اهمیت نخل خرما در زندگی مردم خور

اگر با هواپیما از فراز کویر مرکزی ایران بگذری،تصور میکنی روی دریائی‏ سیمگون پرواز میکنی و ذرات سفید خاک در زیر پایت درخششی خاص دارند.نه جزیره‏ای‏ در این دریا،و نه چین و شکنی بر این صحرا. بر کران کویر،روستاهای زیادی قرار دارند،یکی از این مناطق بخش خور و بیابانک است با مساحتی بیش از 10000 کیلومتر مربع و جمعیت بیشتر از 35000 نفر.

«خور»مرکز این ناحیه است که در روی نقشه آن را در تقاطع نصف النهار شرقی‏ 55 درجه و 2 دقیقه طول جغرافیائی با عرض 33 درجه و 37 دقیقه شمالی میتوان یافت. «خور»که 850 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در 423 کیلومتری شرق اصفهان قرار گرفته،بیش از 6000 نفر جمعیت دارد. نزدیک‏ترین شهرها با خور 250 کیلومتر فاصلهء دارد و همین انزوا و دوری از مراکز مهم انسانی عامل ویژگیهای سنتی زیادی است،که اکنون هم زبان هخامنشی و معماری ساسانی‏ و فرهنگ اصیل ایرانی را یکجا و در کنار هم در خور میتوان دید. متوسط بارندگی سالیانه در خور کمتر از 100 میلیمتر است و هوای گرم و کمی ارتفاع‏ موجب شده است که محیط برای کشت و بهره وری از درخت خرما مساعد باشد.

خور که بسان بندری در کنار کویر مرکزی قرار دارد،دو قسمت است،قسمت جنوبی‏ که خانه‏ها و مساکن انسانها است و قسمت شمالی نخلستان عظیمی است که قوس رودخانه- ها را در پناه می‏گیرد و مردم را از بادهای داغ کویری در امان می‏دارد. زراعت در خور سایهء درختان خرما است و از این هیچ گزیر و گریزی نست7چه‏ خارج از نخلستان آفتاب داغ و بادهای تفته امان نمی‏دهد و زیر درخت هم سایهء انبوه درختان‏ و شیره-که آفتی است چسبناک و از برگ درختها می‏چکد-زراعت را رنجور و بی- بهره دارد.

نخلستان خور بیشتر از 350 هکتار مساحت دارد و 15%درآمد مردم را تأمین‏ می‏کند.درخت خرما درخت برکت است و برکتش هم بسیار زیاد.به جز استفاده‏ای که‏ در تغذیه دارد ده‏ها و ده‏ها بهرهء دیگر دارد و آدمهای پرکوش یک ذره از چوب این هدیهء هوای گرم و خشک صحرایی را بی‏کار نمی‏گذارند.

سخن کوتاه«درخت خرما»در زندگی مردم خور تأثیری عظیم دارد که در خور بررسی‏ است و بهمان اندازه که در معیشت مهم است،از نظر هنرها و صنایع دستی هم قابل مطالعه است.

کشت درخت خرما:

فصل کشت و نهال کردن درخت خرما اسفند و فروردین‏ماه است و به دو گونه:

1-بچه‏ها و پا جوش‏های درخت ماده را که 3 تا 5 سال داشته باشد میکنند و نهال‏ می‏کنند1.

2-هستهء خرمای خوب را در زمین می‏کارند2و بعد از 3 تا 5 سال که تشخیص‏ درخت نر و ماده آسان شد در جای دلخواه نهال می‏کنند.نهال‏های ماده قطرشان بیشتر است و اغلب خوشهء کوچکی هم دارند و نهال نر از طول رشد بیشتری دارد و بدرد سوزاندن‏ می‏خورد.

چهرهء درخت خرما مرکب از سه قسمت است.

1-ریشه که در زیر خاک پنهان است و بسیار قوی و طولانی است.بریدنش با تبر ساعت‏ها وقت میگیرد و طولش گاه به چند صد متر می‏رسد.

2-ساقهء استوانه‏ای درخت که-دویل -davil- نامیده می‏شود،از درون پر است‏ از آوندهای قوی و پر آب،و از بیرون،جای برگه‏های بریده شده چون پلکانی بر درخت‏ پیداست‏3.

3-برگه‏های خرما که چون چتری بر سر ساقه می‏ماند.هر سال چند ردیف برگهء تازه‏ از قلب درخت برمی‏خیزد،که باید چند ردیف از برگه‏های کهنه را از پائین برید.

یک برگه از پائین به بالا این نام‏ها را به خود می‏گیرد.

