سایر قوچ های ایران
در کشور ما علاوه بر قوچهای ذکر شده در سایت کویر ها و بیابان های ایران که در مورد آنها اطلاعات موجود ذکر گردید، در برخی از مناطق، قوچهایی زندگی میکنند که بهعلت کمبود اطلاعات، هنوز نمیتوان بهطور قاطع در مورد ردهبندی آنها اظهارنظر کرد، از آنجمله میتوان از قوچهای مناطق حاشیهی کویر مرکزی و کویر لوت، قوچهای منطقهی اراک، قوچهای بین نفتشهر و سومار (بهنام قوچ عراق)، قوچهای مناطق مختلف خوزستان، قوچهای اطراف شیراز، قوچهای اطراف کرمان و قوچهای جنوب شرقی ایران را نام برد. با توجه به خلاءهای موجود، انجام مطالعات مختلف بهخصوص بررسیهای ژنتیکی در مورد قوچ و میشهای ایران ضروری است.
عادات: قوچ و میشها روزگرد هستند ولی اغلب در صبح زود و عصر چرا میکنند و در ساعات بین روز به استراحت و نشخوار میپردازند. گاهی شبها نیز فعال هستند. بهصورت اجتماعی زندگی میکنند. معمولاً میشها، برهها و نرهای جوان با هم و جدا از گله قوچهای مسن مشاهده میشوند. حس بویایی و بینایی بسیار قوی است. در موقع احساس خطر صدای «فیش» مانندی سر داده و با سرعت زیاد در تپه و ماهورها فرار میکنند. برخلاف کل و بز، قوچ و میشها فاقد غدد تولید بو در ناحیهی زیر دم هستند. ولی در زیر چشمان آنها گودی چشمی عمیق و مشخصی وجود دارد که کل و بز فاقد آن است (یکی از تفاوتهای بین جمجمه قوچ و میش و کل و بز وجود همین گودی است). در برخی از مناطق سردسیر قوچ و میشها در فصل پاییز به مناطق گرمتر مهاجرت میکنند. در گذشتهای نهچندان دور همهساله در فصل پاییز هزاران رأس قوچ و میش از دامنههای رشته کوه دنا به مناطق گرمتری مانند ارتفاعات ابرقو که حدود 100 کیلومتر با دنا فاصله دارد مهاجرت میکردند. این حیوانات در حین عبور از مناطق مسطح مانند اطراف آباده، اقلید، بصیران و جاده شیراز اصفهان، صحرایی میشدند و مورد تهاجم شکارچیان سوارکار و بهتازگی ماشین سوار قرار میگرفتند. در حال حاضر آثاری از این قوچ و میشهای مهاجر مشاهده نمیشود. در پارک ملی لار و مناطق اطراف آن نیز قوچ و میشهایی که تا ارتفاعات حدود 4000 متری زندگی میکنند همهساله از مسیرهای مختلف مانند امامه به مناطق خجیر و سرخهحصار مهاجرت میکردند که در حال حاضر بهعلت احداث جادهها، سدها و اماکن مسکونی این مهاجرتها بهندرت صورت میگیرد.
قوچ و میشها در فصل زمستان بیشتر در مناطق بر آفتاب مشاهده میشوند. آنها در اواخر غروب در مکانهایی که هنوز کمی نور وجود دارد چرا میکنند و در همان محل میخوابند. در اواخر زمستان و اوایل بهار اغلب در انتهای درهها که بهعلت گرمیِ هوا علفها بهخصوص گندمیان سبز میشوند متمرکز میگردند. در این فصل بهعلت استفاده از گیاهان آبدار که بهدلیل کوتاهی با خوردن مقداری خاک نیز توأم است تعدادی از آنها دچار اسهال میشوند. در اواخر بهار تا اوایل پاییز نیز اغلب در نزدیک منابع آب مشاهده میشوند.
غذا: از علوفه، بوتهها و برگ درختان تغذیه میکنند. ولی کمتر از کل و بز سرشاخه میخورند.
تولیدمثل: جفتگیری در مناطق گرمسیر از اوایل فصل پاییز و در مناطق سردسیر در اواخر پاییز انجام میگیرد. در این زمان گلههای قوچ که معمولاً جدا از میشها زندگی میکنند با آنها مخلوط میشوند. در این موقع تماشاییترین نبرد بین قوچهای بزرگ در میگیرد. آنها معمولاً با فاصلهای روبهروی هم قرار میگیرند. سپس با سرعت بهطرف هم میدوند و شاخهایشان را محکم به هم میکوبند. صدای برخورد شاخها که شبیه شکستن شاخه درختان است از فاصله دور بهگوش میرسد. فحلی میشها بین یک تا سه روز طول میکشد. در این زمان ادرار آنها بوی خاصی میدهد ولی به مجرد آبستنی این بو قطع میشود. قوچهای مسن با نشان دادن شاخ خود، قوچهای جوان را فراری میدهند. نرهای غالب قلمرو ندارند آنها با حرکات خود به میشهای فحل اظهار عشق میکنند، بهدنبال آنها میدوند. و در یک لحظه جفتگیری میکنند. میشها ترجیح میدهند با قوچی که شاخهای بزرگتری دارد جفتگیری کنند. قوچهای جوان بسیار مهاجم هستند. آنها میشهای آبستن و میشهایی که فحل نیستند را تعقیب کرده و باعث میشوند انرژی زیادی از آنها که برای رشد جنین در فصل زمستان لازم است هدر برود. از آنجایی که قوچهای مسن و شاخبلند نقش مهمی در آرامش گله برعهده دارند. بنابراین نباید آنها را در گلههایی که تعدادشان کم است بهخصوص در فصل جفتگیری شکار کرد. دورهی آبستنی حدود 165 روز است. معمولاً یک تا دو بره میزایند. برهها پس از یکی دو روز بهدنبال مادر دیده میشوند. حدود چهار ماه شیر میخورند. در یکونیم سالگی بالغ میشوند. طول عمر در اسارت حدود 14 سال است.
وضعیت فعلی: دشمن طبیعی قوچ و میش، گرگ، پلنگ، یوز و سگهای اهلی هستند. در سالهای اخیر بهعلت اشغال زیستگاه و آبشخورها، شکار بیرویه و گرفتن برهها، نسل آنها بهشدت رو به کاهش نهاده و در بعضی از مناطق بهکلی نابود شدهاند.
وضعیت موجود زیرگونهها در بخشهای قبلی ذکر گردیده است.