کشورهایى که در نیمکره شمالى زمین در عرض جغرافیایى ۱۵تا ۴۵ درجه واقع شدهاند، در نوار خشک یا بیابانى کره زمین قرار دارند (مانند: ایران، عربستان، صحراى آفریقا، امارات متحده عربى و غیره) زیرا در این عرض جغرافیایى «هواى پرفشار مجاور حارهاى» حاکم است. این هواى پرفشار با دو اثر و ویژگى خود به هر منطقهاى که بوزد، مانع بارندگى مىشود: پراکنده کردن هوا و ندادن امکان صعود به آن. بهطور کلى اینطور مىتوان گفت، آن هوایى ایجاد بارندگى مىکند که ناپایدار باشد یعنى امکان صعود را داشته باشد، سرد بشود تا ذرات ابر بتوانند سرانجام به صورت ریزشهاى جوى (باران، برف و تگرگ) به سطح زمین بریزند. هواى پرفشار چنین امکانى را نمىدهد. کشور عزیزمان (ایران) که تقریباً در عرض جغرافیایى ۲۵تا ۴۰درجه شمالى قرار دارد، درست در داخل یا بهتر بگوییم در مغز و هسته این عرض جغرافیایى بوده و لذا تحت تأثیر شدید هواى پرفشار مجاور حارهاى واقع شده است و لذا مىبایست سراسر آن داراى آب و هواى خشک و بیابانى و فقیر از لحاظ بارندگى مىشد، مانند: امارات متحده عربى و دیگر شیخنشینهاى خلیج فارس، عربستان، صحراى آفریقا و غیره. اما خوشبختانه، در طول دوره زمین ساختى یا تکامل کره زمین در محدوده کشور ما، دو پدیده اتفاق افتاده یا عوارض طبیعى به وجود آمده که در بسیارى از مناطق آن، اثر بسیار نامطلوب هواى پرفشار مجاور حارهاى و نیز بادهاى آلیزه که آن هم در همین عرضهاى جغرافیایى باعث خشکى آب و هوا مىشود، از بین رفته و ایران داراى انواع یا تیپهاى مختلف آب و هوا و از این لحاظ یک کشور تقریباً استثنایى در جهان شده است. یکى از این دو پدیده خشک شدن دریاها ولى باقى ماندن دو دریا در شمال و جنوب کشور است (دریاى خزر در شمال، خلیج فارس و دریاى عمان در جنوب) و دیگرى، چین خورده و کوهستانى شدن قسمت اعظم آن است.
– منابع طبیعى تجدید شوند (کویرها یا نمکزارها و ماسههاى بادى) در مناطق دشتى بویژه نواحى خشک و بیابانى، منابع طبیعى تجدید شوند یا معادن تجدیدپذیر بسیارى در مساحت و قطعات کوچک و بزرگ وجود دارند، مانند انواع نمکهاى انواع کویرها (نمکزارها) یا ماسههاى بادى به صورت رشته تپههاى طولى شکل به هم پیوسته که طول آنها تا ۲۰۰کیلومتر و ارتفاع آنها «ماسه بادى انباشته شده» تا ۴۷۵متر هم مىرسد، مانند ماسهها یا رشتهتپههاى ماسهاى واقع در شرق لوت که به ریگ یلان معروف است و همینطور دیگر رشتهتپههاى ماسهاى به هم پیوسته کشور مانند ریگ جن (در جنوب دشت کویر)، ریگ شتران(بین طبس و یزد) ریگ دهلى (سرراه بم به سمسور در بلوچستان) ریگ اسپکه در بلوچستان، ریگ کاشان (آران و بیدگل) و دیگر رشتهتپههاى ماسهاى طولى (ریگها). اما در مناطق مختلف خشک و بیابانى دیگر انواع تپههاى ماسهاى به اشکال مختلف (هلالى شکل، شمشیرى شکل و غیره) وجود دارند که هم از اشکال زیبا برخوردارند و هم تمام نشدنى (منابع طبیعى تجدید شونده)اند زیرا جایگزین مىشوند، یا از بین نمىروند. تپههاى ماسههاى بادى، هم زیبا هستند و هم موارد استعمال گوناگون دارند. تاکنون حدود ۲۰مورد استفاده از ماسه بادى کشف شده است. بنابراین، ماسههاى بادى هم از منابع مهم اقتصادى (منابع طبیعى تجدید شونده) و هم از عوامل مهم و اشکال زیباى جاذبه توریستى هستند، ضمن آن که تپههاى ماسهاى محل اسکى بیابانى نیز هستند.
