آب بعنوان بنیانیترین عنصر حیات،همواره در ساخت سکونتگاهها و در نتیجه،پیدایش تمدّنهای بشری نقشی اساسی داشته است.در ایران،بنا به شرایط جغرافیایی و از جمله بارندگی اندک بویژه در نواحی خشک و نیمه خشک،شهرها و روستاها بیشتر در پیرامون منابع آبی استقرار یافتهاند.نیاکان ما با کندن قنات،آب را از دل زمین بیرون میآوردند و زندگی را در زمینهای خشک و نیمه خشک کشور امکانپذیر میساختند.هنگامی که از زندگی در اراضی خشک و نیمه خشک کشور سخن به میان میآید،بیدرنگ کاریز با قنات در ذهن کاوشگر انسان ترسیم میشود.بر این پایه،قنات را میتوان جغرافیاییترین پدیدهء اراضی خشک و نیمه خشک کشور ایران دانست.
این پدیدهء جغرافیایی،کارکردهای گوناگون داشته،به گونهای که در همهء ابعاد توسعهء پایدار (اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و زیست محیطی و مدیریّتی)نواحی خشک و نیمه خشک کشور،بسیار مؤثّر بوده است.در این مقاله،هدف،بررسی کارکردهای اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی قناتها در زمینهء توسعهء پایدار است.
ضرورت پژوهش
تأمین آب یکی از مسائل مهمّ زیست محیطی و سیاسی در جهان آینده خواهد بود.کارشناسان آب پیش میکنند که در آینده،تنشها و درگیریهای ملّی و بین المللی بر سر آب بیشتر خواهد شد و آب نقش مهمتری در بحرانهای بین المللی بازی خواهد کرد.در آینده مشکل کمبود آب در قلمروهای خشک و نیمه خشک سختتر خواهد بود.از آنجا که کشور ما در منطقهء نسبتا گرم و خشک خاور میانه و جهان واقع شده،با کمبود شدید آب روبهرو خواهد شد و نتیجه،تنشهای سخت سیاسی محلّی،منطقهای،ملّی و فراملّی پدید خواهد آمد.بر این پایه،میتوان سدهء بیست و یکم را سدهء بحران آب نام نهاد؛بحرانی که اگر چارهای
اساسی و فوری برای آن اندیشده نشود،در آیندهای نه چندان دور فاجعهای به بار خواهد آورد که سالانه میلیونها نفر را به کام مرگ فرستاده و از بیماریهایی خطرناک چون ایدز کشندهتر خواهد بود.
با افزایش جمعیّت و توسعهء فعّالیتهای صنعتی و کشاورزی،مشکل کمبود آب در کشور ایران، بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جدّیتر شده و در آینده اهمیّت بیشتری پیدا خواهد کرد.از همینرو لازم است با بررسی دقیق منابع آبی موجود در این مناطق،بویژه قناتها و به کار بستن روشهای درست مدیریّت منابع آب و بهرهبرداری و مصرف بهینهء آب از هم اکنون به فکر چارهاندیشی برای نسلهای آینده باشیم.
آب به عنوان مهمّترین مادّهء حیات،یکی از زیر بناهای توسعهء پایدار به شمار میآید.تأمین آب از راه قنات در قلمروهای خشک و نیمه خشک کشور،سرمایهء کلانی است که طّی نسلها به ما رسیده و توسعهای پایدار را برای این گونه نواحی رقم زده است.پیشرفت صنعت،کشاورزی،حفظ محیط زیست و…در نواحی خشک و نیمه خشک ایران در گرو توجّه شایسته به حفظ و نگهداری و بازساخت این سرمایهء کلان است.قنات کاکردهای متفاوت اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی دارد که این کار کردها در ارتباط با هم،توسعهء پایدار را برای قلمروهایی که قنات در آنجا جریان دارد،به ارمغان میآورد.
مفهوم توسعهء پایدار
به دنبال ناموزونی در رشد کشورها و ایجاد مسائل و مشکلات فراوان از جمله فقر،بیکاری، شکاف طبقاتی،نابودی منابع طبیعی کرهء زمین، آلودیهای متعدّد زیست محیطی و…به علّت رویکرد به توسعه در بعد صرفا اقتصادی و چشمپوشی از دیگر ابعاد مسئله از جمله بعد اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی،در دهههای پایانی سدهء بیستم،اصطلاحی جامعتر با عنوان توسعهء پایدار( Sustainable development ) مطرح شد.این اصطلاح در واقع،عنصر اصلی «راهکار ۲۱»است؛سندی چهل فصلی که در نشست سران کشورهای جهان در ریودوژانیرو پایتخت برزیل مورد پذیرش کشورها قرار گرفت.
