تمدن کاریزی زیربنای هنر باغ سازی در ایران
تمامی تمدنهای کهن و بزرگ دنیا در کنار رودهای بزرگ ایجاد شده است.در تقسیمبندی تمدنهای کهن،ایران تنها تمدن کاریزی جهان بود.تمدن کاریزی نیاز به دانش ریاضی و محاسبات دقیق داشت.ویژگی تمدن کاریزی بدون اطلاعات از ریاضیات و نجوم میسر نبود،با نگاهی به تاریخ سیستم حفر قنات،مقنیها در ایران نیاز جدی به محاسبات دقیق ریاضی و آشنایی با نجوم و گاه شماری داشتند،در حالیکه در آن دوران در یونان به ریاضیات و نجوم و گاه شماری کمتر توجه میشد و بیشتر به هندسه اهمیت میدادند.
تکنولوژی کاریزی یک الگوی سکونت گزینی جدید را به وجود آورد.ابداع قنات یا کاریز که استفاده از آب باریکهی زیر زمینی را برای آبیاری عملی میساخت،به زندگی در کوهپایههای البرز و زاگرس امکان داد.
آب حیات بخش که وسیله اساسی ایجاد باغ در ایران است،از نقطه ورود به باغ به چهار شاخه تقسیم میشود.چشمه میبخشد.به همان اندازه که از آب پر میشود.آن وقت دایره دیگری آغاز میشود هرچقدر میدهد،همان اندازه افزایش مییابد.
در آیین ایرانیان آب مقدس بود و فرشته نگهبانی به نام آناهیتا یا ناهید داشت مقدس بودن یک عنصر،نشانه نیاز جدی مردم به آن عنصر است.واژههای آبادانی،آبرو،شاداب،مرداب و غیره در فرهنگ روزمره،اهمیت آب در زندگی مادی و معنوی ایرانیان است.نقش آب در زمین مانند جریان خون در بدن انسان،حیاتی است.
بنا به چرخه بلندمدت آب و هواشناسی ایران،در فلات ایران مقدار بارندگی سالانه بسیار کم است.ایرانیان برای رفع احتیاج خود از کاریز استفاده میکردند.یافتن مسیر سرچشمه آب زیر زمینی و قنات،حفر و تقسیم آب کاریز به وسیله میرابها صورت میگرفت،میرابها افراد قابلاعتماد و احترام ایرانیان بودند،آنها با ریاضیات و نجوم آشنا بودند از جهت قرار گرفتن ستارگانی خاص جهت سفره آب زیر زمینی را پیدا میکردند.در نوشتههای ایرانی بسیار
برمیخوریم به راههایی که برای پیدا کردن سرچشمه آب استفاده شده است،از جمله میتوان به کتاب«آبهای زیر زمینی»نوشته محمد کرجی،سده نهم میلادی،با ترجمه حسین خدیو جم مراجعه کرد که آبهای زیر زمینی را به کمک گیاهانی که میرویید پیدا میکرد.چون در فلات ایران بیشترین تبخیر در ماه تیر صورت میگیرد و ستارهی تیر یا تشتر در این هنگام طلوع میکند،ستارهشناسان ایران باستان آن را نویدبخش باران میدانستند.در استوره ایرانیان در این فصل دیواپوش آبها را بخار و در آسمان زندانی میکند.ایزد تیر پس از کشمکش بسیار این دیو را شکست میدهد،به اینگونه آبها آزاد شده و باران میبارد.در جشن تیرگان که در دهم تیرماه برابر انقلاب تابستانه است،ایرانیان با آرزوی بارش باران به یکدیگر آب میپاشند که نمادی از باران است.در اینروز هفت رشته رنگین را به هم تنیده نخ هفت رنگی که نماد هفت نوع درد و رنج است بهنام تیر به یاد تیر آرش درست کرده و در مچ دست چپ خود گره زده و سپس در روز«باد»بر سر یک بلندی،این تیر را به باد میسپارند،تا هم چون تیر آرش سختی و درد و رنج را از ایشان دور سازد.احداث باغ در زمینهای با شیب مختصر موجب پیدایش جویهایی میشد که آب را با سر و صدای زیاد پایین میریخت و جریان آب را تسریع میکرد.پستی و بلندی زمین، جهت شیب،میزان بارندگی و نور خورشید،عوامل اقلیمی موثر در باغسازی ایران بود.باغ به نوبه خود معجزهای بود که نظام آبیاری و شیوه تهویه را شامل میشد و فضایی مسکونی در قلمرویی برهوت و بیآب میساخت.
