تجربه چندان موفقی نیز به شمار نمیرود،کار را بر عکس میکردند،بدین ترتیب که با ایجاد یک منظره دست ساز و بر پائی بنا دور تا دور این منظره دست ساز یک آغوش گرم و بسته ایجاد میکردند،بر خلاف معماری در شرق و غرب ایران که معماری برون گراست و به گونهای قفس گشاده میتوان از شبکههای آن اطراف را تماشا کرد،معماری درونگرا به حل چنین مشکلی در مناطق خشک پرداخته است.بطور مثال اگر میخواستند در منطقهای همانند ماهان کرمان،در آن بیابان خشک بنائی برون گرا ایجاد کنند و در اطراف باغ و سبزه بر پا نمایند تا چه اندازه مشکل ایجاد میشد و به عبارتی دیگر نا ممکن بنظر میرسد اینچنین است که با ایجاد منظرهای دست ساز در وسط بنا در آن بیابان خشک،بنای شاه نعمت الله ولی را بر پا ساختند،با آن همه موفقیت و زیبائی و نه تنها بدلیل زیبایی که دلیل ایجاد سایه، جلو گیری از بادهای نا مناسب و راحتی و آسایش.
2-معماری اغلب مساجد در این مناطق،معماری درون گراست،این شیوه از معماری در زمانهای بعد در ایران رایج و متداول گشت.برخی اندیشه میکنند که بعد از ظهور اسلام بدلایل حفظ حجاب و رعایت موازین اسلامی،معماری درون گرا رایج گردید در صورتی که این گونه معماری در ایران سوابق کهن دارد،معماری تخت جمشید درون گراست،حیاطی است که اطراف آن سر پوشیدههائی بر پا شده،بناهای اشکانی و ساسانی نیز بدین گونه است،حتی بناهائی که در وسط باغی بر پا شده اند شیوه درون گرا دارند، همانند کاخ ساسانی سروستان در فارس با آنکه این بنا ابتدا در مرکز باغی وسیع بر پا شده دارای حیاط بستهای است که اطراف آن اطاقهائی رو به حیاط ساخته شده است.و بسیار نمونههای دیگر در باغهای دیگر که تا قرن پیش ساخته شده این شیوه از معماری رعایت شده است،مثل باغ ارم شیراز که پشت بنا حیاطی است که زندگی خصوصی با وجودی که مناظر باغ دیده میشود حفظ شده است،و یا باغ مزار کاشان که معماری داخل باغ کملا درون گراست که با تأسف سالها پیش اداره اوقاف حیاط بنا را از میان برد.
این درون گرایی در معماری مسجد و مدرسه و کاروانسرا به گونهای جدی و پی گیر دنبال میگردد که در نوع خود نعمت بزرگی به شمار میرود.بطور مثال در معماری مدارس قدیمی که یک معماری درون گراست،باید دید،چه امتیازاتی وجود دارد، عدهای طلبه در محیطی میخواهند درس بخوانند،جائی آرام میخواهند،در ضمن محیطی لازم دارند که بتوانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند بحث و مجادله کنند،پس مناسبترین نوع معماری در رابطه با نیازهای یاد شده در معماری مدارس قدیمی به مورد اجرا در میآید، معماری پر ارزشی همانند مدرسه خان شیراز،در اطراف یک حیاط مصفا و زیبا،حجرهها و ایوانهائی بر پا میگرددطلاب در صفههای جلو حجرههایشان با یکدیگر به بحث و درس میپردازند،زندگی خصوصی آنها نیز داخل اطاقهایشان حفظ میشود،در اطراف بنای مدرسه باغ بزرگی احداث میشود که طلاب در قسمت نیم طبقه کمر پوشی که مخصوص خواب و مطالعه آنها ساخته شده با استفاده از پنجرهای که رو به باغ باز میشود و پنجرهای که به داخل حجره هم از منظره باغ استفاده میکنند و هم زندگی خصوصیاشان حفظ میشود کار ماهرانه و زیبائی که بی تردید باید درباره آن کتابی خاص نوشت این درون گرایی در معماری مساجد اولیه شبستانی این سر زمین با سادگی و زیبائی چشمگیری رایج گردید.
