قورباغه جنگلی
نام فارسی : قورباغه جنگلی نام علمی: Rana macrocnemis pseudodalmatiana نام انگلیسی: Iranian long-legged frog or Iranian Wood Frog
|
سال ها این گونه را به همراه قورباغه ماورای قفقازی به عنوان یک گونه (رانا ماکروکنیمیس) میشناختند. در صورتی که گونه قفقازی دارای پاهای کوتاه و پوزه ای تیز است ولی R. macrocnemis پاهای بلند و پوزه ای لب گرد دارد. امروزه این دو گونه کاملاﹰ از هم جدا در نظر گرفته می شوند. Rana.m.tavasensis که یکی از زیرگونه های Rana macrocnemis میباشد، فقط از یک جویبار در رشته کوه های آک داگ واقع در جنوب ترکیه گزارش شده است.
محل پیدایش تیپ: روستای ویسر، جنوب شرقی چالوس، استان مازندران، ایران، ارتفاع 1150 متری.
توصیف: قورباغه جنگلی دارای ترکیب بدنی ظریف، پوست صاف، چین های طرفی پشتی نازک و سر کوتاه (کوچک) می باشد، فاصله سوراخ های بینی از شکاف دهان کوچکتر از فاصله بین سوراخ های بینی است. سفیدی لب فوقانی نازک و کوتاه است و به تیزی پوزه نمی رسد. نقاط یا لکههای پشتی نامشخص بوده و فاقد نوار روشن مهره ای است، پهلو ها خیلی کم خالدار، قسمت زیرین مایل به سفید، گلو و ناحیه سینه ای سخت و قهوه ای-مرمری ظریف می باشد. ارتفاع محل زیست این گونه از زیر سطح دریا تا حدود 1700 متری در ییلاق سراسی (حدود 45 کیلومتری جنوب شرقی خلخال) گزارش شده است.
انتشار جغرافیایی: این قورباغه زیبا و قهوه ای پر رنگ در جنگل های هیرکانی مرطوب شمال، زیست میکند. این گونه مخصوص مناطق شمالی ایران بوده و در سایر نقاط ایران و کشورهای دیگر پراکندگی ندارد و تاکنون از شیبهای شمالی و شمال غربی و رشته کوههای تالش و البرز در استانهای گیلان، مازندران، گلستان و قسمت های کوچکی از استان اردبیل گزارش شده است.
این گونه در ایران، از آمل، روشن کوه، محمودآباد، ساری، نوشهر، پارک سی سنگان، چالوس، پارک نور، انزلی، اسالم، خلخال، جوکندان، ییلاق سراسی، گرگان، علی آباد و مینودشت گزارش شده است. مطالعات ما همچنین نشان می دهد که قورباغۀ جنگلی بر خلاف دیگر قورباغه ها زمان کمتری را در آب سپری میکند. این گونۀ زیبا معمولاً در درون یا فاصله یک تا دو متر دورتر از آبی که از کف جنگل جاری است مشاهده می شود ]شکل های 8 و 9 .[البته این گونه در اواخر زمستان و اوایل بهار کمتر در کف جنگل رویت شد. به عبارت دیگر مدت زمانی را که این گونه در آب سپری میکند بیشتر از مدت زمانی است که در خشکی میگذراند. این گونه در اکثر موارد در دره هایی که در آن آب جریان دارد (در آب یا نزدیک آب) در برخی موارد در زیر برگ ها و تنهی درختان افتاده در آب، مشاهده می شود. ]شکل10[. این در حالی است که این گونه در پاییز و زمستان بیشتر وقت خود را در کف جنگل، در زیر برگها و یا تنهی درختان که به زمین افتادهاند، در حال استراحت بوده یا در حال حرکت در کف جنگل قابل مشاهده است. این قورباغۀ قهوه ای زیبا در فصل تابستان با وجود تلاش های فراوان مشاهده نشد. قورباغه جنگلی در کنار گونه دیگری از جنس رانا به نام قورباغۀ مردابی زیست میکند. ولی از نظر پراکنش و تعداد از قورباغۀ مردابی بسیار کمتر است. با سه مرحله بررسی که در ماه های آذر، اسفند و مرداد صورت گرفت مشخص شد که، فعالیت قورباغۀ جنگلی در دمای بین 11 تا 18 درجه سانتیگراد در محل های مورد مطالعه افزایش مییابد ولی در دمای بالاتر از 23 درجه سانیگراد بشدت کاهش پیدا میکند.