در نواحى خشک کشور، انواع مختلف کویرها (نمکزارها) وجود دارند که تمام نشدنى (تجدیدپذیر) هستند (برخلاف معادن نمککوه (گنبدهاى نمکى) که تمام شدنى (ثروتهاى طبیعى) هستند. کویرها یا نمکزارها از انواع مختلف املاح و به اشکال گوناگون و قطعات مختلف در مناطق مختلف کشور ما وجود دارند، که آنها را براساس شکل ظاهرى (اشکال قشرهاى نمکى و نوع نمک) نامگذارى کردهایم، مانند: کویرهاى قشرى که داراى املاح کلرورسدیم هستند، کویرهاى چریه که داراى املاح کلرور کلسیوم و کویرهاى متورم یا پف کرده، که داراى املاح سولفات سدیوم هستند و شورهزارها که داراى املاح نیترات پتاسیوماند.
کویرها(نمکزارها) مانند ماسهزارها، ضمن آن که به دلیل داشتن مناظر گوناگون و زیبا از جاذبههاى مهم توریستى به شمار مىروند با داشتن انواع مختلف املاح، از مهمترین منابع اقتصادى (منابع طبیعى تجدیدپذیر) نواحى خشک کشور هستند زیرا هر یک از انواع املاح کویرها، موارد استعمال گوناگون دارند، به عنوان مثال سولفات سدیوم براى تهیه مواد شوینده، شیشهسازى، کاغذسازى و چندین مورد دیگر استفاده مىشود. با احیاء کردن سولفات سدیوم به سولفید سدیوم به روش خیلى ساده، از این ماده بسیار باارزش، براى استخراج فلز از سنگ (سنگ آهن، سنگ مس و غیره) استفاده مىشود. از کلرور سدیوم براى مصارف خوراکى انسان و حیوان (نمک طعام) و نیز استخراج نفت و همچنین تولید محصولات پتروشیمى استفاده مىشود. کلرور کلسیوم، جاذبالرطوبه است که دهها موارد استعمال دارد و خلاصه از نیترات پتاسیوم هم به عنوان یک کود ازته طبیعى استفاده مىشود و هم براى تهیه باروت و دیگر مواد احتراقى، مورد استفاده قرار مىگیرد.
بنابراین، کویرها (نمکزارها) برخلاف گذشته که اگر در هر منطقه وجود داشت، نشان از شوم و بدبخت بودن آن منطقه بود، امروزه نشانه خوششانسى و مایه توسعه و ترقى هر کشور و منطقه به شمار مىروند، زیرا در گذشته که فعالیتها بیشتر براساس کشاورزى و دامدارى استوار بود، کویرها به دلیل متراکم بودن نمک در آنها و غیرقابل کشت و زراعت بودن، نه تنها فایدهاى نداشتند و مورد استفاده قرار نمىگرفتند، بلکه با بالا آمدن سطح آب زیرزمینى در این عرصهها، موجب بالا آمدن زه آب شور و کویرى شدن زمینهاى اطراف خود نیز مىشدند. روى همین اصل، تمدنهاى کشاورزى مفلوک روستاهاى کوچک و فقیرى که در این سرزمینهاى با آب و خاک شور به وجود آمده بودند، به تدریج با پیشروى آب شور و شورتر و سرانجام کویرى شدن اراضى زیر کشت ساکنان این مناطق، روستاها را ترک کرده به دیگر مناطق کشور مهاجرت کردند و به این ترتیب، تمدنهاى کشاورزى نیز نابود شدند. اما امروزه از برکت پیشرفت علم و تکنولوژى، مىتوان از انواع املاح، انواع کویرها بهرهبردارى کرد و چنانچه با یک برنامهریزى صحیح از آنها استفاده شود، تأثیر به سزایى دراقتصاد منطقه وکل کشور هم از لحاظ اشتغال زایى و هم بالا رفتن سطح زندگى مردم خواهد داشت و شهرهاى صنعتى، زنجیروار به دور کویرها ایجاد خواهند شد وتمدن صنعتى پیشرفته به جاى تمدن مفلوک کشاورزى درگذشته به وجود خواهد آمد.