«الن روبرت( Allen Robert )در کتاب«شیوهء نجات زمین»در سال ۱۹۸۰ در خصوص توسعهء پایدار مینویسد:«توسعهء پایدار،توسعهای است که در آن تأمین پیوسته نیازهای اساسی و رضایتمندی افراد همراه با افزایش کیفیّت زندگی به دست آید…»جی کومر( J.Commer )در کتاب «جستجوی جامعهء پایدار»در سال ۱۹۷۹ در تعریف توسعهء پایدار مینویسد:«توسعهء پایدار، پیشنهادهایی است که در دروس اکولوژی میتواند مطرح شود و میبایست در فرآیندهای اقتصادی مورد توجّه قرار گیرد….»و سرانجام اینکه کمیسیون برانت لند( Brundtland Commission )، توسعهء پایدار را توسعهای تعریف میکند که در آن، نیازهای نسل کنونی بیکاهش تواناییهای نسلهای آینده در برآوردن نیازهایشان به دست آید.»۱
در امر توسعهء پایدار،تأمین حدّاقل نیازهای اساسی برای همگان،نگهداری،همبستگی و انسجام اکولوژیک،یکپارچگی حفاظت محیطی، سازگاری و همبستگی میان جوامع،تأکید بر همهء نسلها و درون نسلها و بین گونهها و توجّه به اخلاقیّات،بسیار مهمّ است.این گونه توسعه ابعاد گوناگون اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی و محیطی دارد که باید در ارتباط با هم مورد توجّه قرار گیرد.
نقش آب در تمدّنسازی و توسعهء پایدار جوامع
هنگامی که سخن از زندگی به میان میآید، بیدرنگ آب و نقشی که این مادّهء گرانبها در زندگی دارد،در ذهن ترسیم میشود.آب به منظور نوشیدن و دیگر مصارف خانگی،کشاورزی،امور صنعتی و تجاری و سرانجام تولید موّاد خوراکی جمعیّت در حال افزایش جهان بسیار ضروری است.بر پایهء«نظریّهء هیدرولیک»،آب در پیدایش شهرها،توسعهء زمینهای قابل کشت،افزایش جمعیّت و تراکم آن در نواحی مساعد طبیعی، نقشی کارساز داشته است.در شهرهای سومر برای نگهداری نیروی نظامی،از ثروت و درآمد شهرها بهره میبرند و ثروتها و درآمدهای شهری نیز از حاصلخیزی خاک و یک نظام منظّم آبیاری به دست میآمد.سیلابهای منظّم بهاری با سدها و
@کندن قنات در دل زمینهای خشک و نیمه خشک،گرچه با هدف شرب،کشاورزی و دامپروری انجام میگرفته، امّا منظور اساسی،رونق اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی و شکوفایی فعّالیتهای صنعتی و دستی بوده و توسعهای پایدار در این زمینهها پدید میآورده است.
@پدیدهء قنات کارکردهای متفاوتی در ابعاد اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی دارد به گونهای که میتوان آنرا عاملی نیرومند در تحوّل اقتصاد،فرهنگ، تاریخ و ایجاد تعادل بیولوژیک و جلوگیری از تخریب سفرههای آب زیر زمینی در نواحی خشک و نیمه خشک دانست.
کانالهای مهار شده،به بخشهای مورد نظر میرسید. این نظام آبیاری در به دست آوردن مازاد محصول، بسیار مؤثّر بود.سومریها با آگاهی از روشها و فنون آبیاری،به مازاد محصول دست یافته و عالیترین تمدّن شهری را با امتیازهایی که از آن به دست میآمد،بنا نهادند.۲
«السورث هانتینگتون( Ellsworth Huntington ) جغرافیدان آمریکایی با بررسی شهرهای قارّهء آسیا نتیجه میگیرد که کاهش میزان بارندگی در جنوب غرب آسیا و آسیای مرکزی موجب نابودی رودها، جویبارها،چشمهسارها و چاههای آب قناتها شده است و ویرانی آرام آرام مراکز کشاورزی و نقاط آباد و پر جمعیّت را فراهم ساخته است تا آنجا که دریاچههای آب شور با کاهش باران و بخار شدن تدریجی آبها و محدود کردن گسترهء خود،راههای تازهای در اختیار کاروانها قرار داده است.مارکس ( Marx )که نظریّهء هیدرولیک ریشه در آثار او دارد، معتقد بود که«تطوّر هیدرولیک ریشه در آثار او دارد، متفاوت با تطوّر تمدّن در غرب داشته و مستقل از آن بود است.»[بر این اساس]،یکی از دانشمندان مارکسیست معاصر به نام کارل ویتفوگل ( Karl Wittfogel )از این دیدگاه به موضوع پیدایش حکومتهای باستان در خاور نزدیک و آسیا پرداخت و معتقد است که گسترش و تداوم نظام آبرسانی در پهنهای گسترده(مانند آبیاری در کشاورزی و کنترل سیلابها)،نیازمند یک قدرت مرکزی است که این نهادها قدرت پایه و اساس حکومتهای استبدادی شرقی را شکل میدهد.۴