3-بسط و گسترش بنای مساجد اسلامی ایران مربوط به زمان ابو مسلم خراسانی میشود،بعد از قیام ابو مسلم وی دستور داد تا در تمام شهرهای بزرگ ایران حتی شهرهای کوچکی همانند نائین که در آن موقع شهر بزرگی محسوب میگردید مساجد بزرگی بنا کنند،از آن جمله آمده است که در نیشابور مسجدی بنا گردید که هشت جریب زیر بنا بوده،که شش هزار نفر زیر آن نماز میگزاردند که اغراق بنظر میرسد،زیرا با توجه به ستونهائی که برای نگاهداشتن پوشش چنین فضای گستردهای لازم بود 3 گز در 3 گز و یک متر پایه داشته،بنائی عجیب و غریب بنظر میرسد، یک شهر میشود،حتی اگر شش هزار نفر بودند و ششصد نفر بودند باز هم ممکن نبوده است،محوطهای بزرگ چنین بر پا نمایند،با این حال نمونههای بسیاری از مساجد زمان او را میشود نام برد،مثل مسجد جامع ساوه،مسجد جامع یزد که باز با تأسف ویران شده ولی خوشبختانه«سیرو»طرح جامع و کامل آنرا در کتابش ارایه کرده است که شامل حیاط میانی،یک شبستان سه دهانه در یک سوی شبستان سه دهانه در سوی دیگر و در میانه مسجد نیز یکسر دهانه کمی بزرگتر از سر دهانه طرفین که در آن محراب قرار گرفته بوده است و روبروی صفه و ایوان بزرگ در ورودی قرار داشته است،طرحی کاملا همانند مسجد جامع اصفهان که هم اینک نیز وجود دارد.یا مسجد جامع ابرقو که بسیار تا امروز خوب مانده،هر چند این مسجد را کمر پوش نکردهاند و دو طبقهاش ساختهاند اما پایههای خشتی مسجد هنوز باقی است و ایوانی که محراب در آن بوده و با وجودی که شبستان بزرگ پشت آن بنا گردیده اما دهانهای که باز میشود به شبستان همان دهانه ایوان قدیمی است.این گونه مساجد شبستانی که در اغلب شهرهای ایران بر پا گردیده دارای شیوهای ساده و زیباست و هم اینک نیز چند نمونه از این مساجد را با تمامی الحاقاتی که در دورههای بعد دارا شده باز از ورای معماری آن میتوان به چگونگی معماری مساجد شیستانی در این سر زمین راه یافت.
مساجد شبستان در ابتدا منحصر به دو ایوان بوده، ایوان ورودی و ایوان اصلی که محراب در آن قرار داشته و در محور مسجد بنا میشده به همین دلیل استدلال آنانی که میگویند در قرن ششم زمان سلجوقیان مساجد چهار ایوانی شده است،بی پایه و منطق است،چرا که ما در هر زمان مساجد دو ایوانی داشتهایم،سه ایوانی داشتهایم و نیز چهار ایوانی و حتی یک ایوانی به این ترتیب که همه گاه ایوانی که در محور بوده،دارای دهانهای بزرگتر از سایر دهانههای ایوانهای طرفین بوده،شیوهای که حتی در شبستانهای کاخ شوش نیز دنبال شده است، تنها یکنواختی را در تخت جمشید میشود دید ولی در سایر بناهای تاریخی ایران رعایت این شیوه را آشکارا میتوان دید.
در مساجد شبستان ایران پوشش مسقفها گاه با طاق بوده و گاه با چوب پوشش میشده،به مرور زمان تغییرات تازهای در ساختمان مساجد داده میشود ازجمله بنای گنبد که وارد مساجد میشود.در مسجد جامع اصفهان زمان سلجوقی خواجه نظام الملک چند دهانه وسط را خراب میکند و بجایش گنبد میسازد روبروی ایوان بزرگ«صفه صاحب»که مربوط به زمان صاحب بن عباد است که البته حالا دهانه آن خیلی بزرگتر شده چرا که دهانههای اطراف را بر داشتهاند و در دهانه اصلی ادغام کردهاند ولی صفه مقابل،صفه درویش همچنان
در اندازه اولیهاش باقی مانده است.