قورباغۀ جنگلی این توانایی را دارد که محل زیست خود را از ارتفاع زیر سطح دریا تا ارتفاعات بیش از 1500 متری گسترش دهد. بیان شده است که این گونه نواحی مرطوب و خنک را برای زیست ترجیح می دهد. برای مثال وجود این قورباغه در غار شیرآباد گزارش شده است.
مطالعات نشان می دهد، اکثر دوزیستان اوائل بهار را صرف فعالیت های تولید مثلی می کنند. بلوچ و کمی در کتاب دوزیستان ایران (1373) بیان می دارند که، «فصل تولید مثل حدوداً اوایل بهار است. اما این زمان در گونه های مختلف متغییر است». بعلاوه، دورۀ فصول تولید مثلی نیز بسیار متغیر است، این امکان وجود دارد که تمام افراد یک گونه در یک زمان و فقط به مدت یک دورۀ کوتاه وارد برکهها یا آبگیرها به منظور تولید مثل شوند. و یا به طور پراکنده به برکه های مختلف رفته و مدتی در آنجا باقی بمانند. در حالت اخیر فصل تولید مثلی ممکن است بیش از دو یا سه ماه به طول بینجامد. تحقیقات ما در پروژۀ حاضر ضمن تصدیق مطالب ذکر شده در بالا، نشان داد که قورباغۀ جنگلی در پاییز و زمستان نسبت به سایر مواقع فعالیت زیادتری از خود نشان میدهد. دکتر کمی در گفتگو حضوری با بنده بیان داشت که این گونه را در بهمن ماه در عین آمپلکسوس مشاهده کرده است البته این مشاهده در مطالعات صورت گرفته توسط ابراهیمی و همکاران نیز بیان شده است. این در حالی است که، مشاهده این گونه در اواخر بهار و تابستان برای ما در منطقۀ مورد مطالعه بسیار سخت و شاید غیر ممکن شده بود و تنها چند عدد از آنها در ریر برگ های پوسیده در کف جنگل مشاهده شد. به این ترتیب می توان چنین بیان داشت که، این گونه در فصل تولید مثل بیشتر در درون و نزدیک آب مشاهده می شود و در سایر اوقات علاقۀ زیادی برای شنا در آب ندارد.
همچنین ما با مطالعات میدانی خود توده های تخم این قورباغه را در اسفند ماه مشاهده کردیم تخم های قورباغۀ جنگلی به صورت توده ای در کف آب های راکد و یا بخش نسبتاً آرام آب های جاری یافت می شود ]شکل12، 13[ که به واسطه ای ژله ای که تخم های اغلب بی دمان را در بر میگیرد، به راحتی قابل تشخیص است ]شکل14 [. با این مشاهده می توان دریافت که قورباغۀ جنگلی نسبت به گونۀ دیگر جنس رانا به نام قورباغۀ مردابی (Rana ridibunda) که با تعداد بسیار بیشتری نسبت به قورباغۀ جنگلی در منطقۀ مورد مطالعه زیست میکند، در حدود یک ماه زودتر فعالیت تولیدمثلی خود را آغاز می کند، بنابراین جدایی زمانی بین تولید مثل این دو گونه وجود دارد.
این رویداد با توجه به توضیحات فوق ممکن است ناشی از توانایی بیشتر این گونه برای تحمل سرما باشد. زیستگاه های این گونه در منطقۀ مورد مطالعه، کف دره ها و یا هر نقطه از جنگل که در نزدیک آن بتوان آب یافت و عموماً دور از نور خورشید می باشد. البته باید خاطرنشان کرد که قورباغه جنگلی در روز فعالیت بیشتری از خود نشان میدهد. از آنجا که کمبود نور در فصل زمستان اثری مضاعف به جا می گذارد، میتوان چنین نتیجه گرفت که فعالیت تولید مثل در این گونه با نور کم و درجه حرارت پایین سازش یافته است. لازم به ذکر است که لارو های این گونه در زیستگاه طبیعی معمولاً در حاشیۀ برکه ها و عموماً قسمت هایی که در معرض نور قرار دارند تجمع می یابند. که این دقیقاﹰ عکس حالتی است که ما در محیط آکواریومی مشاهده کردیم .
