جرقویه (گرکویه)
خش جرقویه علیا ، واقع در جنوب شهرستان اصفهان، از شمال به بخش جلگه، از مشرق به بخش خِضرآباد (در شهرستان یزد)، از جنوب به بخش مرکزی شهرستان آباده و از مغرب به بخش جرقویه سفلا محدود میشود و مشتمل است بر دو دهستان (جرقویه علیا و رامشِه) شانزده آبادی (عمدتاً در دشت) و یک شهر به نام حَسنآباد که مرکز بخش است. باتلاق گاوخونی * در جنوبشرقی بخش قرار دارد. کوههای مهم آن عبارتاند از: کوه گِله (بلندترین قله ح 510 ، 2 متر)، چاهِ خَزانه (بلندترین قله ح 976 ، 1 متر)، چاهِ گَز (بلندترین قله ح 850 ، 1 متر)، چاهْسُرخ (ارتفاع ح 850 ، 1 متر)، چپ رُوَند (بلندترین قله ح 820 ، 1 متر) و میانبای بزرگ (بلندترین قله ح 470 ، 1 متر)، که در حاشیه غربی باتلاق گاوخونی واقع است (جعفری، ج 1، ص 187ـ189، 479، 523). رود فصلی ایزدخواست به طول حدود 125 کیلومتر، با جهت شمالشرقی، که در بخش جرقویه علیا چشمهریزه نام دارد، پس از آبیاری آبادیهای رامشه، اِسفَنداران و حسینآباد، در حدود 110 کیلومتری جنوبشرقی اصفهان به باتلاق گاوخونی میریزد. رود فصلی دیگری به نام «سِه گنبد»، بهطول حدود 85 کیلومتر، با جهت کلی شمالی، نیز پس از آبیاری زمینهای بخش، به باتلاق گاوخونی میریزد (همان، ج 2، ص 117، 281).
این بخش، از گیاهان، گونِ کتیرا، گیاهان دارویی و پوشش گیاهی برای چرای دام دارد و از جانوران گرگ، شغال، روباه، آهو، خرگوش و بزکوهی در آن یافتمیشود.اهالی بهزراعت، باغداری، دامداری و بافت قالی با طرحهای نائینی و قمی و نیز کرباسبافی اشتغال دارند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج72، ص49؛ شفیعی نیکآبادی، ص215). آبمصرفی اهالی از رود،چشمه،قناتوچاه تأمین میشود. محصولاتی از قبیل گندم، جو، پنبه، ارزن، چغندر قند، ترهبار و از فرآوردههای باغی، بادام در آن بهعمل میآید ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج72، ص10، 49، 91، ج81، ص7).
در این بخش معادنی وجود دارد، از جمله: معادن نمک در سه کیلومتری شمال آبادی دستجرد (ح 120 کیلومتری جنوبشرقی شهر اصفهان) و آبادی رامشه (59 کیلومتری جنوبشرقی شهرضا)، سنگ مس در مغرب حسنآباد، سنگ مرمر در مشرق حارثآباد، و نیز معادن سنگ ساختمانی و سنگ آهک (همان، ج 71، ص 69، ج 72، ص 49؛ هنرفر، ص 43؛ شفیعی نیکآبادی، ص 218).
آبادیهای این بخش با راههای اصلی و فرعی به شهر اصفهان، شهر حسنآباد و دیگر نقاط استان مرتبط میشوند. اهالی آن شیعهاند و به فارسی با گویش محلی تکلم میکنند. لغات پهلوی نیز در زبان آنان باقی مانده است (جناب اصفهانی، ص 247). یکی از پوشاکهای زنان این منطقه، چادرهای کاملاً سفید است.
جمعیت بخش جرقویه علیا در سرشماری 1375 ش، 684 ، 11 تن ذکر شده است که از این میان 738 ، 4 تن (ح 41%) شهرنشین و بقیه روستانشیناند.
