درباره پرندگان

پرندگان نوع تکامل یافته خزندگان فلس داری هستند که در حدود 180 میلیون سال پیش می زیستند . پرندگان به گروه های: 1- گنجشک سانان 2- دارکوبان 3- طوطیان – پرندگان شکاری 5- اردکیان و دراز پایان تقسیم می شوند.

پرندگان استوایی دارای رنگهای روشنی هستند . بعضی پرندگان رنگهای گوناگونی دارند و بعضی دیگر قادر به پرواز نیستند .مثل:شتر مرغ و پنگوئن. بیشتر پرندگان وحشی هستند. اما بعضی دیگر مثل مرغ ، قناری و … اهلی و قابل پرورش هستند . پرندگان زیبا را کشته و کمی تر می کنند یعنی مواد داخل بدن آنها را درآورده پوست آنها را خشک کرده و در موزه ها نگهداری می کنند.

تخمها:پرندگان تخم گذار هستند و برای رشد نوزادان خود تلاش زیادی می کنند برخی از آنها همچون فاخته تخمهای خود را در لانه پرندگان دیگر می گذارند تا پرورش یابند .برخی از پرندگان به خاطر تخم و گوشتشان در مزارع نگهداری میشوند. بعضی از مردم تخم پرنده ای از جمله کبوتر را باعث باز شدن زبان انسان و بر طرف کردن گرفتگی صدا می دانند.

پرها : پرها به صورت لایه های روی هم روی پوست قرار گرفته اند درست مثل تخمهایی که روی بام منازل پوشاند ه می شود. دو نوع پر در پرندگان به چشم میخورد: پرهای نرم و سبک و لطیف که به عنوان پرهای زیرین شناخته می شوند و پرهای بزرگتر و سخت تر مثل پرهای دم که برای پرواز مورد استفاده قرار می گیرد نقش پرها تنها محافظت حیوان از سرما نیست عملکرد اصلی آنها اندازه بدن است عملکرد دیگر پرها ایجاد شکلی نرم و لطیف است که مقاومت هوارا در هم میشکند دربدن پرندگان ستون فقرات با پر پوشانده شده است .

پاها: پاهای پرندگان هم متفاوت است . بعضی بزرگ و بعضی کوچک هستند.و یعضی از پرنده ها حتی دو انگشت یا سه انگشت دارند. کبوترها یی که در آب شنا می کنندپاهایی دارند که انگشتهای آنها با لایه ای از پوست وصل هستند تا بتوانند آب را کنار بزنند و شنا کنند .کبوتر یا مرغ و مانند اینها سه انگشت در جلو و یک انگشت در پشت پا دارند تا تعادل وزن سنگین آنها برقرار باشد. بعضی از کبوترها تا روی پاهای خود پر دارند و بعضی دیگرپایی بلند و کشیده دارند این گونه پاها مربوط به پرندگانی می شود که غذای خود را باید در جاهای عمیق دریا پیدا کنند پاهای آنها این امکان را به آنها می دهد تا آنها بتوانند در آب بایستند و غذا را منقار کشیده خود تهیه کنند. پا ها در همه جانوران سنگینی وزن را تحمل کرده و باعث جا به جایی جانور می شود.

منقار: منقار پرندگان دارای شکلهای گوناگونی است .قرقی منقار خمیده ای دارد تا بتواند شکار خود را سریعتر بگیرد . منقارر پرندگان با توجه به تغذیه آنها شکل خاصی دارد. پرندگان دریایی اکثراً منقار بلند وکشیده ای دارند .دارکوب منقاری تیز ونسبتاً کشیده دارد تا بتواند سوراخی در روی تنه درخت ایجاد کند. اسکلت برای فهم دقیق چگونگی پرواز پرنده ها باید به بررسی اسکلت پرندگان و انسان بپردازیم . نخست آنکه اسکلت پرندگان بسیار سبک است درحالی که اسکلت بدن انسان و دیگر مهره داران وزن عمده بدن را به خوداختصاص می دهد . پرندگان دارای استخوانهای تو خالی برای سبک بودن در هوا ماهیچه های سینه ای قوی برای بال زدن دارند. در پرندگان استخوانها پر حفره هستند . همین دلیل خوب پرواز کردنشان است . چنین استخوانی علاوه بر استحکام زیاد بدن رانیز سبک می کند. اندامهای پرواز استخوانها به دلیل سلولها ی هوا متخلخل (سوراخ )هستند .وزایده های دارند که مثل برج در هواپیما عمل می کند . استخوانها ی جناغ به گونه ای است که هوا را می شکافد. کار عضلات سینه بسیار دشوار است .این عضلات باعث به جلو راندن پرندگان درپرواز می شود و می تواند در پرندگان قوی بقیه ی بافتها ی عضلانی باشد. ماهیچه های کم قطر تری بر مقاومت تند در مقابل هوا می افزاید . عضلات سطحی یا پوستی کنترل حرکت پرها را در دست دارند. عضله های ضخیم تری اطراف گردن و عضوها و ماهیچه های اطراف آخرین مهره به شکل بشقابی هستند و پرهای دم به آن چسبیده است . استخوان های بال چندان تفاوتی با استخوان های بازوی انسان ندارند.