ساغری sa?qari که انتهای برگه است و بر ساقهء درخت پلکانی را می‏ماند وبگاه‏ بر شدن پای بر آن می‏نهند.

کوشک kavesk قسمت بعد از ساغری است که کم‏کم باریک می‏شود.

لوس lows بعد از کوشک است که در دو طرف سیخ‏های بزرگ دارد،به این سیخ‏ میر mair می‏گویند.

-به دو قسمت اخیر روی هم باسکین ba?skin می‏گویند.

-سپس به برگهء اصلی می‏رسیم که برشک barask نامیده می‏شود و باریک است و بلند، و در دو طرف چوب برگه‏ها رویئده‏اند.

برگه‏ها،هرچه به قلب درخت نزدیک شویم،ظریف‏تر و سفیدتر می‏شود تا در قلب‏ درخت بصورت یک تودهء سفید و بسیار خوشمزه در می‏آید که پنیر Panir نامیده می‏شود. بعضی مواقع برگه‏ها را می‏برند.و به اصطلاح درخت را می‏کشند تا پنیر آن را بخورند.البته‏ این درخت دیگر میوه نمی‏دهد.

قلب درخت مرکز رشد است و نیام‏هائی که خوشه در آن است از قلب درخت و لابلای‏ (1)-این پا جوش‏ها را در گویش خوری-بیژه bize می‏گویند.

برگه‏ها می‏روید.بین هر ردیف برگه که دور تا دور درخت روئیده،یک لایهء بافته شده از الیافی مانند الیاف کنف وجود دارد که به آن پیج Pij می‏گویند.

گرده افشانی و لقاح:

فصل گرده افشانی درخت خرما در اوایل بهار است.در این وقت از لابلای برگه‏های‏ درخت(نر و ماده)نیامی سبز رنگ بیرون می‏آید و رشد می‏کنند که به آن کویله kavila گویند

و خوشهء اصلی در آن است.پس از مدتی در اثر رشد خوشه کویله می‏ترکد و خوشه بیرون‏ می‏آید.خوشه را در زبان محلی هوژ hu?z می‏گویند.خوشهء درخت نر دانه‏هائی دارد که حامل گرد سفید رنگ خوش بوئی است.هر خوشه از تعداد زیادی رشته تشکیل شده و دانه‏ها بر رشته‏ها روئیده‏اند.برای گرده گذاری خوشهء درخت نر را می‏برند و چند رشته را در یک رشتهء درخت ماده قرار می‏دهند.لقاح خود به خود انجام می‏شود و دانه‏های خوشهء ماده کم‏کم بار می‏گیرند و بزرگ می‏شوند.

هر خوشه یا هوژ سه قسمت دارد:

تمبر tambar که چوبی است بلند و صاف که از درخت آویزان می‏شود و خوشه‏ بر سر آن است.

ترند terend که همان رشته‏های هر خوشه است و دانه‏ها به آن متصلند.

کلوخ kolu?x خرمای نارس است که سبز رنگ است و پس از مدتی به نسبت جنس‏ درخت به رنگ‏های مختلف در می‏آید.کلوخ بعد از 3-4 ماه در اواسط تابستان جان می- گیرد و بزرگ می‏شود.کلوخ‏های درشت را در کیسه‏های کرباسی می‏ریزند و زیر کاه می‏کنند تا پخته و قابل خوردن می‏شود.

در شهریورماه اولین دانه‏های خرما بر درخت‏های«زودزا»-که روش rowves نامیده میشود-ظاهر می‏گردد.«دیر زا»ترین درخت‏ها را هم اروش eiraves میگویند.

انواع خرما:

کرمانی kermu?ni به رنگ سیاه مایل به قرمز.

سهشگن sehesgen به رنگ نارنجی پر رنگ.

قصب یا قصم qasb-qasm به رنگ نارنجی.

زارش za?ras به رنگ زرد با لکه‏های بنفش.

خدشگن یا هشگنه xadesgan-hesgeno به رنگ زرد.

کلوخ پشن kolu?x Pesen زرد کم رنگ.

زرگن با zargenba? به رنگ زرد پر رنگ.

رسی rosi زرد با لکه‏های قرمز که بر نخ می‏کشند.

خارک یا هارک xa?rak-ha?rak زرد پر رنگ با لکه‏های قرمز.