گنبد اینچنین وارد مسجد میشود،بعضی مساجد را حتی به شیوه چهار طاقی و گنبدی ساختند،مثل مسجد جامع بروجرد که ابودلف جلی در زمان بنی عباس، هارون،مامون و معتصم وقتی حاکم منطقه«کره»که به زلف آباد مشهد امروز مشهور است به شخصی بنام «همونی»که اهل محل به او«همومی»میگویند و از سوی اجلیها حاکم بروجرد بوده از سوی اجلیها مامور بنای حاجی در شهر بروجرد میشود نام این شخص در کتیبهای که سالها پیش در مسجد پیدا شده خواندهشده است.عدهای معتقدند که در محل بنای جامع برورجرد قبل از بنای مسجد جامع آتشکدهای وجود داشته اما مطالعات بعدی نشان میدهد که در زمان بنای مسجد جامع برورجرد بنائی وجود نداشته و تنها با استفاده از مصالح یک بنای تخریب شده مسجد را بر پا کردهاند.
در این گونه معماری مسجد که عبارت از یک گنبد با یک دهانه بزرگ در وسط و دو دهانه کوچکتر در دو طرف بوده است همه گاه جهت قبله بسته میشده است،از این گونه مساجد میتوان از مسجد گلپایگان یاد کرد با گلدستهای که در کنارش ساخته اند
و یا دوزده امام یزد که هر چند نیست ولی مکان مقدسی است که در آن نماز میخوانند یا مسجد جامع بروجرد و یا مدرسه حیدریه قزوین که عینا همین طرح را میبینیم،یعنی گنبد با یک دهانه بزرگ در وسط و دو دهانه کوچک در دو طرف با رواقهائی دور تا دور حیاط مسجد که شاید چون مدرسه بوده است حجرههائی پشت آن بر پا بوده که امروز ویران شده است.
گنبد ابتدا بصورت آزاد یا منفرد خود،مسجدی مستقل بوده و یا بصورت مسجد جامع اصفهان در مسجد ترکیب شده آنهم ابتدا بصورت آزاد بدین ترتیب که چند دهانه را خراب میکردند و گنبد را میساختند و بعد از ایوان وارد گنبد میشدند،در زمانهای بعد گنبد را به مسجد متصل کردند،در قرن هشتم شبستانها با زدن چند طاق به گنبد متصل شدند و گنبد در وسط شبستان قرار گرفت.
در بعضی از مساجد همانند مسجد جامع زواره که گدار معتقد است از ابتدا چهار ایوانی بوده است و دقت در شکل معماری نخستین مسجد نداشته است که روبروی گنبد مسجدی کشید و تنبی وار بوده که از یک طرف آن وارد میشدند و از طرف دیگر خارج و سقف موازی با طول مسجد و صف نماز پوشش شده،نمونه زنده
این نوع از معماری مساجد گنبد وار شبستانی هم اینک میتوان در مسجد سر کوچه محمدیه نزدیک نائین دید، این مسجد دو طاق بلند و باریک دارد که قسمت جلو آن مردانه و قسمت عقب زنانه است و موازی با محراب در دیوار طولی مسجد بر پا شده،یعنی دهانه عمود بر قبله نیست، موازی با دیوار محراب است و یک دهانه دیگر پشت آن است که مربوط به قسمت زنان است و سقف بدلیل دهانه کم خیلی راحت بسته میشده است.
در بنای«تنبی»اطاقها از سقف نور میگیرند و یا از ارتفاع بالای دیوارها،این شیوه نیز در معماری مساجد ایران رایج گردید،بطور مثال در مسجد جامع یزد دو طرف گنبد سید رکن الدین و ایوان جلو آن در جاعت خانه به آن اضافه کردند،بعد از بنای جماعت خانهها دو تنبی بلند و کشیده موازی با ایوان ساخته شد در طرفین جماعت خانهها که بعدا وصل به گنبد شده که ترکیب بسیار زیبائی پیدا کرده،با آنکه بنای تنبیها مربوط به زمانهای بعد از بنای مسجد است،تلفیق بسیاری زیبائی ایجاد شده است.
