غار هنامه، شیروان
نام انگلیسی: Honame Cave نام فارسی : غار هنامه
|
غارهای هنامه مجموعهای از معماری دستکند است که در سه طبقه بر روی هم در سینه کوهی در جنوب روستایی به همین نام در دهستان سیوکانلو شهرستان شیروان در استان خراسان شمالی قرار گرفته است. به گزارش ایرنا، این غارها که با دست کنده شدهاند(دستکند) در یکی از درههای فرعی مسیر رود اترک علیا به ارتفاع حدود هزار و ۴۴۵متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاند.این مجموعه معماری دستکند که با توجه به وسعت آنها زمانی جمعیت قابل توجهی از ساکنان بومی منطقه را در خود جای میداده در سینه کوهی به نام "گرمه دره" قرار گرفته و حدود ۱۰۰متر از کف دره ارتفاع دارد.
برای دسترسی به این غارها باید از مسیر شیروان خانلق و از طریق راه آسفالته به سمت شمال و به سوی روستای هنامه طی مسیر کرد و پس از طی حدود ۱۸کیلومتر در نزدیکی روستا، وارد یک راه فرعی خاکی شد که به سمت غارهای هنامه میرود.پس از عبور از یک مسیل فصلی و یک کوهپیمایی مختصر در شیب تند دامنه، به محل این غارهای دیدنی و شگفتانگیز میرسیم.نمونه مشابه اینگونه معماری دستکند و روستایی که در دل کوه حفر شده، در سایر مناطق ایران به ویژه در جنوب کشور مشاهده شده که از آن جمله میتوان به غار "خربس" در جزیره قشم و روستای "میمند" در کرمان اشاره کرد.
در تمام این مناطق جنس تشکیلات زمینشناسی به نحوی است که امکان حفاری مجموعهای از اتاقها و فضاهای دیگر در سینه کوه را به ساکنان میداده است.غارهای هنامه شیروان در سه طبقه بر روی هم در دیواره عمودی کوه حفر شده و سقف هر طبقه، کف طبقه فوقانی را تشکیل میدهد. سقف و یا کف اتاقها یک لایه متراکم شنی به ضخامت ۵۰تا ۱۰۰سانتیمتر است که بطور طبیعی در کوه وجود داشته و بطور مناسب از آن بهرهبرداری شده است.
دسترسی به این اتاقها از بالای کوه غیرممکن است و رودخانه فصلی هنامه که در پای کوه جریان دارد طبیعتا میتوانسته در تامین آب ساکنان غارها نقش اساسی ایفا کرده باشد. در سالیان گذشته به دلیل فرسایش جوی و موقعیت قرارگیری غارها در دیواره عمودی کوه، بخشی از آنها فرو ریخته و به دامنه فروغلتیده است.فضاهای این اتاقهای دستکند در سه طبقه شکل داده شده که یکی بر روی دیگری واقع و ظاهرا هر طبقه کارکرد متفاوتی نیز داشته است. طبقه اول که در آن دالانهای نسبتا بزرگ با پیشآمدگیهایی در پای دیوار به شکل آخور دیده میشود احتمالا مربوط به نگهداری احشام بوده و کاربری طویله یا آغل را داشته است.
در برخی فضاها ارتفاع آخورها بیش از یک متر است که باید مربوط به تغذیه حیوانات باربر مانند اسب و قاطر بوده باشد. طبقه دوم، فضاهای کوچکتر با تودرتویی بیشتری دارد که با توجه به وجود اجاقهای متعدد و دودزدگی سقف آنها باید مربوط به زندگی و سکونت افراد بوده باشد.ضخامت قابل توجه لایه دوده و کربن بر سقف و دیوارهها این طبقه نشانگر آن است که این مکان مدتها سرای امنی برای ساکنان بومی منطقه بوده و مورد توجه فراوان قرار داشته است. پراکندگی قطعات خمرهها و ظروف سفالین، ذخیرهسازی آرد و غلات در پای دامنه و نزدیک به غارها نیز نشانگر زندگی در این محل به ویژه در دورههای آشوب و ناامنی سیاسی است تا ساکنان یارای مقاومت در برابر مهاجمان را داشته باشند.
طبقه سوم در این مجموعه اتاقهای کمتر ولی نسبتا بزرگتری دارد که احتمالا انبار بوده و برای ذخیره کردن اشیا و آذوقه از آنها استفاده میشده است. تمام عناصر معماری داخل این فضاها از قبیل آخورها، اجاقها و غیره از جنس کوه و به صورت دستکند ایجاد شده است. اکنون بطور کلی حدود ۲۰اتاق در این مجموعه دستکند سالم باقی مانده و بخش بزرگی از فضاها نیز در اثر ریزش دیواره کوه منهدم شده و فرو ریخته است.
ممنون از توضیحات کاملتون.کاش کمس راجع به قدمت و زمین شناسی منطقه هم توضیح میدادید.با تشکر