 

انواع جفت گیری در پرندگان

۱ – طریقه مونوگامی Monogamy
در این طریقه که اکثر پرندگان هنگام جفت‌گیری به آن عادت دارند، پرنده نر فقط با یک پرنده ماده جفت‌گیری نموده، بعد از جفت‌گیری، نر و ماده با هم زیست می‌نمایند. در این حالت در زمان تخمگذاری و ظهور جوجه‌ها و بزرگ کردن آنها پرنده نر به پرنده ماده کمک و همراهی می‌نماید ولی در صورتی که یکی از جفتها از بین و یا در نتیجه حمله رقبا از قلمرو خارج گردد، جفت‌گیری با پرنده دیگر انجام می‌گیرد

۲- طریقه پلی‌گامی Polygamy
در این طریقه پرنده نر به یک پرنده ماده اکتفا نکرده، هنگام جفت‌گیری چندین پرنده ماده را برای خود انتخاب می‌نماید. گاهی اتفاق می‌افتد در بین پرندگانی که مونوگام هستند اگر نسبت پرنده ماده
بیش از پرنده نر باشد، سیستم مونوگامی حالت خود را از دست داده و یک پرنده نر با چند پرنده ماده جفت‌گیری می‌نماید.

3- طریقه درهم و برهم Promiscuite

در این روش پرنده نر و ماده، بدون هیچ‌گونه ارتباط قبلی با یکدیگر جفت‌گیری می‌نمایند و مدت زمانی که آنها با هم بسر می‌برند متفاوت است. گاهی نر و ماده بعد از آنکه آخرین تخم گذاشته‌اند و یا پس از خروج جوجه‌ها از هم جدا شده و گاهی تا پایان زمستان با یکدیگر بسر می‌برند. در بعضی گونه‌ها دیده شده که پرنده نر برای جفت‌گیری بعدی نیز همان پرنده ماده را انتخاب نموده است در حالی که در پرندگانی که چندین بار در سال تخمگذاری می‌نمایند، ممکن است در تمام دفعات با هم بوده و یا تغییر جفت بدهند .

 

آواز پرندگان

 