هنر باغسازی یکی از هنرهای کهن ایران است.سنت باغسازی دارای ارزش ویژهای است که باغ ایرانی،بیابان را به محیطی قابلسکونت و مطبوع مبدل میسازد.در سفره به اطراف کویر انسان از دیدن باغها و پردیسهای1قدیمی به هیجان میآید:
باغ گلشن طبس در وسط شورهزار و باغهای فین کاشان و شاهزاده ماهان کرمان در دل کویر.
در تورات در داستان استرو مرد خای از پردیسهای باستانی خوزستان یا بهشت جاودانی آنجا صحبت به میان آمده است.به نظر میرسد که حتا قبل از هخامنشیان و بعد از آنها هنر باغسازی در تخت جمشید و شوش به منتهای زیبایی خود رسیده بود.با یک نظر کوتاه به تاریخ باغسازی در ایران،نخستین پردیسها یا بهشتها و درختزاران زیبا در شوش و تخت جمشید ساخته شد.و بعدها به دیگر شهرهای ایران(شیراز،ماهان،طبس،یزد،اصفهان)رفت.
در اساتیر ایران،آسمان بر یک یا چند ستون نهاده شده و ستونهای تخت جمشید نماد (1).پردیس واژهی امروزین(پردئز)به معنی بهشت است.واژه انگلیسی Paradise هم از این واژه گرفته شده است.
درخت و خود تخت جمشید نمودگار باغی مقدس و اساتیری است.مهرداد بهار تخت جمشید را باغی با درختان سنگی مینامد.
باغ فوقالعاده مورد توجه ایرانیان بود.طرح قالیهایی که منعکس کنندهی نقش باغ بودند خود گویای این علاقه است.در ایران قالیهای بیشماری با نقش یافت میشود.یکی از معروفترین قالیهای قدیم ایران قالی بهارستان است که در تالار کاخ کسرا گسترده بود.این قالی منظره بهار را نشان میدهد و تاروپود آن از ابریشم و زر است در نقاشی روی قلمدانها پوشش گنبدها،طرح کاشیکاریها،طرح اطراف قولنامهها و عقدنامههای قدیمی از باغ الهام گرفته شده است.
سفرهی ایرانی،اتاق ایرانی،نظام شهری و کل هستی یک باغ است.باغ ایرانی بهعنوان مظهر قدرتمند معنوی در حوزهی وسیعی قرار میگیرد.باغ ایرانی بازسازی رخداد کیهانی است.باغ ایرانی پاسخی است به عالم وجود نه موجود،عالم بر مدار وجود است،کار هنر آشکار و پدیدارسازی عالم است.در هنر واقعی،هنرمند به کلی محو میگردد.باغ ایرانی نه تنها از نظر فنی کامل بلکه از نظر وجودی اصیل و یک پارچه است.خرد عظیمی پایه و اساس چنین دیدگاهی است از اینرو هنر ایرانی خصلتی جهان شمول دارد زیرا با قاونین هستی انطباق و همخوانی و ویژگی فراتاریخی دارد.
در معماری باغ ایرانی ارتباط دایره و مربع حفظ شده.باغ با نقش مربع شروع میشود. ایرانیان برای ساختار مقدس یا معبد از مربع و دایره که طرحهای ماندلایی هستند و سابقه کهن در هنر ایران و هند دارند،استفاده میکردند.
سبک معماری باغ ایرانی سبک پارت و ساسانی است.سبک خراسانی تمام شیوههای سبک و تفکر پارت و ساسانی را داراست.همین شیوه در طرح مساجد جهان اسلام پایهگذاری شده است.هنر ایرانی منبع و خوراک اصلی تمدن اسلامی است.
