مهمترین ویژگیها و ارزشهای زیستمحیطی گاوخونی
از مجموع بیش از 200 تالاب موجود در کشور، 19 تالاب آن جزو تالابهای مهم بین المللی است که تالاب گاوخونی یکی از آنها به شمار میآید. با توجه به این که پذیرش هر تالاب در لیست کنوانسوین بینالمللی رامسر بر اساس ملاکهای مشخص و ارزشهای بالای زیستمحیطی صورت میگیرد، ثبت نام گاوخونی در کنار تالابهای مهم جهان خود دلیل آشکاری بر اهمیت و نقش همهجانبه این بومسازگان آبی است. در ذیل به مهمترین ویژگیها و ارزشهای زیستمحیطی آن میپردازیم.
تصفیه آب و کاهش آلودگی آن
تالاب گاوخونی در انتهای مسیر رودخانه زایندهرود واقع شده است. این رودخانه در طول مسیر خود با انواع فاضلابهای کشاروزی، صنعتی و شهری آلوده شده و این آلودگیها در نهایت وارد تالاب میشوند. بسیاری از سموم ناشی از این آلودگیها میتواند با وارد شدن در مسیرهای طولانی و پیچیده شیمیایی در یک زمان نسبتاً طولانی تجزیه و از درجه سمیت آن کاسته شود. به این ترتیب تالاب به عنوان یک تصفیهکنندهی طبیعی از آلودگیهای بعدی سفرههای آّب زیرزمینی جلوگیری میکند.
تثبیت تپههای شنی و جلوگیری از گسترش کویر
از نقشهای مهم و حیاتی تالاب، جلوگیری از حرکت شنهای روانی است که در پهنه وسیعی از ناحیه غربی تالاب گسترش دارند. تپههای شنی مذکور تحت تاثیر رطوبت تالاب، پوشش گیاهی و خاصیت مویینگی خاک به مقدار زیادی تثبیت شده و در نتیجه شهرها، مزارع و روستاهای مجاور آن از خطر پوشیده شدن توسط شنهای روان در امام هستند. بدیهی است در صورت نابودی بومسازگان تالاب، روند گسترش کویر و حرکت شنهای روان به طرف مناطق شرقی اصفهان به یک بحران زیستمحیطی تبدیل شده و مهاجرت روستاییان را به دنبال خواهد داشت.
زیستگاه پرندگان آبزی و مهاجر
هر سال با شروع فصل زمستان و سرد شدن هوا، مهاجرت عظیم پرندگان از نواحی قطبی و سردسیر به طرف نقاط گرمسیر و جنوبی ایران آغاز میشود. تعداد زیادی از این پرندگان بلند پرواز در مسیر مهاجرت خود زمانی را در تالاب فرود میآیند تا استراحت کرده و یا آن را جهت گذران فصل زمستان انتخاب کنند. در سرشماری 1362 بیش از چهل هزار پرنده مهاجر تالاب گاوخونی را برای زمستانگذرانی خود انتخاب کردند و این تعداد در سالهای مختلف بر اساس مقدار و کیفیت آب تالاب تفاوت میکند. شایسته است مهماننوازان مهربان و شایستهای رای آنها باشیم.
پناهگاه حیات وحش
اگر چه بر اساس نوشتههای قدیمی از زمانهای گذشته تالاب گاوخونی محل زندگی انواع جانوران از جمله آهو، گورخر، گراز،خوک، ماهی و . . . بوده است، ولیکن بر اساس تغییر شرایط حاکم بر تالاب از جمله کاهش سطح آب و شور شدن آن و همچنین شکار بیرویه آنها، امروزه پیشبینی میشود تنها تعداد کمی از انواع جانوران مختلف در ارتفاعات مجاور تالاب باقی ماندهاند و چنانچه با تدابیر مسئولانه و بجا جهت تامین آب و حفظ جان آنها اقدامات لازم صورت نگیرد، این تعداد اندک نیز از بین خواهند رفت.