از دید دکتر اصغر نظریان:«در ایران،پیدایش، توسعه و مکانگزینی شهرها به تبعیت از ویژگیهای خاصّ زمانی و مکانی از گذشتههای دور تا امروز، در وابستگی به نزدیکی آب شکل گرفتهاند و نقشهء شهرهای ایران نیز با همین امر ترسیم گردیده است…بدون شک،به موازات پیشرفتها و توسعهء کشاورزی آبی و بالاخره تکنیک قنات،گسترش فضائی شهرها و افزایش جمعیّت آنها،نقش آب افزایش یافه است.»۵
در ایران باستان،آب،عنصری مقدّس و ایزدی به شمار رفته به گونهای که از دید زرتشتیان پس از آتش،مقدّسترین عنصر بوده است.در اوستای زرتشت،بارها دربارهء آب،اهمیّت و تقدّس آن سخن به میان آمده است،چنان که میخوانیم: «میستائیم آب را…مقدّسی که افزایندهء جهان است.مقدّسی که افزایندهء گله و رمه است…که نطفهء مردان را پاک میکند،که زهدان همهء زنان را برای بارور بودن پاک میکند،که همهء زنان را شیر خوب و به هنگام میبخشد.»۶
در ایران باستان،کندن کاریز نیز بسیار رایج بوده است چنان که«روزگار داریوش کبیر ۵۲۱-۴۸۶ پ.م)اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سر تا سر فلات ایران به شمار میرود.به امر پادشاهان هخامنشی،آن کس که کاریز حفر میکرد و آب به سطح زمین میآورد و زمینی را آبادان میکرد و کاریزهای خشک را بازسایز مینمود، مالیات پنج نسل بر او بخشیده میشد و پولی بیوس نیز بخشندگی مالیات را بر پنج نسل کسی که کاریز را آبادان میکرد متذکّر شده است.»۷
خانم لمبتون نیز در پژوشهایی که دربارهء ایران انجام داده است مینویسد:«ایرانیان عهد باستان، ناهید(آناهیتا)را ه در آیین بهدینان و زرتشت نگهبان آب بوده،ارج مینهاده و ستایش میکردهاند…در دورههای ساسانیان،اعراب و پس از آن نیز همواره قوانین و مقرّرات رسمی برای ساختن،حفظ و توزیع آب،مؤسّسات آبیاری وجود داشتهاند.»۸
بدینسان آب و از جله قناتها،همواره نقشی اساسی در حیات جوامع و تمدّنها داشته است.این عنصر حیاتی،یکی از عوامل بنیادین در توسعهء پایدار نواحی جغرافیایی به شمار میآید.در شرایط سخت کنونی که کشور ما،بویژه نواحی خشک و نیمه خشک آن در معرض تهدیدهایی چون خشکسالی و بحران آب،بیابانزایی،شور شدن آب و خاک،نابودی مراتع و پوشش گیاهی و زندگی جانوری و در مجموع،نابودی سرچشمههای حیات قرار دارد،با عنایت به توسعهء پایدار که چشمانداز و حال و آینده را مورد توجّه قرار میدهد، بهرهگیری از ساختمانهای بومی در شرایط دشوار اقتصادی میتواند گامی اساسی به شمار آید. بهرهگیری از قنات بعنوان عاملی پایدار در این نواحی میتواند مورد توجّه باشد.در واقع،حیات اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی قلمروهای خشک و نیمه خشک کشور ایران به قنات وابسته است.بر این پایه به بررسی کارکردهای گوناگون قناتها در عرصهء توسعهء پایدار این نواحی میپردازیم.
الف-کارکرد اقتصادی قنات در زمینهء توسعهء پایدار
یکی از ابعاد مهّم توسعهء پایدار،بعد اقتصادی آن است.قناتها بعنوان شریانهای حیاتی مناطق خشک و نیمه خشک کشور،در بعد اقتصاد توسعهء پایدار، نقشی بنیادین بازی میکنند زیرا آب بعنوان یک عامل زیربنایی،راهگشایی اساسی در امر توسعه است.اهمیّت این مادّهء گرانبها تنها به مصارف شخصی و خانگی محدود نیست،بلکه آب یکی از بزرگترین سرمایههالی ملّی هر کشور به شمار میآید و نقشی چشمگیر در توسعهء اقتصادی دارد. اجرای طرحهای کشاورزی و صنعتی در هر منطقه،پیش از هر چیز به وجود منابع آب کافی و مناسب وابسته است و همهء برنامهریزیهای کشاورزی و صنعتی به تعیین مقدار آب موجود بستگی دارد.تولید هیچ فرآوردهء کشاورزی و کالای صنعتی،بیآب امکانپذیر نیست و هیچ پروژهء بزرگی به اجرا درنمیآید،مگر آنکه آب لازم برای آن از پیش تدارک دیده شده باشد.