کویرها و بیابانهاى ایران (به عنوان عوارض طبیعى نامساعد) از جاذبههاى مهم توریستى … کویرها و بیابانها فواید دیگرى هم دارند که شاید بتوان گفت مهمتر و اقدام دراین زمینه، اقتصادىتر و اولىتر است،براى این که هزینه کمترى را هم دربرخواهد داشت و آن استفاده از کویرها (نمکزارها) و بیابانها به عنوان جاذبههاى مهم توریستى کشور است. درست است که کشور ما با داشتن دریاهاى گوناگون و زیبا در شمال و جنوب کشور و جنگلهاى متنوع درمناطق مختلف، درههاى سرسبز و ارتفاعات پوشیده از گیاه و رودهاى خروشان و چشمه سارهاى پر آب و آب معدنىهاى متنوع فراوان و عرصههاى پوشیده از گلهاى الوان و نیز حاوى انواع حیات وحش از لحاظ طبیعى یکى از مناطقى درجهان است که داراى انواع جاذبههاى توریستى است، اما کویرها و بیابانهاى ایران داراى ویژگى خاصى هستند. حتى مواردى از آنها، منحصر به فرد بوده و دردیگر کشورهاى جهان نمونه آنها مشاهده نمىشود. لذا، ضمن آن که براى هر فرد ایرانى جالب هستند، براى توریستهاى خارجى به ویژه آنان که با کویر و بیابان و علوم مربوط به آن سروکار دارند (کویرشناسان و بیابان شناسان) بسیار جالب و ارزشمندند، هرچند به ظاهر از عوارض طبیعى نامساعد براى کشاورزى و دیگر بهرهبردارىهاى مستقیم از آن به حساب مىآیند.
خلاصهاى از جاذبهها و زیبائیهاى کویر و بیابان: ۱-کویرها (نمکزارها) هرکشورى که داراى نمکزار است، براى آن اسمى دارد. به عنوان مثال در زبان عربى به نمکزار«سبخ» )Sabakh( مىگویند که جمع آن مىشود «سبخاء» و به بیابان هم «صحرا» مىگویند. ما درایران به نمکزار «کویر» مىگوییم.
