جزیره آشوراده

نام جزیره:  جزیره آشوراده

 

 

موقعیت جغرافیایی

این جزیره در موقعیت جغرافیایی N365436 E535931 قرار دارد. آشوراده مرکز شبه جزیره میانکاله، در جنوب شرقی دریای خزر در شهرستان بندر ترکمن از توابع استان گلستان واقع شده است و در اثر بالا آمدن سطح آب دریاچه خزر از میانکاله جدا شده‌است. ارتفاع این جزیره از سطح دریاهای آزاد برابر 26 متر و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است، در تابستان های مناطق ساحلی که هوا گرم و شرجی آن بیشتر است وزیدن باد در این منطقه از مقدار رطوبت کاسته و هوای جزیره را متعادل می سازد. جزیره آشوراده درمنتهی الیه شرقی شبه جزیره میانکاله درجنوب شرقی دریای خزر با  وسعتی در حدود 1200 هکتار واقع شده است که شمال این جزیره را دریای خزر و جنوب آنرا خلیج گرگان احاطه نموده و شرق آن به واسطه تنگه باریکی که خلیج گرگان را به دریای خزر مرتبط میسازد از خشکی جدا ساخته و غرب آن بوسیله کانالی از شبه جزیره میانکاله جدا گردیده است. آب و هوای این جزیره مشابه آب و هوای شمال کشور است دارای زمستانی معتدل و تابستانهایی گرم معتدل با رطوبت بالا میباشد، حداقل درجه حرارت در زمستان 7 درجه سانتیگراد و درتابستان 37درجه سانتیگراد و متوسط دمای سالیانه 16 درجه سانتیگراد میباشد.

 

تاریخچه

سیر تاریخی جزیره آشوراده مبین این واقعیت است که این جزیره در مقاطعی از گذشته مرکز مبادلات تجاری و فعالیتهای مختلف اقتصادی بوده است در سال 1215 هجری شمسی برابر با 1836 میلادی جزیره به اشغال روسها درآمد و محل رقابت استعماری روسیه تزاری و بریتانیا بوده و از این جهت موقعیت حساسی داشته است . در زمان ناصرالدین شاه ، میرزا تقی خان امیرکبیر درصدد پس گرفتن آشوراده برآمد و سرانجام پس از سقوط تزاریسم بموجب عهدنامه مودت بین ایران و روسیه منعقده مورخ 26 فوریه 1921 در مسکو چنین مقررگردید؛ بواسطه عدم تمایل دولت شوروی نسبت به استفاده از ثمره غاصبانه دولت تزاری از جزیره آشوراده و همچنین خرید فیروز آباد با اراضی آن مطابق قرارداد 28 می 1892 از طرف ایران به روسیه انتقال داده شده بود به ایران مسترد گردید.

 

این جزیره به لحاظ تاریخی از اهمیت بسیاری برخوردار است و در برهه های زمانی مختلف نقش مهمی را در تاریخ ایران و منطقه بازی کرده است.هم اکنون این جزیره به عنوان یک جاذبه گردشگری مهم در شمال ایران مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از تاریخ نویسان معتقدند این جزیره همان جزیره آب سکون است که محل مرگ سلطان محمد خوارزمشاه می باشد. آشور آده یا آشور آداسی یک واژه ترکی است که به معنای جزیره آشور می باشد. این جزیره تا پایان جنگ جهانی دوم در دست روسها بوده است. روسها در این جزیره چندین بیمارستان، ساختمان مسکونی، قلعه و یک کلیسای چوبی ساختند که اکنون از کلیسای چوبی اثری در دست نیست اما یک قلعه مثلثی که در شمال این جزیره پابرجا مانده است به عنوان یادگار اشغال روسها به ثبت میراث فرهنگی رسیده است
تا قبل از وقوع سیل در اوایل دهه 1370 شمسی در این جزیره بالغ بر یک هزار نفر زندگی می کردند اما با وقوع سیل ساکنان این جزیره به یک شهرک در شهر بندرترکمن کوچ کردند و اکنون تنها کارمندان شیلات و برخی فروشندگان در این جزیره زندگی می کنند.

