زندگی نباتی و حیوانی کویر لوت
شناسائی پوشش نباتی منطقه لوت یکی از مهمترین هدفهای هیأت اکتشافی دشت لوت بود زیرا در نقشه کوچکی که آقای استراتیل زوئر از قسمت شمالی لوت داده بود خطی دیده میشد که از آن خط ببعد گیاهی وجود ندارد.این اظهارنظر بسیار نارسا بنظر رسید زیرا با ملاحظه میزان بارندگی ناحیه در حدود صد میلیمتر و اینکه هیچ صحرائی فاقد گیاه نیست امید بسیار بود که خلاف.آن ثابت گردد.بعد از بازدید نواحی مختلف لوت معلوم شد نه تنها گفته استراتیل زوئر درست است بلکه منطقه فاقد گیاه در دشت لوت بسیاری بزرگتر از آنست که او تصور نموده.
از دامنههای شرقی کوههای کرمان بطرف دشت لوت گیاه کم میشود.فقرگ یاه در دشتهای بالای شهداد هم محسوس است و هنوز از لوت خبری نیست.بطرف دشت دیگر گیاه قابل توجهی وجود ندارد و نوع گیاه بسیار محدود است.در زمینهای کلوت ابتدای دشت بوتههای گز بطور پراکنده دیده میشود و بواسطه وزش باد دور آنها را ماسه فراگرفته و درخت گز در روی تپهای بارتفاع دو تا سه متر واقع گشته که این شکل را در صحرای افریقا نبکا گویند.
در شهداد و گودیز واند و هجرددودهات اطراف هم گذشته از نباتات کشاورزی گیاه طبیعی بسیار کم است.ولی هنوز تالوت بیش از 20 کیلومتر فاصله است.از شهداد به طرف دشت لوت کمکم آثار نباتی محو میگردد.در طول مسیلهای خشک درختان گز بطور پراکنده با قامت بلند وجود دارند و در حوالی کلوت منطقهای پوشیده از بوتههای گز بشکل نبکاست که کم و بیش در مجاورت کلوت پراکندهاند.این منطقه انتهای حد گیاه است و در مسیلهای آبدار و مربوط که وارد کلوت میشوند بوتههای منفردی از استراگال و غیره است که آنها هم در زمینهای کویری پای کلوت محو میشوند.
از کویرهای پای کلوت ببعد و در داخل پستیهای کلوت و روی تپهها دیگر هیچ نوع گیاهی وجود ندارد با پروازهائیکه در داخله کلوت انجام شد و کلوتها را در جهات مختلف دیدن نمودیم هیچ گیاهی نبود.تفحص فراوان در شکاف خاکها و بریدگیها برای یافتن آثار نباتی انجام شد هیچ زندگی نبایت یا حیوانی دیده نمیشد و با وجود هوای معتدل و آفتابی و وقت ظهر اثری از حشره یا خزنده یا پرنده در این دنیای کلوت بچشم نمیخورد.
در منطقه بوتههای گز دستهای آهو دیده شد که نوع آنها مشخص نگشت و در کفههای پیش کلوت روباهی بسوی طعمه روان بود و بعد از آن هیچ هیچ و هیچ.
فقدان نبالت را نمیشود بهیچ علت طبیعی یا انسانی منتسب کرد البته علتی در کار هست که محتاج بتحقیقات بسیار دقیق خاکشناسی و شرائط فرسایشی است.جنس خاک بظاهر نمیتواند مسئول واقعی باشد زمینهای کلوت از تشکیلات رسوبی گل رس و نمک و ماسه است این زمینها با تفاوتی از لحاظ مواد معدنی اراضی زراعتی دهات اطراف لوت را تشکیل میدهد البته
در لوت شوری آنها بیشتر است ولی شوری نمیتواند مانع پیدایش گیاه گردد زیرا در دشت کویر در زمینهای بسیار شور تا جائیکه قشر نمک ضخیمی زمین را فرا گرفته گیاه وجود دارد و انواع گیاه قابل ملاحظه است و در چاله جنوبی لوت در زمینهای بسیار شور کویری گیاه فراوانی یافت میشود و بعلاوه فقد گیاه مخصوص زمینهای شور کلوت نیست.در انتهای کلوت ماسههای روان ارتفاعات را فرا گرفته و خفه کرده و تپههای ماسهای ساختهاند.در آنجا هم اثری از زندگی گیاهی یا حیوانی نبود.در داخل کلوت هم در بسیاری از درهها ساسههای ثابت و متحرک دیده شد و در آنجا هم گیاه وجود نداشت.
جنس زمین بصورت ظاهر مسئول امر نیست.تفحصات بیشتری در دشتهای لوت در جنوب شهداد و کشیت تا چاله مرکزی انجام گرفت.دشتهای خشک کویری لوت پوشیده از شن و ریگ و ماسه در تمام منطقه لوت فاقد زندگی نباتی و حیوانیاند.در لوت مرکزی با تفحصاتی که تا پای ارتفاعات انجام شد باز زمین لخت و عور فاقد گیاه بود و حتی زمینهای آتشفشانی کوهپایه هم گیاه نداشته و بتدریج در ارتفاعات 700 تا 800 متری بوته مفلوکی بچشم میخورد.جستجو در تمام دشتهای مرکزی و جنوبی لوت ادامه یافت.در یک محل در پای تپههای کوتاهی در همان زمینهای کلوت منطقه کوچکی با وسعت 400 تا 500 متر بوتههای هالوکسی لون بصورت تپههای نبکا ظاهر میشوند و این خود از عجایب است زیرا این محل هیچ تفاوتی با جاهای دیگر ندارد.