تعریف کویر: کویر به زمینى گفته مىشود که آنچنان تحت تأثیر نمک است(نمک در سطح یا نزدیک سطح آن متمرکز شده) که قابل رویش براى گیاهان (حتى پسته، خرما، جو و غیره که به شورى و قلیایى مقاوم هستند) نیست. اما امکان دارد که میزان املاح آن به حدى باشد که گیاهان غیرزراعى ولى مقاوم به شورى و قلیایى (مانند گز،خارشتر، اشنیان، نى و غیره) بتوانند درآن برویند. دراین صورت، کویرهاى گیاهدار یا مراتع کویرى خوانده مىشوند که درواقع منابع طبیعى، تکثیر شونده مناطق خشک هستند (همان گونه که جنگلها، منابع طبیعى تکثیر شونده مناطق مرطوبند). اما اگر مقدارى املاح محلول خاک از یک حدى تجاوز کند( از سه درصد و یا هدایت الکتریکى مخصوص آن از ۴۳ میلى موس بر سانتیمتر ) دیگر هیچ گیاهى قادر به روییدن درآن نیست (حتى گیاهى به نام «شور» Salzola که مقاومترین گیاه به شورى است) دراین شرایط،کویرها یا نمکزارهاى فاقد گیاه ولى داراى قشر نمکى (کویرهاى واقعى) به وجود مىآیند که باید از املاح آنها استفاده کرد و این رو، نگارنده معتقد است. کویرها (نمکزارهاى فاقد گیاه) منابع طبیعى تجدید شونده یا قابل تجدید مناطق خشک هستند (درحالى که کویرهاى داراى گیاه، منابع طبیعى تکثیر شونده مناطق خشکاند.
در اینجا از جاذبهها و زیبایىهاى کویرها، چه کویرهاى گیاهدار و چه کویرهاى فاقد گیاه، به عنوان یکى از بهترین جاذبههاى توریستى کشور ما ونیز در جهان صحبت مىکنیم.
الف- درباره کویرهاى گیاهدار در مناطق مختلف کشور (نیمه خشک، خشک، نیمهبیابان و بیابان) چندین قطعه کویر (نمکزار) داریم که تعداد آنها به حدود ۴۵-۵۰ قطعه مىرسد، مانند: کویر آذربایجانشرقى (معروف به کویر کبودان)، کویر اراک (معروف به کویر میقان) کویرهاى منطقه قم و چندین قطعه کویر در مناطق خشک مانند کویر بجستان و کویر خواف و کویر جاجرم خراسان. اما بزرگترین کویر (نمکزار) ایران، کویر مرکزى یا دشت کویر ایران است. همچنین در نواحى نیمهبیابانى مانند یزد، پنج قطعه کویر (نمکزار) داریم مانند کویر ابرقو، کویر مروست، کویر سیاهکوه و غیره و حتى در بیابان لوت نیز، کویر یا نمکزار وجود دارند که به کلى فاقد گیاه هستند.
کویرهاى گیاهدار، یا اطراف کویر مرکز ایران ضمن آنکه مراتع کویرى یا منابع طبیعى تکثیرشونده هر منطقه و کشور به حساب مىآیند، داراى جاذبه توریستى جالب توجهى نیز هستند زیرا در آنها انواع مختلف گیاهان مىرویند که بخصوص در فصل بهار بعضى از آنها داراى گلهاى بسیار زیبا هستند، مانند انواع گزها که داراى انواع گلهاى بنفش رنگاند که توأم با رنگهاى متنوع اندام انواع گیاهان، منظره بسیار جالب و دیدنى دارند. کویرهاى گیاهدار تقریباً مانند جنگلها که در فصل پاییز خیلى زیبا هستند در فصل بهار زیبا و دیدنىاند. لذا، در این فصل باید از جاذبههایى براى جلب توریست و ترتیب دادن تورها استفاده کرد. استفاده از این عرصهها به عنوان چراگاه، یعنى وجود و پخش بودن حیوانات بویژه شتر در آنها، منظره بسیار زیبایى به این کویرها مىبخشد، بخصوص عصرها.