مساجد اسلامی ایران مالامال از هنر و ابتکار است، بویژه در زمینه تلفیق بناهائی که در دوران مختلف به آن اضافه گردیده،بطور مثال در مسجد جامع اصفهان با آنکه از صدر اسلام تا بحال مرتبا به بنای آن اضافه گردیده، یک مورد نا متناسب دیده نمیشود،بقدری بناها را خوب در هم تلفیق کردهاند که انسان از دیدن آن به شگفتی میافتد،تنها موردی که زشت است و به بنای مسجد لطمه وارد آورده پیش خوانی است که در زمان ما ساخته شده در بیرون مسجد آمدهاند با بتون آرمه چیزی ساختهاند با طاقهای دروغین که اصلا متناسب بنای مسجد کهنی مثل جامع اصفهان نیست،دلیل آن هم واضح است، در گذشته از سر خلوص و برای رضای خدا تلاشی انجام میگرفت،اما زمان ما این مساله نبوده،تنها برای اینکه کاری کرده باشند،این نا هماهنگی را بوجود آوردهاند.
پیشتر یک بنا،یک معمار که در مسجد کار میکرد، تمام نیرو و استعداد و ایمانش را بکار میبرد،دنبال پول و تظاهر نبود،میخواست برای آخرت خود توشهای فراهمآورد،پس هنرش را با خلوص و ایمان در مسجد به نمایش میگذاشت.
در زمانهای بعد مساجد دو ایوانی متحول شد، بدین ترتیب که از دهانه شرقی و غربی دو سه دهانه برداشتند و به جایش دو ایوان بزرگ با دو راهرو بنا کردند، مثل مسجد جامع اصفهان که دو ایوان شرقی و غربی استاد و شاگرد را به این ترتیب اضافه کردند،که هنوز پایههای مسجد قدیمی شبستان یکنواخت در ایوانها موجود است.یا مثلا مسجد جامع ساوه که یک طرف آن گنبد است با یک ایوان بزرگ دست راست وقتی وارد میشوی یک ایوان بزرگ سر پوشیده دیگر بدون گنبد بنا شده این مسجد دو ایوانی است،بنابراین هیچ دلیل خاصی در دست نیست که حتما در دورانی مساجد چهار ایوانی شدهاند،هیچ کدام از مساجد اسلامی ایران در آغاز چهار ایوانی نبودهاند،در معماری مساجد ایران اساس نیاز ابتکار بوده ما در ایران مسجدی هم داریم مثل مسجد ترکان در یزد که اصلا چهار صفه است،مثل خانههای چهار صفهای،چهار ایوان در چهار طرف، با محوطهای در وسط که یک نیم گنبد دارد که وسط آن سوراخ است،حیاطی که نصف آن پوشیده است،و اینهم طرحی قدیمی و ابتکاری است که وارد بنای مساجد میشود،که نمونه این طرح را هم بسیار داریم، در اردستان در اطراف اصفهان و از ایت نمونه مساجد سیرو به تفصیل در کتابش یاد کرده است.
حیاط و شبستان که اجزای اصلی تشکیل دهنده مسجد بودند،اگر در مواردی،امکان ایجاد صحن نبود، پشت بام را مسطح میکردند و به جای صحن از آن استفاده میکردند برای شبهای تابستان و یا روزهای آفتابی زمستان،مثل مسجد ملا عبد الخالق یزد که مسجدی تنبی است،یک شبستان تنبی بلند دارد که طرفین آن صفهها و غرفهها بنا شدهاند و پائین آن مردانه و بالای آن زنانه است و طرح بسیار زیبائی دارد،این مسجد در قرن ششم در زمان اتابک یزد ساخته میشود و بعد در زمان زندیه ملا عبد الخالق نامی با حفظ امانت کامل این مسجد را تعمیر میکند بدون آن که لطمه ای به
بافت اصلی مسجد وارد آورد7این مسجد واقعا زیباست، بویژه از لحاظ کار بندی سقفها،سقف مسجد مسطح است،با وجودی که دهانه بسیار بزرگی در وسط بنا شده،به نسبت غرفههای طرفین که کوچک است زمینه اصلی تشکیل شده است،در این مسجد چون صحن وجود نداشته و یا اگر صحن داشته از میان رفته و به کوچه تبدیل شده،آمدهاند پشت بام مسجد را مسطح کردهاند و بصورت صحن از آن استفاده میکنند.