از لحاظ تقسیمات کشوری، جرقویه علیا تا قبل از 1355ش، به مرکزیت حسنآباد، یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شهرضا، از استان دهم (اصفهان) بود (ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 3، ص 262؛ رزمآرا، ج10، ص 55). در تقسیمات کشوری 1355 ش، دهستان جرقویه علیا، در بخش جرقویه، از توابع شهرستان اصفهان ضبط شده است. طبق تصویبنامه هیئت وزیران (ش 808 ، 93 ت 907) در شهریور 1369، بخش جرقویه به مرکزیت آبادی نیکآباد، مشتمل بر دهستانهای جرقویه علیا، جرقویه وسطا، جرقویه سفلا و رامشه تشکیل شد (ایران. قوانین و احکام، 1370 ش، ص 803). سپس در تیر 1374، پس از تغییر یافتن نام بخش سفیددشت/ سپیددشت (در شهرستان اصفهان) به بخش جرقویه علیا، این بخش با دو دهستان به نامهای جرقویه علیا (به مرکزیت حسن آباد) و رامشه (به مرکزیت رامشه)، یکی از بخشهای شهرستان اصفهان شد. در همان سال حسنآباد به شهر تبدیل، و مرکز بخش جرقویه علیا شد (همو، 1375ش، ص194؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی، 1373 ش، ص 7؛ همو، 1374 ش، ص 9؛ همو، 1383 ش، ص10).
از آثار تاریخی آنجاست: ویرانههای شهری در آبادیهای حارثآباد و اسفنداران؛ ویرانههای شهر و دژی در جنوب و جنوبشرقی آبادی دستجرد؛ زیارتگاهی بهنام امامزاده اسماعیل و مسجدی قدیمی، ظاهراً متعلق به دوره صفوی در آبادی مالْواجِرد/ مالْواجِرد (ح 129 کیلومتری جنوبشرقی اصفهان)؛ مسجدجامع و امامزادهای بهنام سعید در آبادی دستجرد (شفیعی نیکآبادی، ص 36، 47، 49؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 72، ص 49، 99). ویرانههای شهر قدیمی، در آبادی اسفنداران (ح 69 کیلومتری شرق شهرضا) واقع است که آن را مکان شهر قدیمی قولنجان/ قولجان دانستهاند و استخوانهای متعلق به انسان در آن کشف شده است (جناب اصفهانی، ص 192؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
بخش جرقویه سفلا، واقع در مغرب و جنوبغربی شهرستان اصفهان، از شمال به بخشهای مرکزی و جلگه در شهرستان اصفهان، از مشرق و جنوبشرقی به بخش جرقویه علیا، از جنوبغربی و مغرب به بخش مرکزی شهرستان شهرضا محدود میشود و مشتمل است بر دو دهستان بهنامهای جرقویه وسطا و جرقویه سفلا، 29 آبادی و سه شهر بهنامهای نیکآباد (مرکز بخش)، محمدآباد و نَصرآباد. آبادیهای آن عمدتاً در دشت قرار دارند. از جمله کوههای مهم آنجاست: محمدْنوجوان (بلندترین قله ح 299 ، 2 متر)، که در دامنه شمالشرقی آن چاه آبی بهنام چاهمیش وجود دارد؛ لاخَتْنی (بلندترین قله ح 331 ، 2 متر)؛ دنبالِگردَنه (بلندترین قله ح 024 ، 2 متر)؛ میمینی (بلندترین قله ح 050 ، 2 متر) و گورِه (بلندترین قله ح 900 ، 1 متر؛ جعفری، ج 1، ص 258، 484، 490، 504، 529). زمینهای این بخش با آب زایندهرود * آبیاری میشود.
از گیاهان زبانگنجشک، گز، و خارخَسَک و از جانوران پلنگ، گرگ، کفتار، شغال، روباه، آهو، خرگوش، بزکوهی، قوچ، میش، جوجهتیغی، کبک و تیهو در آن یافتمیشود. اهالی آن به زراعت، باغداری،دامداری و صنایعدستی اشتغال دارند. آبمصرفی بخش از رود، چشمه، چاه و قنات تأمین میشود. گندم، جو، پنبه، ترهبار،کنجد،زردآلو، انگور،انار،پسته، توتو سنجد از محصولات آنجاست ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 71، ص100، 103، 275). از صنایعدستی، قالیبافی با طرحهای نائینی، کاشانی، نجفآبادی، لچک ترنج، قابی، درختی، کله اسبی، ماهترنج و گل حاشیهای در آن رایج است (همان، ج 71، ص100، 275).