ب- کویرهاى فاقد گیاه هرقدر منطقه از لحاظ آب و هوا خشکتر و گرمتر باشد، تعداد گیاهان آن کمتر است. به عبارت دیگر، از مناطق نیمهخشک (به عنوان مثال آذربایجان و اراک) به مناطق خشک و بیابانى (مانند بیابان لوت) از گیاهان کویر کاسته شده و بر سطح کویرهاى فاقد گیاه اضافه مىشود. بهطوریکه در بیابان لوت، هر قطعه که کویرى است، فاقد گیاه است در دشت کویر یا کویر مرکزى، اطراف آنکه به دلیل نفوذ آب زیرزمینى به آن منطقه و نیز جارى شدن آبهاى سطحى به آنجا، تا حدودى رطوبت خاک بیشتر است، کویرها، گیاه دارند اما قسمت مرکزى آن به کلى فاقد گیاه ولى داراى انواع مختلف کویرها با قشرهاى نمکى متنوع بوده که همچون گلهاى یک قالى زیبا و متنوع هستند. انواع نمکها با بلورها و اشکال مختلف، زیبایى خاصى به هر قسمت از سطح کویرهاى فاقد گیاه مىبخشند. بهترین موقع براى دیدن این کویرها و ترتیب دادن برنامه گردشگرى براى آنها، اواخر تابستان و فصل پاییز قبل از آغاز بارندگى است زیرا در طول دوره خشک و گرم تابستان املاح در سطح زمین تجمع کرده و بلورهاى مختلف نمک با اشکال مختلف و زیبا، جلوهاى بسیار زیبا مىبخشند.
خلاصه هر کویر (نمکزار) ایران در مناطق مختلف داراى ویژگىهاى خاص آن شرایط اقلیمى و خاکى آن منطقه است. به عنوان مثال کویر حوض سلطان، خصوصیتى دارد که دیگر کویرها ندارد (باتلاقى شدید است) کویر ساغند یزد با کویر ابرقو و مروست، تفاوت دارد. کویر اراک (میقان) با کویر آذربایجانشرقى (با آنکه هر دو در مناطق نیمهخشک واقع شدهاند) ولى به کلى با هم متفاوتند و همه زیبا هستند.
۲- بیابانها بیابان که عربها به آن «صحرا» مىگویند به سرزمین وسیعى گفته مىشود که از لحاظ بارندگى بسیار فقیر است و امکان دارد که در طول یک سال یا سالها در آن بارندگى صورت نگیرد. و بارش چندین سال آن، ظرف چند روز یا چند ساعت ببارد. (بیابانهاى واقعى، مانند بیابان لوت ایران، صحراى آفریقا، و بیابان آتاکاما در آمریکاى جنوبى که ۲۹سال در آن بارندگى صورت نگرفته است: از سال ۱۸۳۲ تا ۱۸۵۳)، یک چنین سرزمینى از لحاظ آب و پوشش گیاهى بسیار فقیر و یا مساحتهاى وسیعى از آن به کلى فاقد گیاه است، مانند بیابان لوت ایران. در این سرزمین (بیابان لوت) سالها باران نمىبارد و آب جارى شیرین ندارد و آب آن محدود مىشود فقط به پنج چشمه کوچک که آب تمامى آنها، کم و شور است. همچنین یک رود دایمى دارد که نیز آب آن شور است و در آخر، براثر تبخیر شدید به معدن نمک تبدیل مىشود. لذا، این بیابان (به جز یک منطقه کوچک در لوت جنوبى معروف به شاهرخآباد) به کلى براى کشاورزى مناسب نیست.