 

شبه‎جزیره میانکاله که آشوراده در انتهای آن جای دارد، احتمالاً بر روی آبرفتهای دلتایی رودخانه گوهرباران نکا پدید آمده است. جنس رسوبهای این شبه‎جزیره بیشتر آهکی و ماسه‎های ریزدانه و بدون خاکهای رسی است و هرچه زمین به سوی انتهای شبه‎جزیره یعنی به آشوراده پیش می‎رود، ماسه‎ها کوچکتر می‎شود. چنین می‎نماید که وزش بادها، ذرّات ماسه‎ای ریز و آهکی را به سوی آشوراده رانده و دانه‎های درشت و کانیهای سنگین را در غرب میانکاله به جای گذاشته است.
در نوشته‎ها و نقشه‎های جغرافیایی قدیم از چند جزیره در منتهی‎الیه شبه‎جزیره میانکاله سخن رفته که از نظر زمین‎شناسی ساختمانی همانند داشته است و با پایین رفتن تدریجی سطح آب دریای خزر، آن جزایر که آشوراده یکی از آنها بوده، به شبه‎جزیره میانکاله پیوسته است.


نام آشوراده به شکلی که اکنون در کتب تاریخی و جغرافیایی ضبط است، در متون تاریخی و جغرافیایی پیش از مغول نیامده، اما در جریان رویدادهای سده‎های نخستین اسلامی، طی حملاتی که روسها به کرانه‎های دریای مازندران و جزایر آن کرده‎اند، آشوراده نیز که در آن زمان نام مشخصی نداشته (و ظاهراً جزئی از جزایر انجیله بوده که بعدها نام میانکاله گرفته)، آماج تاخت و تاز آنان گشته است. ظهیرالدین مرعشی، نخستین حمله روسها را در 287ق/900م مقارن آخرین سال حکومت محمدبن‎زید‎علوی می‎داند و می‎نویسد: «در آن (زمان) جماعتی روسیان به کشتی نشسته بودند. از دریا بیرون آمدند و در طبرستان خرابی کردند. آل سامان به استیصال آنها سعی نمودند و به کلی آن قوم را برانداختند» (ص 145).


حمله دیگر آنان در 297ق/910م روی داد که روسها با 16 کشتی جزایر آبسکون، کاله، آشوراده و سواحل دریا را تاراج کردند و مسلمانان را کشتند و اموال آنان را به یغما بردند. در همین زمان ابوالضرغام‎احمدبن‎القسم، والی ساری این واقعه را برای ابوالعباس (حاکم طبرستان) نوشت و او سپاهی به کمکش فرستاد. روسها در این وقت در انجیله (که ابن‎اسفندیار آن را کاله نامیده است) فرو آمده بودند (ابن‎اسفندیار، 266). همین مؤلف از حملات بعدی روسها (در سالهای بعد) به نواحی طبرستان، و حتی به شهر ساری سخن گفته است (همانجا). حمله دیگری که احتمالاً می‎تواند با جزایر جنوب‎شرقی دریای مازندران و سواحل آن ارتباط داشته باشد، هجوم روسها به اران و گیلان است که ابوعلی‎مسکویه در ذیل رویدادهای 332ق/944م بدان اشاره کرده است (تجارب‎الامم، 2/62، 63). اما وی صریحاً آمدن روسها به سواحل جنوبی دریای مازندران و جزایر آن را یاد نکرده است. یک دیگر از مورخان ایرانی این حمله را بر سواحل جنوبی این دریا و جزایر آن (آبسکون و کاله و آشوراده) عمومیت داده است (کسروی، 78). از جزایر آشوراده در کتابهای جغرافیایی بعد از مغول نیز نامی نیست. به احتمال بسیار، این نام در دوره قاجار با تسلط قبایل ترکمن بر این جزایر یا شبه‎جزیره نیم‎مردان یاد کرده و می‎گوید: فاصله آن تا استرآباد 3 فرسنگ است و کشتیهای روس بدانجا رفت‎و‎آمد دارند چون جزایری که بعدها به آشوراده معروف شد در منتهی‎الیه جزیره یا شبه‎جزیره جای داشت و به سبب موقعیت سوق‎الجیشی و نزدیکی به دهانه خلیج و عمق کافی برای لنگراندازی کشتیها مناسبتر بود، روسها را که به ایجاد خط کشتیرانی در دریای مازندران اقدام کرده بودند، بر آن داشت که این جزایر برای ایجاد یک ایستگاه دریایی بازرگانی (در سواحل ایران)، دست‎اندازی کنند. بهترین بهانه برای اقدام به این کار، پاسخ منفی شاه‎عباس‎دوم به بازرگانان روسی بود که از پرداختن مالیات گمرکی امتناع کرده بودند.