معادن سنگ فیروزه در جنوب محمدآباد و نیکآباد، خاک نسوز در جنوب آبادی پیکان، سنگ تِراوِرْتِنْ میان راه آبادی پیکان به رامشه و معدن نمک در دو کیلومتری شمال آبادی سیان/ سیون نمکی (ح 66 کیلومتری جنوبشرقی اصفهان) در این بخش واقع است. در آبادی سیان، نمکزاری بهنام «سیون» نیز وجود دارد (همان، ج 71، ص 151؛ نیز رجوع کنید به اسناد معادن ایران ، ص 79؛ شفیعی نیکآبادی، ص 218ـ219).
آبادیها و شهرهای بخش، با راههای اصلی و فرعی به مرکز بخش و دیگر نقاط استان مرتبط میشوند. اهالی آن شیعهاند و به فارسی با لهجه محلی تکلم میکنند.
جمعیت بخش جرقویه سفلا در سرشماری 1375 ش، 172 ، 16 تن بوده که از این میان 389 ، 4 تن (ح 27%) شهرنشین بودهاند. امروزه با تبدیل شدن آبادیهای محمدآباد و نصرآباد به شهر، 850 ، 12 تن (ح 79%) از اهالی در شهر و بقیه در روستاها به سر میبرند.
از لحاظ تقسیمات کشوری، تا قبل از 1355 ش، جرقویه سفلا به مرکزیت محمدآباد، یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شهرضا از استان دهم (اصفهان) بود (ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 3، ص 262؛ رزمآرا، ج10، ص 55). در تقسیمات کشوری 1355 ش، نام دهستان جرقویه سفلا در بخش جرقویه، از توابع شهرستان اصفهان ضبط شده است. در تیر 1374، نام بخش جرقویه به جرقویه سفلا تغییر یافت و این بخش با دو دهستان (جرقویه سفلا و جرقویه وسطا) تشکیل شد (ایران. قوانین و احکام، 1375 ش، ص 194؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی، 1374ش، ص9). در 1372ش، نیکآباد، در 1375ش، محمدآباد و در 1380 ش، نصرآباد شهر شدند (ایران. قوانین و احکام، 1373 ش، ص 715؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی، 1382 ش، ذیل «استان اصفهان»).
برخی آثار تاریخی این بخش عبارتاند از: مسجدجامع آبادی پیکان و غاری به نام فریدون در هجده کیلومتری جنوبغربی آبادی پیکان که پیرامون آن پیکانهای مفرغی یافته شده، آثار دژی در شهر نصرآباد، دو قلعه قدیمی در آبادیهای گنجآباد (ح 38 کیلومتری شمالشرقی شهرضا) و سیان، و امامزاده شاه عبدالمظفر در آبادی سیان (شفیعی نیکآبادی، ص 23، 26، 65؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 71، ص 151، 232).
برخی آبادیهای جرقویه سفلا را متعلق به پیش از اسلام دانستهاند از جمله آبادی قارْنِه (ح 47 کیلومتری جنوبشرقی اصفهان) که بنای آن را به قارن پسر کاوه آهنگر نسبت دادهاند؛ آبادی پیکان (ح 82 کیلومتری جنوبشرقی اصفهان) و آبادی آذرخواران (ح 62 کیلومتری جنوبشرقی اصفهان؛ رجوع کنید به شفیعی نیکآبادی، ص 25، 31، 33).