پرنده ها در هر محیطی که باشند، صدای آنها به گوش می رسد. آنها آواز خود را طوری تغییر می دهند که در محیط زندگیشان به خوبی شنیده شود. آواز یک پرنده میزان قدرت، سلامت و هوشیاری او را نشان می دهد، چون خواندن به انرژی نیاز دارد. تنها پرندگان قوی می توانند آوازی بلند و مداوم بخوانند و در عین حال مراقب باشند که طعمه درندگان نشوند. به نظر می رسد که بلندترین آواز جهان پرندگان متعلق به مرغ شاخه نشین ( Superb Lyrebird ) باشد. آواز بوتیمار هم یکی از بلندترین آوازهاست. علاوه بر این صدای بوتیمار تا فاصله زیادی از محل سکونت او شنیده می شود. بوتیمار شب و روز آواز می خواند به این امید که یک ماده به قلمرو او بیاید.
اما بدون شک صدای کاکاپو ( نوعی طوطی ساکن نیوزلند، Kakapo ) از آواز همه پرندگان بیشتر پیش می رود. ترفندی که او برای تقویت صدای خود به کار می برد، بی نظیر است. او ابتدا با پاهای خود چاله ای حفر می کند. سپس در این گودال می نشیند و هوا را به درون کیسه های هوای خود می کشد تا آنها را به آرامی پر کند. وقتی این کیسه ها پر از هوا می شوند، حجم آنها دو برابر می شود. سپس پرنده شروع به خواندن می کند. صدای او تا شش کیلومتر دورتر به گوش می رسد. کاکاپو ممکن است بیش از سه ماه هر شب برای پیدا کردن جفت آواز بخواند.
پرنده ها صدایی را ترجیح می دهند که در محیط زندگی آنها تا مسافت دورتری شنیده شود. در جنگل صدا به درختان برخورد می کند و توسط برگ ها جذب می شود. در چنین شرایطی یک آوای کوتاه و یکنواخت بهترین سیگنال است. اگر پرنده دیگری یک بار آن را بشنود، می تواند صبر کند تا آواز دوباره تکرار شود؛ و اگر بخواهد می تواند به راحتی آن را دنبال کند و به خواننده آواز برسد. برخی پرنده های ساکن نواحی جنگل از صداهای زیر استفاده می کنند، چون این صدا پس از برخورد با زمین و درختان تغییری پیدا نمی کند. پرنده هایی که در دشت ها زندگی می کنند، صداهای وزوزی ( Buzz ) را ترجیح می دهند. زیرا چنین صدایی در یک ناحیه باز مانند دشت، چمنزار یا ساوان، تا فواصل بسیار دور شنیده می شود.
آب جاری در رودخانه و جویبار سر و صدای زیادی ایجاد می کند و باعث می شود که صداهای دیگر به راحتی تشخیص داده نشود. اردک های آبی رنگ نیوزلند برای غلبه بر این مشکل، از آواهایی با فرکانس بالا استفاده می کنند.
شاید دیده باشید که بیشتر پرندگان قبل از شروع آواز، روی مکانهای بلند می روند. این کار برای آنست که صدایشان بهتر شنیده شود. وقتی پرنده از بالای یک درخت، یا روی نرده حیاط آواز بخواند، صدایش تداخل کمتری با موانع موجود در محیط پیدا می کند.
دسته ای از چکاوک ها راه عجیبی برای این کار پیدا کرده اند. چکاوک در آسمان اوج می گیرد و پس از مدت کوتاهی توقف، ناگهان خود را به سمت پایین رها می کند. در همین حال شروع به آواز خواندن می کند.
به هر حال هر گونه ای راه حلی برای خود یافته است، اما به راستی چه پیامی با این آواز منتقل می شود که ارزش صرف این همه انرژی را دارد؟ خواندن آواز خطرناک هم هست، چون ایجاد این همه سر و صدا توجه شکارچی ها را به سوی پرنده جلب می کند.
آواز پرنده دو هدف اصلی دارد: دفاع از قلمرو و جفت یابی.
بیشتر اوقات این پرنده نر است که آواز می خواند. اگر پرنده نر قلمرو خوبی داشته باشد، می تواند یک جفت مناسب پیدا کند و با موفقیت زاد و ولد نماید. پرنده حدود قلمرو خود را با آواز خواندن در آن مشخص می کند. این آوازها معمولا ساده و کوتاه هستند. پرنده های همسایه آواز همدیگر را می شناسند و تا وقتی که هر کس در محدوده خودش باشد، مشکلی پیش نمی آید. اما یک آوازخوان بیگانه یعنی یک تهدید برای قلمرو، پس باید با یک آواز قوی به او نشان داد که اینجا صاحب دارد.