محصول و برداشت آن:

در مهرماه همه درخت‏ها خرما دارند که فصل جمع‏آوری خرما است.نخلستان پر است‏ از خانواده‏هائی که برای برداشت خرما و خرمابری به دشت رفته‏اند.یک نفر طنابی دور کمرش و ساقهء درخت می‏بندد1و پا بر ساغری‏ها نهاده به کمک طناب بر درخت بالا می- رود.دو نفر نیز در زیر درخت چهار گوشهء چادر شبی را می‏گیرند تا کسی که بالای درخت‏ است خوشه را بریده در آن بیندازد.سپس خرما را در زنبیل‏ها می‏ریزند و بر الاغ می‏بندند و به خانه می‏برند.

بهروری‏های غذائی که از خرما می‏شود:

-تغذیه:هرچند که همه ساله مقداری خرما از خور صادر می‏شود اما مصرف خوراکی‏ و خود مصرفی آن نیز بسیار زیاد است.بعضی خرماها را همانگونه که بر خوشه است در انبار می‏گذارند که به اسم خوشکی،شبچرهء شب‏های زمستان است.و یک نوع را نیز از وسط می‏برند و می‏گذارند تا خشک شود این خرما که هرگز فاسد نمی‏شود کلاهو kola?hu? نام دارد.

-شیره:1برای تهیهء شیره،خرمای نا مرغوب را بعد از آنکه چند روز خیس کردند در یک حرارت تند می‏جوشانند.البته قبل از جوشاندن،هسته و پوست و گوشت خرما را بوسیلهء کیسه‏های کرباسی که با مشت بر روی صافی‏هائی که در طشت‏های بزرگ قرار داده‏اند، می‏فشارند،جدا می‏کنند و تنها عصارهء خرما را می‏جوشانند.پختن شیره آنقدر ادامه مییابد تا دو سوم حجم آن کم شود.وقتی نصف آب‏ها بخار شد میگویند شراب است و حرام.

-تهیهء سرکه از خرما:برای سرکه انداختن،خرما را به مدت 40 روز در یک کوزهء بزرگ در بسته قرار می‏دهند و سپس آن را با گذراندن از یک پارچهء کتانی صاف می‏کنند.

آنچه که مواد اولیه‏اش از درخت خرما است:

1-طناب یا رسن Rasan همانطور که گفته شد دور هر ردیف برگهء خرما پارچه‏ای از الیاف بافته شده پیچیده است که به آن پیج Pij می‏گویند.بعد از بریدن برگه‏ها الیاف را از درخت جدا می‏کنند و پس از خیس کردن از هم باز می‏کنند و با دست به صورت‏ رشته‏هایی بیرون می‏آورند و این رشته‏ها را با حرکت دو دست بر روی هم بهم می‏تابند. به رشته‏های اولیه گلگ gelg می‏گویند و طناب‏های دو رشته‏ای،رسن دو گلگی Rasane do.gelgei یا ملار mala?r نام دارد،بعد این طناب‏ها را بصورت گلوله‏ای می‏پیچند و کلرگ Kolerg نام می‏گیرد.آنگاه کلرگ Kolerg را خیس می‏کنند و به دو میخ چوبی‏ که با فاصلهء 10 متر روی دیوار زده‏اند می‏بندند تا چروک نشود.بعد از یکی دو روز گلوله‏ها را باز می‏کنند و دو سر طناب را از دو نی گذرانده و به چوب کوچکی می‏بندند.وسط طناب‏ را به یک چنگهء فلزی کوچک که روی دیوار نصب است و بطور آزاد می‏چرخد می‏اندازند. یک نفر با چوبی که دو شیار در دو طرف دارد تاب رسن را محکم می‏کند و دو نفر با چرخاندن‏ چوب‏ها و در دست گرفتن نی‏ها طناب را تاب می‏دهد تا چهار لا شود و بعد با کشیدن دو طناب‏ به هم خارهای آن را می‏گیرند.

این نوع طناب برای بالا رفتن از درخت،افسار چهار پایان،بستن اشیاء،و غیره‏ بکار می‏رود و هر سال مقدار زیادی نیز به شهرستان‏های دیگر صادر می‏شود.

2-درز darz نوعی طناب خیلی نازک و ظریف است که از رشته‏های زرد رنگ مقاوم‏ ساخته شده و برای دوختن و محکم کردن زنبیل و دیگر وسائل حصیری استفاده می‏کنند.

3-گاله یا واله-که به زبان خوری گوال gava?l نامیده می‏شود-آن است که برای‏ (1)-شیره به زبان محلی دوشو du?sow نامیده میشود.

حمل خاک و کود و غیره بر الاغ و دیگر چهار پایان می‏گذارند.

