جشن شهریورگان
در گاهشماری ایرانی این روز بنام جشن شهریورگان نام گذاری شده است. خشَترَوَئیریَه واژهای اوستایی است که در پهلوی به خشَترِوَر و در پارسی نو به شهریوَر دگرگون شده است.بخش نخست این واژه "خشترَ" به مانک (معنی) شهریاری و بخش دوم "وَییریه" به مانک آرزو است که رویهم رفته به مانک "شهریاری آرزو شده" است.
شهریور نام یکی از امشاسپندان است که در جهان مینوی (معنوی) نماد پادشاهی آسمانی و یکی از فروزههای خدایی است و در جهان گیتیک (فیزیکی) نگهبان "ایوخشستها" یا توپالها (فلزها) است که همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردمان است و همچنین پشتیبان بینوایان است.
از آن جایی که این جشن به پادشاهان دادگر بستگی دارد و آنان نمایندهی شهریاری آسمانی هستند، ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری کردن و دادن خوراک به بینوایان و نیازمندان، نزد پادشاه رفته و این جشن را شادباش می گفتند. سپس توپالهای کهنه را از انبارها بیرون میآوردند و نو میکردند و پس از آن به شادی و پایکوبی می پرداختند. مردم در خانهها آتش میافروختند و ستایش خداوند و شکر نعمتهای او میگزاردند. در خانهها اغلب میهمانی برپا کرده و خوراکهای متنوع و ویژه تدارک می بینند و به مناسبت تغییر هوا شب هنگام در بامها نیز آتش میافروزند اما متأسفانه بقایای این جشن نیز میان زرتشتیان فراموش شده و فقط برخی از خانوادههای قدیم در کرمان به گونهٔ محدودی این جشن را برگزار مینمایند.
این جشن از دو نظر حائز اهمیت بوده است. یکی آن که ماه شهریور، ماه گردآوری فراوردههای کشاورزی است و کشاورزان ایرانی همیشه دستاورد کشت و کار را با شادمانی و جشن برگزار میکردند. دو اینکه در این ماه، پاییزه کاری آغاز میشود و چون ایرانیان آغاز هر کار نیکی را با شادی در میآمیختند، از این رو جشن شهریورگان را می توان آغاز فصل نویی دیگر از هنگام کشت دانست. امروزه زرتشتیان، این جشن را نیز مانند دیگر جشن ها با سپاس و نیایش به درگاه اهورا مزدا آغاز و با جشن و سرور به پایان می رسانند.
خیلی خوب بود فهنگ مت ایرانیان در زمان گذشته بسیار بالا بود