اما چون سالها در آن بارندگى صورت نمىگیرد و بارش چندین سال آن، ظرف چند روز یا چند ساعت مىبارد، این شرایط سبب شدهاند که عوارضى بر اثر باد و عوارضى براثر آب بهوجود آیند که از جاذبههاى مهم و بسیار زیبا به حساب مىآیند. به عبارت دیگر، اشکال و عوارض طبیعى بیابانى که براى دیگر بهرهبردارىها نامناسب هستند، مهمترین جاذبههاى توریستى بیابان لوت به حساب مىآیند، که برخى از آنها منحصر به فرد بوده، و در هیچ بیابان دیگر دنیا، دیده نمىشوند. ضمن آنکه بررسىهاى اینجانب و همکاران و نیز برخى از دانشمندان خارجى نشان داده که پستترین نقطه داخلى ایران، در بیابان لوت واقع شده و گرمترین نقطه کره زمین هم در همینجاست، به عبارت دیگر، اگر قطب شمال و قطب جنوب سردترین نقطه در سطح کره زمین هستند، بیابان لوت گرمترین نقطه کره زمین است که به قول دانشمند اتریشى (استراتیل زاور Stratil sauer) بیابان لوت مىتواند «قطب حرارتى کره زمین باشد!» بنابراین، یکى از مهمترین جاذبههاى توریستى بیابان لوت، همین پستترین نقطه بیابان لوت یعنى گرمترین نقطه کره زمین است که دیدن آن براى هر کسى، مىتواند بسیار جالب باشد. همانطور که قبلا ذکر شد به علاوه سالها بدون بارندگى بودن یعنى خشکى و فقر پوشش گیاهى و تاخت و تاز بادها از یک طرف (اثر فرسایشى باد) و سالها بدون بارندگى بودن و ریزش بارندگى چندین سال آن، ظرف چند روز و یا چند ساعت (اثر فرسایشى آب) و دیگر اثرات آب و باد، عوارضى را در بیابان لوت بهوجود آوردهاند که بسیار زیبا هستند.
در ادامه، عوارض و اشکال بیابانى جالبى را که براثر باد بوجود آمدهاند و نیز بر اثر آب، نام مىبریم، که دیدن آنها، با عکس و تصویر آنها براى هر بینندهاى جالب است.
عوارض و اشکال زیباى بیابانى به وجود آمده بر اثر باد:
۱- رشته تپه یا بهتر بگوییم رشته کوههاى ماسه اى که ارتفاع آن تا ۴۷۵ متر و طول آن ۲۰۰ کیلومتر و عرض آن ۶۰ کیلومتر است. این توده عظیم ماسهاى طولىشکل، در شرق بیابان لوت واقع شده و به «ریگ یلان» یا ریگ شرقى لوت معروف است (در مناطق مرکزى و شرقى ایران به این گونه رشته تپههاى ماسهاى عظیم «ریگ» مىگویند. عربها به آن عرق Erg مىگویند که جمع آن مىشود عارق. این ریگ علاوه بر داشتن منظره زیبا براى ورزش اسکى، ماسهاى بسیار مساعد است.
۲- تپههاى ماسهاى پراکنده به اشکال مختلف (هلالى شکل، که برخان نامیده مىشود شمشیرى شکل، که سیف گفته مىشود) این تپههاى ماسهاى در دشت لوت واقع شدهاند.
یاردانگها: یاردانگها تپههایى هستند که بر اثر رُفته شدن خاک اطراف آنها، بر اثر باد به وجود آمدهاند (به عنوان مثال به شکل یک صندوق بزرگ، یا یک تپه کوچک که در سطح زمین باقى مانده باشد).
– نبکاها: یعنى تپههاى ماسه بادى که روى آنها گیاه وجود دارد. این عوارض بیابانى را نگارنده «گلدان بیابان» نام نهاده، زیرا در سطح دشت صاف، تپه هایى که روى آنها گیاه سبز شده، به صورت پراکنده دیده مىشود.
بزرگترین نبکاهاى جهان، هم از لحاظ محیط (بیش از ۴۰ متر) در حاشیه غربى بیابان لوت (سر راه شهداد به پشونیه) واقع شده و هم از لحاظ ارتفاع (تا ۱۰متر) که آن هم در داخل لوت ولى در قسمت غربى آن، نزدیک کریمآباد از توابع شهداد قرار دارد. هر دو نوع نبکاها، بسیار جالب زیبا و دیدنى هستند که در دیگر مناطق جهان دیده نمىشوند.