برای بافتن گوال دو چوب را به فاصلهء 5/1 متر روی دیوار می‏کوبند،و دور آن‏ را به عرض نیم متر درز(طناب‏هائی از الیاف نازک)پهلوی هم می‏گذارند و با کمک یک‏ سوزن چوبی و درز دیگری(که به جای نخ بکار می‏رود)آن‏ها را بهم می‏دوزند.وقتی همهء درزها بهم دوخته شد یکی از دو طرفی را که باز است می‏دوزند،کیسه‏ای پدید می‏آید که‏ طولش 5/0 متر و عرضش 5/1 متر است.گوال را از عرض بر چهار پایان می‏نهند و در آن‏ خاک و کود و کچ و غیره می‏ریزند.

4-تور tu?r کیسهء بزرگی است که برای حمل کاه و یونجه و علوفه بکار می‏رود بافتنش همانند بافتن تور والیبال است که پس از بافتن سه طرفش را مانند کیسه بهم می‏دوزند.

5-گشک gosk -هر برگ درخت خرما متشکل از شاخه‏ای است که برگه‏ها در دو طرف‏ آن روئیده‏اند.برگه‏ها را از ساقه جدا می‏کنند،و پس از شستن،از درهم بافتن برگه‏ها نوارهائی بدست میآورند این نوارها گشک gosk نام دارد و از آن زنبیل،و حصیر، کلاه و غیره درست می‏کنند.طول و عرض گشک به شی‏ء موردنظر بستگی دارد و مثلا اگر خواسته باشند زنبیل محکمی درست کنند،در وقت بافتن گشک برگه‏ها را دو تا دو تا روی هم‏ می‏گذارند و می‏بافند.

6-حصیر Hasir -فرشی است تهیه شده از برگهء درخت خرما،که برای ساختن‏ آن چند گشک پهن را روی زمین،کنار هم،پهن می‏کنند و با سوزن و برگه‏های نازک‏ (بجای نخ)آنها را بهم می‏دوزند.حصیر امروزه زیر انداز قالی‏ها و فرش تابستانی زیر- زمین‏ها است.

7-سله sala یا،جلت jolat کیسه‏های حصیری است،که مانند حصیر می‏بافند و سه طرفش را می‏دوزند و خرما در آن می‏ریزند،برای نگهداری یا صدور.

8-نوورو nowvaru? فرم کوچک و بچگانهء سله است که بازیچهء بچه‏ها در فصل خرما بران است.

9-گالچون- ga?lecu?n گهوارهء حصیری است.و برای ساختن آن دو حصیر بافته‏ شده را بهم می‏دوزند.چهار طرفش را برای جای چوب خالی می‏گذارند.و 4 چوب نازک‏ در آن می‏گذارند و سر چوب‏ها را بهم می‏بندند.یک طناب بلند به عرض یک طرف،و طنابی بهمان اندازه بعرض دیگر می‏بندند و طناب‏ها را به دو دیوار مقابل،به میخ می‏آویزند. در گالچون تشک می‏اندازند تا خوابگاه بچه‏ها کوچک باشد.

10-زنبیل zanbil -برای ساختن زنبیل،گشک‏ها را باریک و محکم می‏سازند. و گشک‏ها را از عرض حلزون وار بهم می‏دوزند.پس از 6-7 دور که کف زنبیل‏ (به نسبت کوچک و بزرگی زنبیل)دوخته شد،جهت دوختن را برای ساختن دیواره،از دوخت افقی به عمودی تغییر می‏دهند سپس برای محکم بودن زنبیل پشت آن را با درز می- دوزند.و با طنابی که رویش را پارچه پیچیده‏اند دسته‏ای برای آن تعبیه می‏کنند،تا بر گرفتن را آسان باشد.زنبیل برحسب نوع و کارائی و اندازه‏اش انواع مختلف دارد:

دول du?l زنبیل کوچکی است که برای کارهای بنائی و حمل گل بکار می‏رود.

دولند du?lenda تنگ مانند است و کوچک و دردار،برای حمل تخم مرغ و جای‏ میوه.دهانه‏اش باریک است و هرچه به پائین برویم پهن‏تر می‏شود.

نیژی nizy زنبیل کوچک و ظریفی است برای سبزی چینی،که برای زیبائی به آن‏ پارچه‏های رنگی هم می‏دوزند.

آشار a?sa?r بزرگ‏تر از نیژی است و ضخیم‏تر.

چرگازی carga?zy زنبیل کوچک برای جای علوفهء حیوانات که از آشار بزرگ‏تر است.

