ساز عود
بر اساس الواح گلی پیدا شده در حفاری های شوش و منطقه هفت تپه استان خوزستان، نوعی از عود با بدنه ای بیضی شکل در حدود 1500 سال پیش از میلاد مسیح رایج بوده است. نوعی عود دیگر با کاسه ای گرد در استان لرستان کشف شده که جنس آن برنزی است. همینطور ظرفی نقره ای با زمینه ای مشابه در مازندران کشف شده است که از سال 1953 میلادی در موزه انگلیس نگهداری می شود. یکی از مجسمه های یافت شده در شوش مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد مسیح که هم اینک در موزه ایران باستان نگهداری می شود، تصویر نوازنده عود را به وضوح نشان می دهد. از شمایل این مجسمه چنین پیداست که وی فردی عادی نبوده و احتمالاً از کاهنان آن روزگار بوده است. عکس های موجود در روی ظرف های فلزی یافت شده از دوره ساسانیان و همچنین اشعار شاعران ایرانی، نشان می دهد که عود در آن زمان ساز رایجی بوده است. عود در یونان باستان باربیتوس یا باربیتون نامیده می شد.
پس از اسلام، این ساز از طریق مسلمانان به اروپای قرون وسطی وارد شد و نام لوت بر خود گرفت. ساز ماندولین بعدها با الگوبرداری از عود بوجود آمد. مهم ترین تفاوت ماندولین با عود پرده هایی است که بر روی دسته آن می بندند. در حالیکه دسته عود امروزی فاقد پرده است. امروزه نوعی از عود در سوریه، یونان، اردن و ترکیه متداول می باشد که در قدیم به عنوان عود آشوری شناخته می شد. این عود وسعت صدایی وسیعی دارد و از نظر ظاهری شبیه عودهایی است که در نقاشی های مصر باستان دیده می شود.
دسته بلندی دارد و به عنوان "دیوم" dium آشوری شناخته می شود. اما قدیمی ترین سند مربوط به عود پس از اسلام، در کتاب موسیقی الکبیر فارابی دیده می شود. وی در این کتاب به معرفی سازهای زمان خود می پردازد و از آن جا که عود مهم ترین ساز آن روزگار بوده است، مطالب کتاب را با معرفی آن شروع می کند. بنا به نوشته فارابی عود نزدیک ترین ساز به صدای انسان است. چنان که در تصویر دیده می شود، عود زمان فارابی دارای پرده یا دستان بوده است. در مینیاتورهای دوره صفوی که بر صفحات شاهنامه ابوالقاسم فردوسی نقش بسته است، نوازنده عود دیده می شود.
شکل کاسه عود از یک زاویه بسیار شبیه سینه بط یا همان مرغابی است. به همین دلیل در زبان فارسی به این ساز بربط می گفته اند. اگر ساز را در حالتی قرار دهیم که پشت آن قابل دیدن باشد، می توانیم شباهتی بین این ساز و سینه مرغابی را مشاهده کنیم.
کاسه عود در گذشته همانند تار و سه تار به صورت یکپارچه از تنه درخت تراشیده می شد. ولی در عصر حاضر روش ساخت کاسه به شکل گذشته منسوخ و روش ترکه ای جانشین آن شده است. در این روش تخته های نازکی از چوب درخت توت یا گردو در آب خیسانده می شوند و پس از قرار گرفتن در قالب هایی ویژه، با حرارت رطوبت خود را از دست می دهند تا خشک شوند. قطعات خمیده چوب با در کنارهم قرار گرفتن، شکل نهایی کاسه را می سازند.
پس از چسباندن ترکه ها و شکل گرفتن کاسه، دسته و سرپنجه عود را به کاسه وصل می کنند. روی صفحه ساز، سوراخ بزرگ و مشبکی ایجاد می شود که گل نام دارد. بیشترین حجم صدای عود از سوراخ های گل ساز بیرون می آید. محل اتصال کاسه به دسته عود، گلوگاه نام دارد.
عود دارای 10 عدد سیم نایلونی و فلزی است که به صورت جفتی کوک می شوند. در گذشته همه سیم ها از روده تابیده، ساخته می شدند ولی با پیدایش سیم های نایلونی، همه سیم ها را از این جنس انتخاب می کنند. در چند دهه اخیر با پیشرفت های صنعتی، سیم های عود را ترکیبی از نایلونی و فلزی انتخاب می کنند. دو جفت اول که صدای زیرتری دارند، همواره نایلونی و سه جفت بعدی از سیم های فلزی فنردار شبیه سیم های گیتار و ویلنسل هستند. برخی نوازندگان دو جفت سیم وسط را نیز نایلونی می بندند ولی دو جفت بم، همیشه از جنس فلز انتخاب می شوند. سیم ها از یک سو به سیم گیر واقع بر روی خرک درگیرند و از سوی دیگر به گوشی های ده گانه واقع در سر پنجه متصل می شوند.
گستره صدا دهی عود، دو هنگام (Octave) است و بیشتر در محدوده بم صدا می دهد. سیم های دهگانه عود به صورت جفتی کوک می شوند و در واقع این ساز پنج سیمه محسوب می شود. ابی خاص خود را دارد و در عین حال برخی تکنیک های نوازندگی سازهای دیگر هم بر روی آن قابل اجراست. برای نمونه انواع همراهی ها (accompany) را با عود می توان اجرا کرد. همچنین امکان اجرای مضراب ریز، چنگانه (آرپژ) ، انواع آکورد ، مضراب دراب ، ویبراسیون و نت های سرعتی (پاساژ) در این ساز وجود دارد.