پوشش گیاهی
بخشهایی از تالاب، ب ویژه در قسمت شمالی- محل ورود رودخانه زایندهرود- پوشش گیاهی انبوه و متراکمی دارد که درختچههای گز با ارتفاع پوشش قابل ملاحظه قسمت اعظم رویشهای آن را تشکیل داده و سیمای جنگلی زیبایی را به وجود آورده است. در بررسی انجام شده توسط نگارنده در طی سالهای 75-1374 ، 63 گونه گیاهی در قالب 14 جامعه گیاهی در قسمت شمالی تالاب شناسایی و معرفی شدند. تاثیر این پوشش در جلوگیری از گسترش کویر، حفظ حیات وحش، ایجاد زیستگاه مناسب برای پرندگان آبزی و مهاجر، کاهش شوری آب، تامین علوفه دام و . . . بسیار حیاتی است.
تفرج و تفریح
تالاب گاوخونی یکی از بکرترین بومسازگانهای استان اصفهان است که دارای جلوههای زیبا و بینظیر میباشند. چشماندازهای زیبای تالاب، صید و شکار مجاز پرندگان، بازدید از سیمای جنگلی بخش شمالیتالاب، استراحت در حاشیه شمالی دریاچه، به ویژه در فصول پرآبی و لذت بردن از پرواز دستهجمعی پرندگان بلندپرواز، صعود به قله کوه سیاه و تماشای گستره دریاچه از بالای کوه از جمله توانهای تفریحی و تفرجگاهی آن محسوب میشود.
ارزشهای اقتصادی
علاوه بر صید و شکار و پرورش برخی از آبزیان و ماهیها در فصولی از سال، سنگهی آذرین منطقه و محصولات دگرسانی آنها، همچنین املاح تبخیری گاوخونی توان اقتصادی درخور توجهی را بهوجود آورده است. به عنوان مثال از آندزی بازالتهای کوه سیاه برای مصارف ساختمانی و از املاح تبخیری گاوخونی جهت استخراج نمک، پتاس و . . . میتوان بهرهبرداری کرد، مشروط بر این که بهرهبرداریها سازمان یافته و به دور از تخریب و دگرگونی غیرمعقول در سیمای طبیعی تالاب باشد.
پژوهش و تحقیق
تالاب گاوخونی به عنوان یک منطقه طبیعی دستنخورده ، مجموعهای از جومع گیاهی، جانوران ویژه آبزیان و پرندگان آبزی و مهاجر و همچنین عوامل غیر زنده موثر بر بومسازگان تالاب است که توان بالقوهای را برای بازدید اساتید، دانشجویان، محققین و انجام امور پژوهشی و تحقیقاتی فراهم میکند.
تامین سفرههای آب زیرزمینی
در برخی از نوشتهها و به صورت اغراقآمیز به ارتباط ابی گاوخونی با بخشهایی از کرمان اشاره شده است، ولیکن آن چه مسلم است، با وجود گسلهای موجود در منطقه و مسدود بودن تالاب بخشی از آب آن پس از تصفیه در لایههای مختلف زمین به آبهای زیرزمینی پیوسته و در غنی شدن سفرههای آب زیرزمینی موثر میباشد.