-ترازو:که در زبان خوری به آن تراسک tara?sk می‏گویند،دو زنبیل(کوچک یا بزرگ)است که هرکدام با سه طناب به دو سر یک چوب آویزان است.وسط چوب سوراخی‏ دارد که طناب کوچکی از آن عبور داده‏اند که نقش شاهین ترازو را بازی می‏کند.این‏ ترازو دقت چندانی ندارد ولی برای آن مواردی که بکار می‏برند مفید است.

جارو ja?ru برای درست کردن جاروی حصیری،برگه درخت خرما را بریده در آب می‏گذارند.و هر برگه را از وسط،نصف کرده،و روی هم گذاشته در یک جهت می- بافند.در حدود 10 سانتیمتر از ساقه را از برگه عریان می‏کنند تا بجای دسته بکار رود. جارو اضافه بر استفادهء محلی و خانگی به مناطق دیگر نیز صادر می‏شود.

11-تگشک tagesk نوعی سینی حصیری است که از نوارهای برگه‏ای(گشک)می- بافند.که دایره وار است به قطر تقریبی 50 سانتیمتر و دیواره‏ای به بلندی 7 سانتیمتر.و برای شستن برنج است و جای میوه‏هائی چون انگور و غیره.

12-کلاه:کلاههائی که با برگهء درخت خرما ساخته می‏شوند بر دو نوعند یک نوع کلاه‏ ضخیم با برگردان(آفتابگیر)که برای محافظت از آفتاب سوزان است و از نوارهای حصیری‏ (گشک)ساخته می‏شود.و نوع دیگر کلاهی است بسیار نازک و ظریف که با درهم بافتن‏ برگه‏های بسیار نازک و محکم ساخته می‏شود.و بافتنش کار بسیار مشکل و وقت گیری است.

13-باد بزن که به زبان خوری گارم garo?m نامیده می‏شود و برای یافتن آن برگه- های ظریف را انتخاب نموده هر برگه را بصورت چهار رشته مساوی و باریک از درازا بطوری می‏برند که در انتها بهم متصل باشند.14 تا 20 تای این برگه‏ها را بطور مایل بهم‏ می‏بافند و سپس آن را به دسته‏ای چوبی می‏بندند.ممکن است برای زیبائی برگه‏ها را رنگ بزنند و با همین رنگ آمیزی است که بعضی مواقع میتوانند اسم اشخاص یا اشکال مختلف‏ را با زحمت فراوان بر روی باد بزن نشان بدهند.

14-پلاس Pala?s نوعی گلیم از الیاف درخت خرما است که ساختنش چون بسیاری‏ از اشیاء ذکر شده از بین رفته است.برای بافتن آن مقداری طناب نازک روی یک چهار- چوب سوار میکنند و آن‏ها را با نوارهای ضخیم پارچه‏ای بهم می‏بافند،بطوریکه کاملا روی‏ الیاف را می‏گیرد.

15-مگش گیر که به شکل آکوردئون ساخته می‏شود.و مقداری شیره روی آن‏ می‏ریزند و با باز و بسته کردن آن مگس‏هائی را که در طلب شیرینی روی شیره نشسته‏اند خفه می‏کنند.

16-در:گرچه سال‏ها است که ساختن در خانه از ساقهء درخت خرما از بین رفته،اما لازم به یادآوری است که با بریدن ساقهء درخت خرما(دویل (cavil و تقسیم آن به تخته- های پهن و باریک از آن در نیز می‏ساخته‏اند.پایان

کمال اجتماعی جندقی

فردای دگر

دور از او گر که رسیدیم به فردای دگر می‏گذاریم غمی بر سر غمهای دگر جر نگاهی ز سر لطف،که یک بار نکرد ما که از دوست نداریم تمنای دگر دلخوش امروز،چو دیروز،به فردا هستیم‏ باز فردا بود امید به فردای دگر من چو بازیچهء طفلان شده‏ام،گوی صفت‏ هر زمان می‏زندم چرخ به تیپای دگر گفتم ای جان!دهمت مژده که ما را پس مرگ‏ زندگی می‏شود آغاز به مبدای دگر جان بخندید که ما را غم دنیا کم بود؟ که پس از مرگ شوم زنده به دنیای دگر گفتمش محض خدا هیچ مگو،می‏ترسم‏ عقل سرگشتهء ما باز زند رای دگر
 
پینوشت
(*)به نقل از: Objetset mondes -بهار 1971-چاپ پاریس.

(1)-این پا جوش‏ها را در گویش خوری-بیژه bize می‏گویند.

(2)-هسته خرما در زبان محلی-پشگ Pesg -یا-پیشه Pisa نامیده می‏شود.

(3)-انتهای برگه را که هنوز بر درخت است-ساغری sa?qari می‏گویند.

 

نظرات بسته شده است.