غالبا پرنده در بین آواز خود سکوت می کند و منتظر می ماند تا جواب بشنود. او از این راه می تواند متوجه شود که مهاجمی وارد محدوده او شده یا نه. بعضی از گونه های پرندگان، برای دور کردن دشمن روش بسیار جالبی را به کار می گیرند. آنها چند نوع آواز مختلف را با هم اجرا می کنند. پرنده تازه واردی که آوازها را می شوند، فکر می کند در این ناحیه پرندگان زیادی زندگی می کنند و در نتیجه سهم او از منابع غذایی موجود ناچیز است. پس ترجیح میدهد به دنبال محل دیگری برود.
اما پرنده نر وقتی بخواهد توجه ماده ها را جلب کند، آوازهای طولانی و پیچیده می خواند. ماده ها آواز را می شنوند، اما معمولا جوابی نمی دهند. آنها پیش از آنکه تصمیم خود را بگیرند، چندین روز وقت صرف می کنند و آواز نرهای مختلف را می شنوند. نرهایی که آوازهای پیچیده تری بخوانند، بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. علاوه بر این نرها هر چه آوازهای بیشتری بدانند، امکان موفقیت آنها نیز افزایش می یابد.
باسترک قهوه ای ( Brown Thrusher ) در آوازخوانی رکورد دار است. او بیش از دو هزار آواز مختلف اجرا می کند. سعد ( Sedge Warbler ) نیز می تواند آوازهای طولانی و پیچیده ای بخواند. امکان ندارد سعد نر در طول عمر خود آوازی را دوبار به طور یکسان اجرا کند. هر آواز او تقریبا از ۵۰ جزء تشکیل شده است که ترتیب و انتخاب آنها دائما تغییر می کند.
سسک های مرداب ( March Wren ) برای تصاحب بهترین باتلاق با هم رقابت می کنند. این پرنده ها بومی مناطق غربی آمریکا هستند. تعداد مرداب های این نواحی محدود است. پرنده نر آواز می خواند و پس از آن مدتی مکث می کند تا آواز پرنده رقیب را بشنود. نری که پیچیده ترین آواز را بخواند، بیشتر از همه مورد توجه ماده هاست و زودتر از بقیه جفت یابی می کند. جالب است بدانید که وقتی سسک ها از مهاجرت برمی گردند، نرها آنقدر آواز می خوانند تا یک جفت مناسب برای خود پیدا کنند. اما پس از جفت یابی پرنده نر ناگهان آواز خود را عوض می کند و فقط یک آواز ساده و کوتاه اجرا می کند تا محدوده قلمرو خود را مشخص کند.
برخی گونه ها برای گسترش دادن آوازهای خود از صدای سایر پرندگان تقلید می کنند. مشهورترین مقلدان در دنیای پرندگان، چکاوک مرداب، مرغ مقلد، مرغ مینا، سار، مرغ آلاچیق و سینه سرخ آفریقایی هستند. سارهای اسکاتلند صدای گوسفندان را تکرار می کنند، در حالی که گروهی دیگر از سارها در منطقه اکسفورد انگلستان از موتور اتوبوس تقلید می کنند.
پرنده ای که در شکل زیر می بینید مرغ شاخه نشین ( Superb Lyrebird ) نام دارد و در جنگلهای متراکم استرالیا زندگی می کند. او می تواند آواز دوازده گونه دیگر را تقلید کند. وقتی دانشمندان در حال فیلمبرداری از محل زندگی او بودند، او صدای دوربین را یاد گرفت و تعجب همه را برانگیخت. عجیب تر آنکه این پرنده می تواند صدای اره برقی و بوق ماشین را هم تقلید کند.
چکاوک مرداب در زمستان به آفریقا مهاجرت می کند و در تابستان به اروپا بازمی گردد. او علاوه بر آواز پرنده های اروپایی، آواز بسیاری از پرندگان آفریقایی را هم یاد می گیرد. چکاوک آواز ۷۰ نوع پرنده مختلف را می آموزد و تکرار می کند. پرنده ماده با شنیدن این آوازها می فهمد که او به کدام ناحیه از آفریقا مهاجرت کرده و به احتمال قوی، نری را انتخاب می کند که به همان ناحیه ای رفته که خود او زمستان را در آن گذرانده است.
اگرچه در بیشتر گونه ها پرنده های نر آواز می خوانند، اما گاهی ماده ها نیز هنرنمایی می کنند. گونه ای پرنده ساکن دامنه های آلپ شناخته شده است که در آن، پرنده ماده برای جلب توجه نرها آواز می خواند. جفت گیری با نرهای متعدد، برای او یک مزیت محسوب می شود؛ چون بعدا همه آنها در پرورش جوجه به او کمک می کنند.