 

بنابراین، قزاقهای جنوب روسیه در 1076ق/1665م به مازندران حمله کردند و فرح‎آباد مرکز آن ایالت را آتش زدند و پس از آن در شبه‎جزیره میانکاله و جزایر نزدیک به آن مستقر شدند، ولی ایرانیان آنان را از این نقطه بیرون راندند (سایکس، 2/306). روسها بار دیگر در زمان آقامحمدخان کوشیدند تا راهی به سواحل جنوبی دریای مازندران پیدا کنند. در 1197ق/1783م ویونوویچ سردار روسی با چند کشتی به سواحل گرگان (میانکاله و آشوراده) آمده و از آقامحمدخان اجازه خواست تا تجارتخانه‎ای در آنجا دایر کند، اما به جای تجارتخانه، دژی نظامی با 18 عراده توپ بنا کرد، ولی آقامحمدخان با تدابیری خاص آنها را وادار به ترک آنجا و خراب کردن قلعه ساخت (اعتمادالسلطنه) 3/38، 39). اختلاف با روسها بر سر آشوراده و جزایر و سواحل جنوبی دریای مازندران، همچنان باقی ماند، تا با انعقاد دو پیمانِ گلستان و ترکمن‎چای در 1228ق/1813م و 1243ق/1828م، طی ماده‎ای در هر دو پیمان، داشتن ناو جنگی در دریای خزر فقط به دولت روس اختصاص یافت (کرزن، 2/437، 474). دولت ایران که از داشتن کشتیهای مجهز جنگی در دریای خزر ممنوع شده بود، در 1252ق/1836م برای سرکوبی دزدان دریایی ترکمن که به سواحل مازندران حمله می‎کردند، از دولت روسیه درخواست کمک دریایی کرد (سایکس، 2/497). دولت روس و شخص تزار پاسخ دادند که خود انجام آن کار را به عهده خواهند گرفت. امّا پاسخ دادند که خود انجام آن کار را به‎عهده خواهند گرفت.

 

