تفاوتهای لغوی کویر و بیابان
دو واژه کویر و بیابان که در اصطلاح عمومی، اغلب مترادف یکدیگر بکار می برند، از دیدگاه علمی کاملا" متفاوت می باشند .
کویر شکلی از بیابان است که قدرت استقرار پوشش گیاهی (تولید بیولوژیک) خود را از دست داده باشد.به عبارت دیگر هیچ گونه آثاری از حیات و رویش در آن مشاهده نشود. در برخی منابع ، کویر اغلب به اراضی شور و نمکی فاقد پوشش گیاهی هم بکار رفته است. کویر یا «پلایا» ، در واقع سیر قهقرائی بیابان که در اثر تجمع سیلابها ، تبخیر فوق العاده زیاد سطحی و بر جای ماندن املاح قلیایی که نهایتا" به صورت زمینهای دارای پوشش سفید نمکی ، نمایان می شود. بر حسب میزان محمولات محلول و معلق که در اثر سیلابها و هرزابهای حوضه های آبخیز ارتفاعات مشرف به نقاط پست بیابانی (معمولا" توام با املاح قلیائی فراوانی می باشد ) چاله های تدفینی بزرگ یا کوچک شکل می گیرد.
این گونه سیلابها در مسیر حرکت خود ، ممکن است ساختارهای مختلف زمین شناسی ( مانند ساختارهای گچی ، قلیایی و آهکی) عبور نموده و نتیجتا" در اثر شستشو و فرسایش مواد ، ا ملاح را با خود به چاله های تدفینی هدایت می نمایند. بدنبال این عمل ، تبخیر سطحی آب موجود ، منجر به باقی گذاردن املاح(مخصوصا" در سطح الارض) می شود. بنابراین خاک اشباع از املاح شده و امکان زیست را از گیاهان سلب می کند به همین ترتیب کویر توسعه و گسترش یافته و هر روز بر دامنه آن افزوده می گردد. به اعتقاد«گابریل» چهره کویرهای ایران، دارای اراضی غنی از نمک می باشد. تبلور نمک بر گلهای رس فشار می آورد و آنها را متورم می سازد، لذا چینها و شکستگیهای بصورت نامنظم و دارای زوایای مختلف بوجود می آید. در محل شکستگیهای رسی، عمل تبخیر سطح انجام گرفته و چون در این نقاط میزان آب شور بیشتر از سایر نواحی دیگر است ، پس از عمل تبخیر ، املاح نمک در مسیر شکافها باقی می ماند و چند ضلعیهای کویر را باعث می شوند. به کوتاه سخن اینکه ، کویرها ، قاقد حیات بیولوژیک بوده در صورتی که بیابانها ، دارای پوشش گیاهی ضعیف می باشد و این پوشش گیاهی بسته به شدت محدودیتهای اکولوژیکی ، ممکن است فقیر تا بسیار فقیر از پوشش گیاهی باشد.
نظرات بسته شده است.