یک نمونه دیگر، توکای بال قرمز است. توکای ماده در فصل زاد و ولد دو نوع آواز می خواند. یک آواز را برای برقراری ارتباط با جفت خود به کار می برد، ولی آواز دیگر را فقط وقتی می خواند که ماده های دیگر نزدیک شوند. به نظر می رسد آواز دوم نوعی هشدار به پرنده مهاجم باشد.
سینه سرخ اروپایی هم جزو این دسته از پرنده ها محسوب می شود. در زمستان پرنده نر و ماده با هم آواز می خوانند، زیرا هر یک از آنها قلمرو جداگانه ای دارند. این کار به آنها کمک می کند تا در زمستان ( که ذخایر غذایی کم است. ) خوراک کافی داشته باشند.
از این دسته مثال ها فراوان یافت می شود. شگفتیهای آواز پرندگان به حدی است که برای کشف آن سالها تحقیق و مطالعه لازم است. نکته مهم اینست که آواز پرندگان نه تنها زیباست، بلکه نقش مهمی در ادامه بقا آنها دارد.
بهترین زمان برای شنیدن آواز پرندگان، سپیده دم است. در تمام نقاط جهان، از جنگلهای استوایی گرفته تا نواحی شمالی اروپا، آوای پرندگان در سپیده دم بیشتر از سایر اوقات شبانه روز شنیده می شود. معمولا این پرندگان نر هستند که آواز می خوانند، اما به راستی چرا؟ هنگام سحر معمولا نسیم ملایمی می وزد. سر و صدای سایر جانوران نیز آغاز نشده است. پس صدای پرنده تا دور دست ها به خوبی شنیده می شود. آوازی که صبح خوانده می شود، ۲۰ مرتبه مؤثرتر از آواز نیمروز است. علاوه بر این، پرنده در این موقع روز نمی تواند کار دیگری انجام دهد. هوا هنوز روشن نشده و حشرات به سختی دیده می شوند. بسیاری از حشرات هم به خاطر خنکی هوا ترجیح می دهند روی زمین بمانند. پس شکار کردن مشکل است.
وقتی پرنده ای بعد از گذراندن یک شب سرد ( که در آن هیچ چیز نخورده است. ) آواز می خواند، نشان می دهد که بسیار قوی است. شاید می خواهد با آواز خواندن خود به پرنده های ماده بگوید: " من از نظر جسمی توانایی لازم برای جفت گیری را دارم ". پرنده نر با تمام توان چهچه می زند تا ثابت کند آنقدر انرژی دارد که می تواند مقدار زیادی از آن را صرف کار بیهوده ای چون آواز خواندن کند. بیشتر پرنده های ماده هم هنگام سحر در آشیانه خود هستند و می توانند آواز او را بشنوند.
اگر پرنده ی ساکن قلمرو همسایه در طول شب شکار شده باشد یا به هر دلیل مرده باشد، صدای او شنیده نمی شود. پس می توان قلمرو او را تصرف کرد و غذای بیشتری به دست آورد. بنابراین سپیده دم زمان بسیار مناسبی برای آواز خواندن است.
اما این فقط یک روی سکه بود. روی دیگر چندان جالب نیست. فرض کنید یک شکارچی گرسنه هستید و در طول شب خوراک کافی پیدا نکرده اید. صبح در حال جستجو برای پیدا کردن طعمه اید. ناگهان صدای پرنده ای را می شنوید که روی درختی در نزدیکی شما مشغول آواز خواندن است. پرنده سرگرم نغمه سرایی خود است و توجه چندانی به اتفاقات دور و برش ندارد. دیگر چه می خواهید؟ همه شرایط برای سیر شدن شما مهیاست. پس اگر آواز پرنده ای برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، می توان گفت پرنده بسیار زیرکی است. چون می تواند خود را از چنگال شکارچیانی که در کمین هستند، در امان نگهدارد. این یعنی یک امتیاز دیگر برای جلب توجه ماده ها!
اما مشکل دیگری هم هست. همه می خواهند سر صبح آواز بخوانند. باید برای پیروز شدن رقابت کرد. دردسر وقتی بیشتر می شود که آواز دو پرنده همسایه شبیه هم باشد. در جنگلهای بلوط کالیفرنیا دو پرنده زندگی می کنند که همین شرایط را دارند. آنها راه حل خوبی برای این مسئله یافته اند. ساعت اول صبح به آواز خواندن پرنده اول اختصاص دارد. پرنده دوم صبر می کند تا نوبت او برسد. ساعت بعد، زمان آواز پرنده دوم است. این روند تا پایان سپیده ادامه پیدا می کند. همیشه رقابت کردن بهترین راه نیست.

نظرات بسته شده است.