بنای شبستانهای باز و آزاد چونان مساجد صدر اسلام از شیوههای اصیل معماری مساجد این سر زمین است، حتی در مناطق سرد مثل همدان و تبریز،این شبستانها آزاد بود که همه میتوانستند از هر دو طرف به مسجد وارد شوند،در و پنجره نداشت و اغلب دارای پنج الی شش ورودی و خروجی بوده مثل جامع نائین که حیاط آن کوچکتر از امروز بوده،مشاهده میشود که دارای شش در بوده،دو در طرف غربی دو در طرف شرق که حالا بسته شده دو در طرف شمال.و یا مسجد جامع اصفهان که دارای هفت الی هشت در بوده،حتی کنار گنبدها در بوده که بعدا بسته شده،نداشتن در و پنجره، بیشتر بدین دلیل بوده که مسجد همه زندگی مردم بوده، مسجد تنها برای نماز مورد استفاده قرار نمیگرفت، قضاوت،کارهای اجتماعی،همه در مسجد انجام مییافت،پس مسجد نمیتوانست بسته باشد،امکان همگانی بود.
در معماری مسجد ایران بعدها عناصر تازهای وارد شدند یکی به اسم گرمخانه،یعنی بر پائی شبستانهای ستون دار اما با دهانههای بسته،که مخصوص زمستان بود.
دیگری وضو خانه،وضو خانهها پیشتر در پرستشگاهها به اسم«پت سیاو»و«پادیاو»مشهور بود که جماعت خودشان را در آنجا تمیز میکردند،همانی که بعدها توسط معماران مسلمان ایرانی به اسپانیا و سایر نقاط دنیا رفت و بنامهای«پاسیو»«پاشیو»مشهور گردید از نمونههای خوب آن باید از تپه میل ورامین یاد کرد که بر خلاف پارهای که معتقدند آتشکده بوده یک معبدمهری است که جلو آن پادیاو دارد دارای حوض یا جوی راونی بوده،چون در مناطق کویری آب روان نبوده،زمین را تا بدانجا میکندند که آب بصورت یک جوی سر باز درآمده،اطراف آنرا درخت میکاشتند و بصورت گودال باغچه میشده است،حتی در جاهائی که احتیاج به ایجاد گودال نبود و آب روی زمین بود، باز هم کمی زمین را گود میکردند که منظره ایوان و ساختمان را سد نکند،در آنجا مردم دست و رو میشستند، غرفههائی بود که لباس سفید خود را در آنجا میپوشیدند و وارد پرستشگاه میشدند،همانند این پادیاو بعدا وارد مساجد شد،از آن جمله در مسجد جامع یزد،جلو منار و سر در این مسجد گودال باغچهای بود که در پائین آن آب میگذشت و حوضی داشت که بعدا روی آن بسته شد، مرحوم وزیری وقتی مسجد را تعمیر میکرد روی آنرا پوشانید که حالا بصورت انبار درآمده و یا در مسجد ملک کرمان که چنین مکانی وجود داشته و بعدا آنرا پوشانیدهاند و باز در مسجد جامع کرمان که در حفاریها چنین مکانی پیدا شد.در بعضی از مساجد این وضو خانهها بصورت حوضخانه بوده است که اغلب هم از دو مکان تشکیل میشده،زنانه و مردانه مثل مسجد جامع قزوین و یا در مسجد جامع سمنان که حوضخانهای دارد با چهار ستون در چهار طرف آن و سقف عموما باز است و اطرافش میآمدند و وضو میگرفتند.در بعضی از مساجد حوضخانه داخل مسجد و در وسط مسجد بنا میشده است که نمونههای زیادی دارد،همانند مساجد سمنان و یا مسجد بروجرد که وضو خانه در وسط مسجد بنا شده،که هم فضای مسجد را مرطوب میکرده و هم زیبا بوده و هم برای گرفتن وضو از آن استفاده میشده و یا مسجد جامع ورامین که حوضی در وسط دارد و یک حوض جلو سر در که البته هر دو حوض کوچک هستند.
علاوه بر اینها باید سایه بانهای مساجد را مطرح کرد که در یک طبقه و یا دو طبقه پیرامون مسجد و یا در فاصله ایوانها بر پا میشده که گاه بصورت رواق با هم راه پیدا میکردند.و زمانی فقط بصورت سر سایه بوده که زیر آن مینشستند و با هم بحث میکردند و یا زیر آن نماز
میخواندند که سابقه کهن دارد و در مسجد فهرج و تاری خانه دامغان هم میتوان این سایه بانها را مشاهده کرد.
در زمانهای بعد کتابخانه نیز به مسجد اضافه همراه با اطاق خادم و یا خانه امام مسجد،خانه امام مسجد عموما خانه کوچکی بود که یا در پشت بام مسجد بنا میکردند و یا در طبقه هم کف.