امّا روسها از این درخواست سود جستند و جزایر آشوراده را اشغال کردند و سپس به خلیج‎حسینقلی و چکش‎لر و چلی‎کن و خلیج‎بَلْجان که همه اسماً یا در واقع جزو قلمرو ایران بود نیز دست یافتند (کرزن، 2/474). روسها با اشغال اشوراده به رغم اعتراضات شدید ایران و انگلستان در آنجا پایگاهی ایجاد کردند (ترنزیو، 60، 61). در 1253ق/1837م، قیات نامی که رئیس جماعت ترکمن کرانه استرآباد بود، به جزیره چرکن (چلی‎کن) دستبرد زد و گروهی را اسیر کرد. دولت ایران با اینکه از شیوه روسها اطلاع داشت، از آن دولت درخواست 2 کشتی جنگی کرد، ولی پیش از رسیدن کشتیهای روسی، حاکم مازندران، قیات و یاران او را سرکوب کرد. پس ایران به دولت روسیه اعلام کرد که به کشتیهای آنان نیازی ندارد و باید کرانه استرآباد را ترک کنند (آدمیت، 483). در 1257ق/1841م کنت‎مِد وزیر‎مختار روس رسماً از شاه ایران اجازه خواست که روسها جزایر آشوراده را اشغال کنند و پایگاه دریایی بسازند و از آنجا برای دفع تجاوزهای ترکمانان بهره برگیرند. (رابینو، 98). ظاهراً دولت ایران به این درخواست پاسخ مساعد نداد؛ با اینهمه در 1258ق/1842م روسها سراسر جزایر آشوراده را اشغال کردند (ادمیت، 483) و چند عمارت، بیمارستان و 4 سربازخانه با 400 سرباز در آنجا ساختند. این سربازان همگی از آهنگری و درودگری و نانوایی و کشتی‎سازی و خانه‎سازی و توپچی‎گری اطلاع کامل داشتند و لنگرگاهی برای ورود کشتیهایشان بنا کردند و 5 کشتی جنگی در آن جای دادند. نیز 4 عراده توپ و 6 باب انبار و قورخانه و جز آن ساختند و شبها در اطراف آشوراده به نگهبانی پرداختند (سفرنامه استرآباد و مازندران، 37، 38). دولت ایران پی‎در‎پی به رفتار روسها اعتراض می‎کرد، اما روسها در مقابل این اعتراضات چنین پاسخ می‎دادند که ما برحسب دعوت شاه آمده‎ایم و حضور کشتیها در آشوراده برای دفع شر ترکمنان و حفظ امنیت منطقه ضرورت دارد (آدمیت، 483). بنابراین، با اشغال آشوراده توسط روسها، تسلط مستقیم آنان بر خلیج گرگان و کرانه جنوب شرقی دریای خزر قطعی گردید.

 

روسها در 1262ق/1846م از محمدشاه اجازه خواستند تا کشتیهای جنگی خود را به کرانه جنوب شرقی دریای مازندران و جزایر آشوراده وارد کنند. این درخواست با اعتراض شاه و صدراعظم وقت حاج‎میرزاآغاسی روبه‎رو گشت. اما سرانجام به محمدامین‎ بیگلربیگی گیلان دستور داده شد که از ورود کشتیهای جنگی روس به سواحل ایران جلوگیری نشود (همو، 483، 493). در 1267-1268ق/1850-1851م هنگام سلطنت ناصرالدین‎شاه و صدارت میرزاتقی‎خان ‎امیرکبیر، جمعی از ترکمانان غفلتاً به جزیره آشوراده یورش آوردند و چندتن از اتباع دولت روس را که در آنجا سکونت داشتند، کشتند. کنسول روسیه مقیم مازندران این واقعه را به تحریک شاهزاده مهدی‎قی‎میرزا حاکم مازندران دانست و به دالگوروکی وزیر مختار دولت روسیه، مقیم تهران گزارش داد. وزیر مختار از میرزاتقی‎خان‎ امیرکبیر عزل شاهزاده را از حکومت مازندران خواستار شد، اما درخواست وی از سوی صدراعظم ایران پذیرفته نگشت. تزار عزل فرمانروای مازندران را از ناصرالدین‎شاه خواستار شد. شاه به خواهش تزار به عزل مهدی قلی‎میرزا فرمان داد. امیرکبیر متقاعد نشد و برای رفع سوءتفاهم، میرزاعباس منشی را به عنوان سفیر فوق‎العاده روانه پترزبورگ کرد (مکی، 346، 347). سفیر نامه‎های شاه و امیر را به نیکولا تزار روس و نسلرود صدراعظم آن تقدیم داشت. اندکی نگذشت که امیر از صدارت معزول شد و مذاکرات درباره سواحل دریای خزر و آشوراده به فراموشی سپرده شد و سفیر در 12 ربیع‎الاول 1268ق/5 ژانویه 1852م بدون اخذ نتیجه به تهران باز آمد (آدمیت، 509).