– دشتهاى پوشیده از پوششهاى متفاوت (ریگى، قلوهسنگى، سنگى، ماسهاى) که آنها را پوشش بیابانى )Desert Pavement( مىنامند و همچون گلهاى متفاوت قالى در سطح دشت لوت، زیبایى خاصى به آن بخشیدهاند. این عرصههاى فاقد گیاه، بر اثر باد به وجود آمدهاند، زیرا باد ذرات ریز (ماسه و گرد و غبار) را با خود برده و این مواد (ریگ، قلوهسنگ و سنگ) باقى مانده که پوششى گوناگون، الوان و زیبا، در سطح دشت فاقد گیاه لوت ایجاد کردهاند.
عوارض و اشکال بیابانى به وجود آمده بر اثر آب (و باد) چون در بیابان لوت، سالها باران نمىبارد ولى بارش چندین سال آن، ظرف چند روز یا چند سال مىبارد، اثر فرسایشى آب خیلى شدید است که اشکال و عوارض گوناگون و زیبایى را به وجود آورده است. به عنوان مثال:
– کلوتها: کلوتها بر اثر فرسایش آب و صیقل دادن آن به وسیله باد به وجود آمده و به صورت رشته دالان هاى موازى تا ارتفاع بیش از ۲۰۰ متر منطقهاى به طول ۱۴۰ و عرض ۸۰ کیلومتر را در غرب بیابان لوت (حدود ۸۰ کیلومترى شرق شهداد) پوشانیده و به کلى فاقد گیاه و حیات است. این عارضه بیابانى، فقط منحصر به بیابان لوت ایران است و در هیچ بیابان دیگرى دیده نمىشود. پست ترین نقطه داخلى ایران (۵۶ متر ارتفاع از سطح دریا) و گرمترین نقطه کره زمین هم در داخل همین کلوتها (یک چاله آبى-بادى) واقع شده است.
– شهرهاى لوت: جغرافیدانان، بیابانها را براساس عوارض و شکل ظاهرى آنها نامگذارى کردهاند، به عنوان مثال: اگر مسطح بود، «بیابان دشتى» اگر کوهستانى بود، «بیابان کوهستانى»، اگر داراى نبکاى زیاد بود، «بیابان هاى نبکائى» و اگر پوشیده از ریگ بود، بیابان ریگى، سنگى، قلوهسنگى و غیره مىنامند. براثر فرسایش شدید آب و صیقل دادن باد، زمین در بعضى قسمتها به شدت فرسایش یافته و در طول قرنها فرسایش آبى و (نیز بادى) شدید به صورت بقایا یا آثار خرابههاى شهرها درآمده است که در منطقه، به شهر لوت یا شهرهاى لوت معروف است و جغرافیدانان، آنها را بیابانهاى شهرى یا شهرهاى بیابانى مىنامند. این آثار و عوارض بیابانها که بر اثر آب (و نیز باد) به وجود آمده، بسیار زیبا و همانند آثار و بقایاى شهرهاى کهن ایران، جالب و دیدنى هستند.
– کوچهها: بر اثر بارندگى اتفاقى و جارى شدن سیلها، زمین به شدت فرسایش یافته و سیلهاى عمیق ایجاد کرده که در محل به آنها کوچه مىگویند، که عمق برخى از آنها از ۳۰متر هم تجاوز مىکند. متاسفانه در دهههاى اخیر از این مسیلهاى گود یا کوچهها، قاچاقچیان مواد مخدر از آنها به عنوان بهترین مسیر و پناهگاه براى انتقال مواد مخدر و غیره استفاده مىکنند.
– دریاچه شورگز هامون: در بیابان لوت در انتهاى (جنوبىترین قسمت) کلوتها و ریگ یلان، یعنى بین این دو عارضه زیباى بیابانى، یک دریاچه ایجاد شده که به دریاچه شورگز هامون معروف است. هرچند سال یکبار که بر اثر بارندگى سیلاب جارى مىشود. این دریاچه براى یک مدت کوتاه آب دارد، که بر اثر بالابودن میزان تبخیر هوا، این دریاچه پس از یک مدت کوتاه، دوباره خشک و بىآب مىشود.