عوامل تهدید کننده حیات تالاب گاوخونی
با همه پیشرفتهایی که در راه شناخت ارزشهای نهفته در تالابها و رموز زیستی آنها حاصل شده و با وجود تفاوت نگرش بشر در قبال تالابها به عنوان مناطق بد و غیرمفید به بومسازگانهای موثر و ارزشمند، متاسفانه هنوز روند تخریب و دستدرازی انسان به آنها ادامه دارد. اگر چه از آهنگ سریع نابودی آنها به مقدار قابل توجهی کاسته شده، ولیکن سنگینی بار تخریبهای گذشته و تداوم آهسته آن خسارات جبرانناپذیری را به محیط زیست ما وارد کرده است. تالاب گاوخونی نیز همانند دیگر تالابهای کشور از این لحاظ دارای یک وضعیت بحرانی است و چنان چه با توجه بیشتر و به موقع مسئولین امر از روند نابودی آن جلوگیری نشود، در آیندهای نزدیک شاهد مرگ این بومسازگان بینظیر خواهیم بود. عوامل تخریب و تهدید تالاب گاوخونی چه در گذشته و چه در حال، هر یک با درجات مختلف بر این تالاب تاثیرگذار بودهاند که مهمترین آنها عبارت اند از:
کاهش آب ورودی به تالاب: بهرهبرداری از زایندهرود- به عنوان تنها منبع دایمی تامینکنندهی آب تالاب- هر روز افزایش مییابند و با توسعه صنعت، کشاورزی، شهرنشینی و . . . نیاز به استفاده از آن تشدید میشود، از این رو تنها مقدار اندکی آب، آن هم در برخی از فصول سال، به تالاب میرسد و این سهم ناچیز هم با بهرهبرداریهای غیرمجاز و سودجویانه در بیشتر طول سال به صفر نزدیک می شود. علاوه بر موارد مذکور تکمیل سد زایندهرود در سال 1348 موجب شد که آب رودخانه کنترل و از آن به بعد گاوخونی در حسرت سیلابهای عظیمی که هر از چندگاهی روانه تالاب میشد و گسترهی تشنهاش را سیراب میکرد، تا ابد باقی بماند.
چرای بیرویه: استفاده بیش از اندازه از مراتع گاوخونی برای چرای دام، به ویژه در زمانهای گذشته، رویشهای گیاهی منطقه را به شدت تحت تاثیر قرار داده و تا مرحله نابودی کامل پیش برده است. توسعهی دامداری به هیچ وجه با امکانات و توان مراتع منطقه سازگار نبوده و تنها در شهر ورزنه و روستای اشکهران بیش از 50000 واحد دامی وجود دارد که این تعداد چهار برابر ظرفیت مراتع گاوخونی است . مراتع گاوخونی تا قبل از سال 1341 در مالکیت اربابها و خوانین منطقه بوده است. پس از آن در طی برنامه اصلاحات و تقسیم اراضی دولت، این مناطق ملی اعلام و هرج و مرج و بهرهبرداری بیرویه و خودسرانه دامداران از آن آغاز شد. پس از پیروزی انقلاب، هیئت واگذاری زمین بخشهایی از آن را برای انجام امور کشاورزی بین زارعین تقسیم کرد و کشاورزان نیز با از بین بردن پوششهای طبیعی آن، آنها را به زمینهای زراعی تبدیل کردند، اما زمینهای مذکور به علت شوری خاک و عدم زهکشی مناسب و کمبود آب کشاورزی، پس از گذشت چند سال قابل کشت نبوده و رها شدند، بنابراین مراتع گاوخونی همواره مورد بیمهری مسئولین و قربانی بهرهبرداریهای غیر اصولی و سودجویان زارعین و دامداران قرار گرفته است . خوشبختانه در سالهای اخیر با فعال شدن شرکت مرتعداران و دامداران گاوخونی، بهرهبرداری و احیای سازمان یافته مراتع گاوخونی به مرحله اجرا درآمد و مورد استقبال دامداران قرار گرفت، ولی ای کاش این اقدام به جا و موثر زودتر آغاز میشد تا بحران نابودی مراتع منطقه تا به این حد پیش نمیرفت.