با این حال، این بخش از مطالب اخیر به اکولوژی در دوزیستان مربوط می شود و هر گونه اظهار نظر در این رابطه نیازمند مطالعات دقیق اکولوژیکی است. در تحقیق حاضر تنها مشاهدات ثبت شده اند و تمرکز بر روی فعالیت تولید مثلی در این گونه بوده است و نه مطالعات اکولوژیکی. همچنین نتایج حاصل از مطالعات ما نشان می دهد که، قورباغۀ جنگلی تخم های خود را در درون گودال های دارای آبی که به طور فصلی در زمستان در کف جنگل وجود دارند میگذارد. از آنجا که این گودال ها در طول فصل بهار به تدریج خشک میشوند، موجبات نابودی لاروهای در حال نمو را فراهم میکنند. بنابراین یک دلیل برای این سازش میتواند این باشد که، قورباغۀ جنگلی برای آنکه شانس بقای لاروهای خود را افزایش دهد، خود را با سرمای زمستان وفق داده است. آنچنان که در بالا به آن اشاره شد، در مطالعات حاضر تخم های لقاح یافتۀ قورباغۀ جنگلی در اسفند ماه مشاهده شد. با این حال فعالیت تولید مثلی در دوزیستان به واسطۀ تغییرات آب و هوایی و مختلف بسیار متنوع است. برای مثال، بر اساس اطلاعات بدست آمدۀ قبلی تخم ریزی در قورباغۀ مردابی در فروردین و اردیبهشت صورت میگیرد.
بررسی منابع در مورد اطلاعات به دست آمده دربارۀ تخم در دوزیستان بیان می دارد که، دوزیستان از نظر تعداد تخم و مکان های مورد علاقه جهت تخم ریزی با هم متفاوت هستند، دوزیستان بی دم تخم های خود را در آب و معمولاً در آب های کم عمق و راکد می گذارند. 80% دوزیستان بی دم در آب تخم ریزی می کنند. معاشقه و رفتار های آمپلکسوس و همچنین شیوه تخم ریزی و نوع تودههای تخم در دوزیستان متفاوت است، تخم ها در وزغ به صورت رشته ای گذارده میشوند و تخم ریزی در برخی دیگر از گونه ها به طور منفرد و تک تک صورت میگیرد. از طرفی تخم بیشتر سمندرها توسط ساقه ای به بعضی از اجسام می چسبد. همچنین تخم قورباغۀ جنگلی به صورت توده ای در کف آبی که در جنگل ثابت است و یا در بخش نسبتاﹰ آرام آب جاری در کف جنگل دیده شد. تخم های دوزیستان پس از خارج شدن از تخمدان و قرار گرفتن در آب تا حدی آب جذب می کند که گاهی اوقات تودۀ تخم از قورباغه ای که آن را گذاشته است نیز بزرگتر می شود. دلیل این اتفاق آن است که بافت ژله ای از جنس کربوهیدرات که اطراف تخم ها را می پوشاند توانایی بالای در جذب آب دارد. از نظر تعداد تخم های گذارده شده نیز بین گونه های مختلف دوزیستان تفاوت وجود دارد، قورباغۀ Sminthillus تنها یک تخم می گذارد. بعضی از سمندرهای خشکی زی در دوره تولیدمثل حدود 300 تخم می گذارند و قورباغه های کوچک و برخی از قورباغه های درختی تا1000عدد تخم می گذارند. قورباغۀ مردابی تا 12000 تخم نیز می گذارد. در تحقیقی جداگانه بیان شد که، متوسط تعداد تخم در قورباغۀ جنگلی در زرین گل علی آباد کتول در حدود 990 و وزن تقریبی توده های تخم در حدود 438 گرم می باشد. ما از مطالعات صورت گرفته در پروژۀ حاضر دریافتیم که قورباغۀ جنگلی تخم های خود را به صورت توده ای میگذارد و متوسط تخم ها در منطقۀ مورد مطالعه 803 تخم با وزن تقریبی75/70 گرم می باشد.