ناحیه قدیمی. جَرقویه معرّب گَرکویه است و در منابع بهصورتهای جَرْقوه و جرقوئیه هم ضبط شده است. برخی به این سبب که رودهای جرقویه علیا از شکاف کوه خارج میشوند، آن را جَرْکوهه، از «جر» به معنای شکاف و «کوهه» به معنای بلندی دانستهاند (رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، ج 4، ص 2186؛ ارباب اصفهانی، ص 319).
ظاهراً نخستین بار یاقوت حموی در قرن هفتم (ذیل «جرقوه»)، نام آن را با ضبط «جَرْقوه»، از قرای اصفهان، آورده است. حمداللّه مستوفی (ص 123ـ124) در قرن هشتم، از شهری به نام قولنجان در این ناحیه یاد کرده است. این شهر که بهصورت قلعهای گِلی بود، توابعی داشت و از اعمال قومشه (قمشه، شهرضای کنونی) بهشمار میرفت. هوایش تقریباً همانند هوای اصفهان، محصولات آن غله و میوه، بهویژه انگور، بود و آبش از قنات تأمین میشد. به گفته علی جناب اصفهانی (متوفی 1309 ش؛ ص180) جرقویه علیا و جرقویه سفلا هر کدام از بلوکات اصفهان بهشمار میرفتند. جرقویه سفلا 42 قریه و 140 ، 1 خانوار داشت و محصولاتی از قبیل گندم، جوزق و خشخاش در آن بهعمل میآمد و آب آن از قنات تأمین میشد (همان، ص 47، 191). وی اطلاعی از تعداد قُراء و خانوارهای جرقویه علیا نداده، اما در باره پسته زیاد، قله کوهی که در آن اثر دو زانوی شخصی که به سجود رفته وجود دارد و آثار شهر قدیمی قولنجان، واقع در آبادی اسفنداران، مطالبی دارد (رجوع کنید به همان، ص 191ـ192). در زمان وی عموم زردشتیان، در ناحیه جرقویه لغات پهلوی را بهکار میبردند (همان، ص 128، 247). در1247 زینالعابدین شیروانی در بستان السیاحه (ص 199)، جرقویه را ناحیهای متشکل از دو قسمت علیا و سفلا، با نُه قریه، که آبادی پیکان بزرگترین آنها بوده، ضبط کرده است. وی (همانجا) محصولات آنجا را پنبه و گندم و اهالی آنجا را مؤدب، نیک نهاد و خوش اعتقاد معرفی کرده است.
در دوره ناصرالدینشاه (1264ـ1313)، جرقویه بلوکی از توابع اصفهان بود. قسمت علیای آن شش فرسخ در دَه فرسخ و آبادیهای مهم آن حسنآباد، دستجرد، مالاورجرد (مالْ واجرد)، رامشه و اسفنداران بود و محصولاتی از قبیل گندم، حبوبات، خشخاش، هندوانه و خربزه در آن به عمل میآمد. قسمت سفلای آن شش فرسخ در شش فرسخ و آبادیهای معروف آن محمدآباد، نیکآباد، حسینآباد، آذرخواران، سیئانآباد (سیان)، نصرآباد و مرکز آن پیکان بود (ارباب اصفهانی، ص 106، 319ـ320). در همین دوره اعتمادالسلطنه (ج 4، ص 2186ـ 2187) پنبه ناحیه جرقویه را از حیث نرمی و سفیدی برتر از پنبههای دیگر شهرهای ایران و حتی مصر و هند دانسته است. به گفته وی (همانجا) پنبه کاغذی و گیوه پیکانی آن، که در آبادی پیکان بافته میشد، بسیار معروف بوده است. در 1322ش، برخی از آبادیهای آن را راهزنانی غارت کردند (شفیعی نیکآبادی، ص 134). حسینعلی رزمآرا که کتابش در 1332 ش، چاپ شده است، جمعیت جرقویه را حدود 300 ، 30 تن ضبط، و از شکارگاهی در آبادی رامشه که گورِخر در آن شکار میشده یاد کرده است (ج10، ص 55). وی همچنین (همانجا) به کرباسبافی زنان و وجود تیرهای از طوایف عرب در آبادی محمدآباد اشاره کرده است.
نظرات بسته شده است.