این بنا در بیرون شهر ابرقو- از توابع شهرستان شیر از- واقع گردیده و بنای اولیه آن از قدیمی ترین مساجد ایران به شمار می آید . نقشه مسجد در حال حاضر، از نوع مساجد دوایوانی است . ایوان غربی بنا به گنبدخانه ای راه دارد که از داخل، مربع و از خارج، نیم دایره است . ضخامت دیوارهای این قسمت در برخی جاها بیش از 70/1 متر است . ایوان شرقی، کوچکتر است و محور آن دقیقا با بنای اصلی نمی خواند . تنها ورودی مسجد در حال حاضر در جبهه شمالی از طریق اتاقی به ایوان غربی باز می شود . علاوه بر این، دو گذرگاه دیگر نیز وجود دارد که از اتاق های جانبی به گنبدخانه و صحن راه پیدا می کند. بقایای تنها مناره مسجد، در قسمت شمال محوطه گنبددار واقع گردیده و امروزه تنها قسمت تحتانی آن که برای رفتن به پشت بام استفاده می شود، بر جای مانده است . ایوان شرقی که از سه جهت بدان راه است، به دو اتاق کوچک در شمال مربوط می شود . جبهه های جنوبی و شرقی این ایوان درحال حاضر بی هیچ حصاری به خارج راه دارد . در بعضی قسمت ها، به قصد محصور کردن مسجد، دیواری آجری کشیده اند . ورودی جنوبی بنا به نظر می رسد که در اصل راه ورودی به بنای دیگری بوده است . بیرون بنای اصلی و غرب در ورودی، اتاق هایی- احتمالا با تاریخ ساخت جدیدتر- دیده می شود . این تمایز، در محل اتصال دیواره های اتاق ها با بنای اصلی – مخصوصا در محل مناره- به خوبی مشهود است . این اتاق ها ظاهرا کاربردی متمایز از ساختمان اصلی داشته است . در سمت دیگری در ورودی، سه اتاق دیگر به مسجد متصل است که یکی از آنها دارای دری است که مستقیما به داخل بنای اصلی راه می یابد . دو اتاق دیگر به هم راه دارند و تنها دارای یک ورودی اند که امکان دسترسی به خارج مسجد را فراهم می آورد . مسجد بیرون ابرقو، با گنبد و طاق پوشش یافته است . طاق ها از نوع دو مرکزه و جناغی- از انواع معماری اوایل اسلام – و نمونه هایی از قوس های گهواره ای شکل- مشابه نمونه های ساسانی و اوایل اسلام- هستند . شکل این طاق ها و قوس ها، گویای ساخت آنها در قرون نخستین اسلامی است . تنها کتیبه موجود در بنای فعلی مسجد، کتیبه کاشیکاری سردر ورودی است که به خط سفید بر روی زمینه لاجوردی نگاشته شده است . این کتیبه در سه سطر به ارتفاع 65 سانتی متر و طول حدود 5 متر و مشتمل بر وقف نامه ای است که قسمت های مهم آن از جمله نام بانی و تاریخ آن از بین رفته است؛ اما با توجه به نوع خط نسخ و القاب حاکم مذکور در کتیبه می توان آن را به اوایل قرن نهم هجری انتساب داد . البته تاریخ بنا نسبت به تاریخ این کتیبه بسیار قدیمی تر است . مهرداد شکوهی، محقق باستان شناسی، با توجه به مطالعات خود به این نتیجه رسیده است که این بنا، تغییر شکل یافته یک آتشکاه از دوره ساسانی است. نتیجه گیری نامبرده، مبتنی بر مسایل ذیل است : جهت بنا که اختلاف قابل توجهی با قبله دارد؛ شیوه طاقبندی و آجرچینی بنا که شباهت زیادی با نمونه های دوره ساسانی دارد؛ و تفاوت نقشه بنا با مساجد اولیه اسلامی و مشابهت آن با نقشه آتشگاه های ساسانی. با توجه به ویژگی های معماری این مسجد، به نظر می رسد که بنای اولیه آن ایوان غربی با گنبدخانه پشت سر آن- در سده های اولیه اسلامی بنا گردیده و بخش های دیگر در قرون متأخرتر بدان اضافه شده باشد .