در این دشتهای هموار مسیل خشک فراوان است و شرائط فرسایشی نیز حکی از جریان آب موسمی یا فصلی در این مسیلهاست ولی در اطراف شن و ریگ مسیل هم گیاهی وجود ندارد. در لوت آب کافی برای رویش نبات هست و گذشته از باران سالیانه از ارتفاعات اطراف سیلابهائی بطرف کلوت جریان دارند.در داخله کلوت نشان جریان آب در پای جدارها دیده میشود و حتی سیل از جاهای دوردست تکههای چوب خشک و گیاه با خود آورده و در کلوت بجا نهاده معهذا گیاهی از زمین نمیروید.
در اطراف چاله جنوبی لوت زنگی احمد رطوبت زمین زیاد شده و زمین کفهای پف کرده و سست است.این زمینها را یکباره منطقه گیاهی معتبری فرا گرفته و بوتههای گز و هالوکس نوم با انواع گرامینه از نوع اریستیدا منظره جنگل کوچکی ساختهاند.در داخل شیارها و درههائیکه بچاله زنگی احمد میرسند اریستیدا باندازهای انبوه است که زمین را نمیتوان دید و بوتههای گز بشکل درخت درآمدهاند.این جزیره نباتی در مرکز لوت زندگی حیوانی نیز دارد دستهای آهو در آنجا مشاهده شد و از ردپا و علامات روی زمین خزنده نیز وجود دارد.جزیره نباتی ما بسمت جنوب تا منطقه نباتی بم کمی و بیش ادامه دارد و در حقیقت دنبالهای از حوضه بم و نرما شیر است که تا مرکز لوت کشیده شده اما در آنطرف این جزیره در لوت شرقی زمین لوت و خالی از گیاه است.
چاله لوت زنگی احمد کف پایه مسیلهای لوت جنوبی است و جزیره گیاهی 10 کیلومتر دورادور چاله را گرفته و دور از مسیلها گیاه نیست و در یکی از این مسیلها در پای چاله چشمه آب شیرین و گوارائیست که ما را از خطر بیآبی نجات داد که آنرا چشمه زنگی احمد یا آب شیریک گویند.
تفحصات ما تا دشتهای شرقی نرسید ولی ماسههای روان مرکزی و دشتهای ماسهای هم فاقد گیاه بودند و بطوریکه شترداران گفتند منطقه بینبات تا نصرتآباد ادامه دارد.تمام منطقه بینبات لوت دیده نشد ولی ما در وسعتی بطول تقریبی سیصد کیلومتر و عرض 60 تا 70 کیلومتر هیچ نوع آثار زندگی نباتی یا حیوانی نیافتیم.
فقد نبات موضوع علمی جالب است.هیچ نمونهای از آن در چنین وسعتی در سطح زمین دیده نمیشود.ریگهای روان صحرای افریقا و عربستان و صحراهای ترکستان و آسیای مرکزی بدون گیاه نیستند و فقط در بعضی جاها بواسطه شرائط محلی نامساعد گیاه یافت نمیشود.اما دشت لوت محیطی مرده نظیر کره ماه است که در آن آثاری از زندگی بصورت نباتی یا حیوانی وجود ندارد.
در برنامههای تقحیقات آتیه باید بدقت موضوع را دنبال نموده و نقشه جامعی از پراکندگی نباتات در اطراف دشت لوت و منطقه بدون نبات داخلی آن فراهم نماید.نقشه جغرافیای نباتی در نواحی اطراف لوت شامل اجتماعات نباتی بر حسب مناطق مخصوص خواهد بود.در درهها و کوهپایهها مقطعهای نباتی تغییرات شکل منظره نباتی را تا دشت لوت روشن خواهد کرد و تحقیق درباره اجتماعات نباتی هر منطقه شروع میشود.نمونهگیریهای خاک در نواحی مختلف و مخصوصا از اطراف تودههای نباتی نبکا و مطالعه محیط رشد نباتی لازم است.
مطالعات دیگری از جهت پولنولوژی برای زندگی نباتی و حیوانی انجم خواهد گردید. نمونهها برای آزمایش و تشخیص بپاریس فرستاده خواهد شد.تحقیقات میکروکلیماتولوژی برای مسائل بیولوژی لازم است و بیولوژی لوت با توصیفی که از آن رفت بیشتر میکروبیولوژی و قارچشناسی است.
تحقیقات نباتشناسی با ایجاد آزمایشگاه در محل و در تهران توام است.در نزدیکی شهداد یک باغ نباتی کوچک جهت پرورش تخم گیاهان پیشبینی میشود که نظیر آن در تهران برقرار میگردد.مسئله نیروی تولید نبات از لحاظ مطالعه در خور توجه است که در آن مسائل فیتوپاتولوژی هم بحث خواهد شد.گذشته از بیولوژی حیوانی که با نمونهگیریهای متعدد انجام میشود. محیط زندگی حیوانات دشت لوت از جهت پراکندگی و ارتباط با هم مورد بررسی قرر خواهد گرفت. اجتماعات کوچک حیوانی در اطراف چاله جنوبی ادشت در خور توجه خاص است و باید رابطه این محیط منزوی را با اجتماعات حیوانی اطراف لوت روشن کرد.
نظرات بسته شده است.