-معادن نمک: یک رود دایمى که از شمال بیابان لوت (منطقه بیرجند و غیره) سرچشمه مىگیرد و در طول راه، شاخههاى شور و شیرین زیادى به آن مىریزد و سرانجام وارد بیابان لوت مىشود (به صورت یک رود دایمى وارد بیابان لوت مىشود). اما چون هوا گرم و خشک است، در طول راه از آب آن کاسته مىشود ولى بر غلظت املاح آن، افزوده مىشود تا این که نرسیده به کلوتها، خشک شده به صورت معدن نمک (کلرور سدیم) در مىآید که به «گودسر نمک» یا نمکزار شهداد معروف است. چون دیگر املاح آب در طول راه رسوب مىکنند، کلرور سدیوم خالص که در آب کاملا محلول است به آنجا مىرسد و روى همین اصل، معدن نمک کلرور سدیم به وجود مىآید که از کرمان و دیگر نقاط با کامیون و وانت براى کندن نمک و حمل آن به دیگر نقاط، به آنجا مىروند و از نمک حاصل از آب رود خشک شده، به عنوان معدن یا مخزن تجدید شونده، نمک استفاده مىکنند. قسمتهاى مختلف آن، داراى مناظر بسیار زیبا است، بخصوص که با عوارض ساحل این دریاچه یا معدن نمک، منظرهاى بسیار جالب و دیدنى به وجود آمده است.
کویرها، نمکزارهاى بسیار زیبا و دیدنى (کویرها یا نمکزارهاى لوت) لوت، همانطور که شرح دادیم یک بیابان است، اما در آن«کویر» یعنى نمکزار هم وجود دارد که باید آن را «کویر لوت» نامید. در محلهایى که آب شور جمع مىشود یا زمین تحت تاثیر آب زیرزمینى شور قرار دارد، انواع مختلف کویرها (نمکزارها) که به اشکال مختلف ظاهر شدهاند و جلب توجه مىکنند. نگارنده بر اساس شکل ظاهرى آنها، این کویرها را نامگذارى کرده است: کویرهاى با جوشش تخممرغى شکل: یعنى کویرهایى که نمک در سطح آن به صورت تخممرغ درآمده (به اندازه تخمشترمرغ) که تقریبا در دنیا بىنظیر است.
«کویرهاى چشمهاى»: که تمام آن منطقه به صورت چشمهسارها دیده مىشود، در حالى که اصلا آبى وجود ندارد. «کویرهاى سم گوسفندى»: سطح این عرصهها به شکل زمین خیسى مىماند که گلهاى از گوسفندان از آن عبور کرده و جاى پا، یا سم گوسفندان در سطح آن باقى مانده باشد. «کویرهاى قندیلى»: بر اثر شدت گرما و تبحیر زیاد، به عبارت دیگر هوا در آن قسمتها آنقدر گرم و خشک است که در مواقعى که کویر خیس و آبدار است، نمک را بر اثر تبخیر به سمت بالا کشیده که به صورت قندیل به هوا کشیده شدهاند (معمولا در مناطق سردسیر زمستانها که بر اثر بارندگى هوا مىبارد شبها آبى که در حال نزول از بالاى بام منازل و ساختمانها در حال ریزش است به صورت «قندیل یخ» در مىآید. در بیابان لوت، جهت، عکس آن است: بر اثر تبخیر شدید، محلول نمک و آب به هوا کشیده مىشود که به صورت قندیل نمکى یا سیخهاى نمکى بسیار زیبا در سطح زمین جلوهگر مىشوند. هر قدر هواى منطقه گرمتر و خشکتر باشد، قندیلها بلندتر هستند. این انواع کویرها در بیابان لوت، بسیار بسیار زیبا و دیدنى هستند که به این صورت قابل وصف نیستند.