از عمدهترین ویژگیهای مساجد اسلامی ایران باید از شیوه«جفت»یاد کرد معماران مسلمان ایران برای آنکه معماری مساجد سنگین باشد،چه در مساجد ایوان چه مساجد گنبدی،چه شبستانی شیوه جفت قرینه کامل را رعایت میکردند،تا کسی که به مسجد وارد میشود تنها نگاهش به یک نقطه معطوف شود،محراب،این شیوه نه تنها در مسجد حتی در اماکنی که میخواستند تشریفات سنگین برگزار کنند رعایت میشد،بر خلاف منازل مسکونی که سعی میکردند پا جفت باشد،یعنی متنوع باشد،بطور مثال در کاخ سروستان فارس وسط یک گنبد بنا شده،در یک طرف اطاقی مربع شکل،طرف دیگر اطاقی بسیار کشیده که سفره خانه است،نهار خوری است،یک طرف ایوان دارد،یک طرف حوضخانه است، یک طرف سر سایه دارد،دارای دو اطاق خواب است که هر کدام جای خواب معینی دارد،برای یک نفر،دو نفر، حمام دارد،حتی تعجب آور است مستراح که عموما دور از ساختمان بنا میشده در داخل ساختمان بنا شده یک آبدار خانه دارد که راه پیدا میکند به آشپزخانه، نمونه این بنا در چهلستون قزوین مشاهده میشود که اینک موزه است،با آنکه بنا از بیرون قرینه کامل است ولی داخل بنا تنوع بسیار دارد،یک تنبی کشیده و دراز دارد با دوازده در در وسط،چهار گوشهاش،چهار اطاق است که هم از لحاظ ابعاد متفاوت است و هم از نظر شکل، یک اطاق مربع است دو گز و چارک در سه گز و چارک که دارای پله است،یک اطاق هشت گوش است سه گز در سه گز،اطاق دیگر نیم هشت است دو گز و نیم در سه گز و نیم،اطاق دیگر گوشه پخ است که فقط گوشهاش پخ است چهار گز و چارک کم در سه گز و چارک،سعی،شده است همه اطاقها متفاوت باشد،خستگی ایجاد نکند،در طبقه دوم این بنا باز اطاقها متفاوت میشود.
اما در مساجد این تنوع آگاهانه از میان رفته،اگر دارای تنبی است حتما دو تنبی بنا شده،اگر جماعت- خانه دارد جفت بنا شده و بسیار نمونههای دیگر اما اینکه گاه با مسجدی مثل مسجد جامع اصفهان روبرو میشویم که متنوع است این دیگر مربوط به الحاقات دوران مختلف در این بنا میشود چرا که در اول این مسجد نیز یک مسجد شبستان ساده بوده است و یا بنای اولیه مسجد جامع یزد زمان ابو مسلم که سا ه بوده است،با این همه حتی در مساجدی که تنوع یافت میشود اصل قرینه تا حدودی رعایت شده،بطور مثال در مسجد جامع یزد یزد در قرن هشتم سید رکن الدین یک گنبد و ایوان بنا میکند با دور راهرو و حیاطی در وسط به شکل مربع، پسرش بعد از او در این مسجد جماعت خانهای میسازد، زمانی بعد حاکم شرع جماعت خانه دیگری بطور قرینه در کنار این جماعت خانه بنا میکند،شاه یحیی مظفری یک تنبی میسازد،شاه نظام کرمانی تنبی دیگری بنا میکند،میبینیم تغییرات از سر تفنن نبود،قرینه و حفظ تناسب در هر زمان رعایت میشده و سعی در ان بوده که توازن را حفظ کنند،بعدا هم که مسجد بزرگ میشود،رواقها را بگونهای قرینه میسازند،با تأسف دهانههای اصلی و سایه بانهای بلند مسجد که در بالای آنها سوره فتاح نوشته شده بود با خط محی الدین هزار اسب که دور تا دور مسجد میگشته خراب شده است.
در هر حال آنچه میتوان گفت معماری مسجد اسلامی ایران شواهد و اسناد ارزندهای از رشد و تعالی هنر معماری اسلامی به شمار میروند که برای شناخت این ارزشها باید تحقیقات گستردهای انجام گیرد و کتابهای بسیاری نوشته شود.
نظرات بسته شده است.