نتیجه حاصل شده در این تحقیق از نظر تعداد تخم تا حدودی با نتایج به دست آمدۀ توسط باباکردی (1385) مطابقت دارد ولی اختلاف زیادی بین متوسط وزن بدست آمده توسط ایشان با عدد به دست آمده در این تحقیق وجود دارد که می بایست دلایل احتمالی آن را بررسی کرد. نخستین توجیه می تواند این باشد که توده های تخم در منطقۀ مورد مطالعۀ ما از نظر تعداد تخم نسبت به توده های تخم در زرین گل کمتر بوده اند، زیرا متوسط تخم ها در پروژۀ حاضر 803 میباشد در حالی که باباکردی متوسط تخم را در منطقۀ مورد مطالعۀ خود 990 اعلام کرده اند. این اتفاق ممکن است کاملاً تصادفی باشد و یا تحت تأثیر زمستان بسیار سرد و یخبندان های سال 1386 (در محل مورد مطالعۀ) قرار گرفته باشد. دومین توجیه را برای بروز این اختلاف میتوان این طور بیان کرد که، توده های تخمی که توسط باباکردی مورد مطالعه قرار گرفته اند احتمالاً آب بیشتری نسبت به تودههای تخم مورد مطالعۀ ما جذب کردهاند. به عبارت دیگر در هر مطالعه زمان نمونه برداری و زمان تخم ریزی یکسان نبوده است. برای مثال ممکن است در مطالعه باباکردی، تخم ریزی چندین روز پیش انجام شده و تخم ها آب زیادتر جذب کرده اند و در مورد این مطالعه زمان کمتری از تخم ریزی گذشته است. بنابراین بهتر است در هنگام وزن کردن توده های تخم مرحله جنینی نیز مشخص شود در این صورت مشکل به راحتی حل میشود و همه می توانند در یک زمان مشخص وزن را به دست آورند. و بالاخره سومین دلیل برای بروز چنین اختلافی ممکن است ناشی از اشتباه در محاسبه دادهها رخ داده باشد. در پایان ذکر این مطلب الزامی است که تعداد این قورباغه زیبا و بومی ایران به شدت در حال کاهش است. من با تجربیاتی که در این تحقیق به دست آوردم، دریافتم که چند دلیل ممکن است باعث کاهش تعداد این قورباغه شده باشد که به دو نمونه مهم آن اشاره خواهم کرد، امید است مسولین محیط زیست از همین امروز عزمی راسختر را برای حفظ این گونه از خود نشان دهند که مطمناً فردا خیلی دیر است.
1-وجود دام در جنگل یکی از عوامل اصلی تهدید برای بقای این گونه می باشد. زیرا صحبان دام برای ساختن آبشخورگاه برای دام های خود در جنگل زیستگاه و چه بسا تخم های این قورباغه ها را نابود می کند. به این ترتیب حضور دام در جنگل علاوه بر نابودی جنگلها، تهدیدی جدی برای گونههای زیستی نیز محسوب میشوند.
2-تغییرات آب و هوایی و تخریب جنگل ها باعث شده میزان بارندگی بخصوص در شرق دریا به شدت کاهش یابد، که خود باعث خشک شدن آبگیرهای فصلی در جنگلهای شمال که به عنوان زیستگاه و محل تولید مثل این جانوران محسوب میشوند، شده است و این خود بقای این گونه را با چالشی جدی روبه رو می کند.
تیم تحقیق موسسه ما در جنگلهای چوکا، پره سر و کلاب پره سر شهرستان رضوانشهر، استان گیلان، جمعیت قابل توجهی از این گونه زیبا را رکورد کرده و به کمک دوستانی از دانشگاه شهید بهشتی تهران نمونه برداری های بافتی هم انجام داده.
سلام. من این موجود فوق العاده دوست داشتنی رو در دهستان پیربازار شهرستان رشت دیدم تو یه خونه روستایی. ازش تصویر هم تهیه کردم. تصویرش تو اینستاگرام خودم موجوده
با سلام
ببخشید امکانش هست منابع این مطالبی رو که نوشتید واسم ایمیل کنید
سلام، من چند تا از این گونه رو چه جوری میتونم گیر بیارم؟
با سلام.
من این مورد رو توی جنگل روستای اسبوکلا ساری دیدم و عکس هم گرفتم .