آلودگی آب: استقرار شهرها، روستاها، واحدهای کشاورزی و صنعتی بزرگ در کنار رودخانه زایندهرود از ابتدا تا انتها موجب شده که پساب ناشی از حضور یا فعالیت آنها بیشتر بدون انجام تصفیه کامل وارد رودخانه شده و در نهایت موجب آلودگی محیط زیست تالاب شود. تخلیه فاضلابهای کشاورزی، صنعتی و شهری در رودخانه زایندهرود، به خصوص در مواقعی از سال که میزان آب جای رودخانه در حداقل ممکن است، موجب آلودگی شدید آن شده و مصرف آن را حتی برای استفادههای کشاورزی غیرممکن میسازد. شدت این آلودگیها به حدی است که هر از چند سال شاهد مرگ و میر هزاران ماهی و پرنده در طول رودخانه و به ویژه تالاب گاوخونی هستیم که بر اثر مسمویت ناشی از منابع آب و غذایی موجود، از بین رفتهاند. همچنین طی سالهای اخیر شبکههای زهکشی گستردهی به ویژه در قسمتهای انتهای زایندهرود به رودخانه منتهی شده که بر شدت آلودگی و شوری آب تالاب افزودهاند.
شرایط اقلیمی: کاهش نزولات جوی و خشکیگرایی منطقه که از زمانای گذشته شروع شده، هر روز دامنهی وسیعتری به خود میگیرد. با کاهش آب ورودی تالاب از طریق زایندهرود، رودخانههای فصلی و آبراهههایی که از ارتفاعات مجاور تالاب سرچشمه میگیرند از یک طرف و تبخیر شدید آب از طرف دیگر، علاوه بر افزایش شوری آب، از حجم و گستره گاوخونی به مقدار چشمگیری کاسته میشود.
آتشسوزی: بر اساس مطالعات انجام شده از آتشسوزیهای سازمان یافته میتوان اصلاح ترکیب پوششی و عناصر رویشی برخی از بومسازگانها استفاده کرد، اما آتشسوزیهای وسیع و ناگهانی که به وسیله برخی از دامداران، ساکنین مناطق مجاور و رهگذرانی که از تالاب بازدید میکنند، ایجاد میشود، هر بار بخش وسیعی از جوامع گیاهی را نابود کرده، از بین میرد. خسارات ناشی از این آتشسوزیها به خاطر آن که اغلب با اقدامات مسئولین امر همراه نبوده و در نهایت خود به خود خاموش میشود، گسترده است.
صید و شکارهای بیرویه و غیرمجاز: تالاب گاوخونی و مناطق مجاور آن به علت وجود برخی از جانوران وحشی، آبزیان و تعدد زیادی از پرندگان بومی و مهاجر، از اهمیت بالایی برخوردار است، ولی از لحاظ شکار جزو مناطق آزاد محسوب میشود . شکار در چنین مناطقی تابع قوانین خاص و در ایام مشخصی از سال صورت میگیرد، اما به علت عدم نظارت کافی، شکارچیان قوانین را رعایت نکرده و برخی از آنان بدون کسب مجوز تعداد کثیری از آنها را به صورت غیرقانونی صید میکنند.
حرکت شنهای روان: حاشیه غربی تالاب گاوخونی را پهنههای وسیعی از تپههای شنی فرا گرفته است. بادهایی که از این نواحی به طرف دریاچه میروند، ماسه قبل توجهی را با خود حمل کرده و در اثر افزایش رطوبت، هنگام حرکت در طول دریاچه ماسهها را رسوب داده و موجب پر شدن آن در درازمدت می شوند.
تامین سوخت ساکنین مجاور تالاب: در زمانهای گذشته اهالی مناطق مجاور تالاب برای تامین بخشی از سوخت زمستانی خود اقدام به قطع درختچهها و پوششهای گیاهی آن میکردند. اگر چه امروزه آثاری از تخریبهای گذشته اهالی هنوز به چشم میخورد، ولیکن خوشبختانه با جایگزینی سوختهای فسیلی این مسئله منسوخ شده و سیمای جنگلی (گزستان) ناحیه شمالی تالاب ترمیم شده است.