از جهانگردی که در دوره ناصری آشوراده را از دیدگاههای گوناگون دیده و به حضور دولت روس در آنجا اشاره کرده‎اند، یکی آرمینیوس و امیری است. او می‎نویسد: نام آشوراده مشتق از لهجه ترکمنی است. خانه‎های آن واقع در انتهای زبانه باریک خاکی (شنی) جای دارد که به سبک معماری اروپایی بنا شده است. به‎ویژه کلیسای آن با برج ساعتش جلب نظر می‎کند و هم اکنون که من از آشوراده دیدن می‎کنم خِدِرخان ‎دریابیگی روسها در آنجا سکونت دارد (وامبری، 62-64). بُهلر، جهانگرد دیگری که او نیز در دوره ناصری به عنوان معلم دارالفنون، به ایران آمده است، می‎نویسد: این جزیره در 4/1 2 فرسنگی شمال بندر گز واقع است و به اندازه نیم‎فرسنگ با میانکاله فاصله دارد. درازای آن 600‘1 ذرع و پهنای آن 100‘1 ذرع است. آب آن شور است و به جز نی چیز دیگری در آنجا نمی‎روید. صاحب منصبان روسی چند درخت توت در آنجا کاشته‎اند (ص 70). پس از جنگ ایران و انگلیس (بر سر مسأله هرات در 1273ق/1856م)، که به شکست ایران و عقد پیمان پاریس در 1274ق/1857م انجامید، انگلیسیها بر پایه آن پیمان، نخستین کنسول خود چارلز مکنزی را به ایران فرستادند. او در ربیع‎الاول 1275ق/اکتبر 1858م، کنسول رشت شد و در طی دوران مأموریتش همه سواحل دریای مازندران را گردش کرد. مکنزی درباره آشوراده می‎نویسد: روسها در آشوراده پایگاهی دارند و شرکت جدیدشان نیز در آشوراده نماینده‎ای دارد. کلیسای آنان ساختمان چوبی زیبایی دارد که روی آن صلیبی نهاده‎اند. اکثر خانه‎های آشوراده از نی و کاه و تخته‎های چوب ساخته شده است. و در مغازه‎های آن کالاهای پست و بی‎ارزش عرضه می‎شود. تعدادی مغازه متعلق به مسلمانان به آنجا می‎آورند و می‎فروشند. بیمارستان آنجا 14 تا 15 تخت با 2 پزشک جراح دارد که مسئول پذیرایی از بیمارانند. همچنین حدود 45 ساختمان مسکونی کلبه مانند در آنجا دیده می‎شود (صص 157-159).


آشوراده از 1268ق/1851م که مذاکرات ایران با دولت روس برای استرداد آن، با عزل امیرکبیر در بوته فراموشی افتاد، تا 1299ق/1921م به مدت 30 سال تمام در اختیار دولت روس بود. سرانجام پس از سقوط تزاریسم، نخست طبق یادداشتهای مورخ 14 ژوئیه 1918م/6 بهمن 1296ش و 26 ژوئن 1919م/17 تیر 1298ش، شورویها از حاکمیت بر آشوراده چشم پوشیدند. اندکی بعد بر پایه پیمان دوستی میان دو دولت ایران و شوروی که در 8 حوت 1299ش/26 فوریه 1921م در مسکو انعقاد یافت شوروی جزایر آشوراده و جزایر دیگری را که در سواحل ولایت استرآباد (بر پایه پیمان 12 ذیقعده 1310ق/28 مه 1893م) به تصرف خود درآورده بود، به ایران بازگرداند (وثوق زمانی، 113). طبق همین معاهده دولتین ایران و شوروی از حقوق برابر در امر کشتیرانی در دریای خزر زیر پرچمهای خود برخوردار شدند.
وضع کنونی:این آبادی دارای پاسگاه ژاندارمری، و تأسیسات مهم شیلات است. سکنه دایمی آن کارگران شیلات و افراد پاسگاه ژاندارمری هستند. در فصل صیدماهی کارگران بیشتری به سکنه دایمی آنجا افزوده می‎شوند.

برای مشاهده نقشه هوایی منطقه کلیک کنید.

۳ نظرات
  1. عبدالجلال اونق می‌گوید

    مطالب خوب و با حالی بو باتشکر از زحمات شما

  2. لیلا می‌گوید

    از اطلاعات عالی شما سپاسگزارم

  3. محمد می‌گوید

    مطالب مفید و مثل همین جزیره به دور افتاده و نادری بود . ممنون.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.