حتا سبک گوتیک نیز دامهی سبک خراسانی است.
باغ الحمراه در اندلس(اسپانیا)،باغ سالیمار در لاهو و باغ تاج محل در هندوستان،باغهایی هستند که به سبک ایرانی ساختهشدهاند.
در عهد قاجار به علت عدمآگاهی و دانش و شناخت پادشاهان قاجار،و به دلیل سودجویی فردی و از خود بیگانگی و نوکر صفتی سردمداران آنان،نخستین بار سبک اروپایی،در سبک باغ ایرانی نفوذ کرد و باغهای بافوارههای تزیینی و بلند ساخته شد که چشمها را خیره میکرد که با کمال تاسف هنوز هم ادامه یافته است.
درست برعکس باغ اروپایی،فوارهها در باغ ایرانی کوتاه است و به هیچوجه خصلت تزیینی ندارد.فقط جوشش و تپش و نظم مستتر در طبیعت را یادآور میشود.این تپش تداعی ضرب آهنگ هستی و نظام کیهانی است.ایرانیان تبحر خاصی در ساخت و استفاده از طراز فوارههای کوتاه در ایجاد موسیقی داشتند.این موسیقی گوش را مرتعش و حساستر میکند. گوشها ارزش نمادین دارند وقتی گوش میدهی پذیرا هستی،گوش دادن یکی از رموز اتصال با کل هستی است،گوش دادن یعنی فراموش کردن خود.
ضرب آهنگ هستی در این جوشش ادامه دارد.هرقدر افتادی نگران نباش با کمک این صدا دوباره میتوانی بلند شوی،بیفت،برخیز،به بالا پرواز کن.با شینیدن ضرب آهنگ هستی در باغ ایرانی هر شادی را به صورت آهنگی از همآهنگی بیکران هستی درک میکنیم.ارکستر باغ، همآهنگ با ارکستر هستی بیوقفه نغمههای آشنا مینوازد تا رصندگان شاد را به پایکوبی دعوت کند.
این نغمههای آب،موسیقی خاص باغ ایرانی است که نشان میدهد چگونه در وجد و سرور باشیم.اغلب میپنداریم شادی دوامی ندارد،از ما میگریزد چون رهایش نمیکنیم.در گوش دادن به نغمههای خوش فوارههای کوتاه یک نت را برای شنیدن نت بعدی رها میکنیم.هرچند امواج تغییر میکند،شادمانی ما میتواند دوام یابد،تنها به علت انقباض هوشیاری است که شادمانی میگریزد.در تماس آگاهانه با طبیعت و کل هستی از خویش فراتر میرویم،این اساس حکمت و خرد است.در پرتو آگاهی،همه چیز زنده،تازه و نو است.نه آغازی هست و نه پایانی.
سرچشمهها:
1-باغهای ایرانی.دکتر پرویز نیلوفری.انتشارات دانشگاه تهران.65.
2-طرح باغ و احداث فضای سبز.مهندس غزاله روحانی.انتشارات پارت.65.
میراث ایران(فصل باغها-جلد اول).آربری.ترجمه و نشر کتاب.انتشارات بنگاه. باغ ایران و کوشکهای آن.دونالد ویلبر.برگردان مهین دخت صبا.انتشارات بنگاه 48.
5-معماری اقلیم گرم و خشک.محمود توسلی.انتشارات مروی 53
6-طبس شهری که بود.یعقوب دانش دوست.انتشارات میراث فرهنگی.69
7-محیط زیست در ایران.اسکندر فیروز.انتشارات منابع طبیعی و محیط زیست 53
8-اسطوره،بیان نمادین.دکتر ابو القاسم اسماعیلپور.انتشارات سروش 77
9-خلاقیت یا گوآن را جیش.برگردان مرجان فرجی.انتشارات فردوس.80
10-یادداشتهایی از سخنرانی«باغها»توسط استاد آریاسپ دادبه در نشستهای دکتر کسرا وفاداری ونک 89
نظرات بسته شده است.