قنات،مطمئنترین و پایدارترین گزینه در بهرهبرداری مطلوب و مطنقی از سفرههای آب زیرزمینی است و به علّت میّسر بودن بهرهگیری از امکانات و زیرساختهای بومی،کاهش هزینهها و صرفهجویی در مصرف انرژی،میتواند توجیهگر سرمایهگذاری و هدایت بخشی از سرمایهها در نواحی خشک و نیمه خشک باشد.در واقع،سیستم کاریز(قنات)یکی از دیرینهترین و با صرفهترین روشهای استخراج آبهای زیرزمینی،است که از روزگاران باستان در ایران زمین رایج بوده است.از جمله ویژگیهای پرارزش قنات،آوردن آبهای زیرزمینی به صورت ثقلی،بیصرف انرژی، به سطح زمین است که از نظر اقتصادی،بسیار اهمیّت دارد.همچنین در مقایسه با چاه،قنات دارای عمری مفید بوده و بازده اقتصادی آن چندین برابر چاه است.
بررسی تاریخچهء قنات در ایران و بویژه در نواحی خشک و نیمه خشک کشور بیگانه آنست که این منبع آبی،همواره نقشی بنیادین در توسعهء کشاورزی و فعّالیتهای مربوط به آن داشته است و رونق اقتصادی،کار و فعّالیت در جهت شکوفایی و افزایش جمعیّت در قلمروهای مربوطه،در گرو قناتها بوده است.همچنین در این نواحی به دو علّت نیاز به آب پیش از مناطق مربوط است.نخست اینکه در این گونه نواحی،آب عامل محدودکننده است به گونهای که توسعهء منابع دیگر نیز بدان بستگی ارد.دیگر اینکه در مناطق خشک و نیمه خشک،معمولا سطح زندگی مردم پایینتر است.بالا رفتن سطح زندگی همراه با افزایش مصرف آب است و چون برنامههای عمرانی در این مناطق در جهت بهبود سطح زندگی مردم است،نیاز به آب زیادتر است.از این رو حیات اقتصادی مناطق خشک و نیمه خشک کشور در گرو منابع آب زیرزمینی این نواحی است.رونق کشاورزی، صنعت،استقرار گروههای انسانی و ایجاد شهرها و روستاها،صنایع دستی و دیگر فعّالیتها به میزان بهرهبرداری از آب وابسته است.قنات بعنوان سازگارترین و باصرفهترین شیوهء بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی میتواند در کاهش هزینههای تولید و در نتیجه رونق تولیدات کشاورزی و صنعتی بسیار مؤثّر افتد.در مجموع،رونق اقتصادی این نواحی در گرو بهرهبرداری بخردانه از منابع آبی این نواحی است که قنات در این زمینه میتواند مهمترین نقش را بازی کند.مهمترین کارکردهای اقتصادی قنات را میتوان به شرح زیر برشمرد:
۱-تأمین آب شهری شهرها و روستاهای واقع در پیرامون حوضهء قناتها
۲-در زمینهء کشاورزی
۳-در امور مربوط به صنعت
۴-در زمینهء دامداری
۵-پرورش آبزیان
۶-به گردش انداختن چرخ آسیابهای آبی
۷-جلوگیری از شور شدن زمینها و آبهای زیرزمینی
۸-بالا بردن ارزش زمینهای کشاورزی و دیگر زمینها در حوضهء آبریز قناتها
۹-سکونتپذیر شدن زمینهای خشک و نیمه خشک،رونق یافتن تجارت و در نتیجه جلوگیری از مهاجرت و انتقال مشکلات به دیگر نواحی کشور و…
ب-کارکردهای اجتماعی-فرهنگی قنات در توسعهء پایدار
بعد اجتماعی-فرهنگی یکی از بنیادیترین ابعاد توسعهء پایدار است.فرهنگ بعنوان موتور محرّکهء جوامع انسانی،بازتابی از اسرار درونی و اندیشههای انسان است.هر فرهنگی،رهیافت مردم را در سازش با محیط به نمایش میگذارد.این رهیافتها در دراز مدّت به دگرگونیهای اقتصادی، تکنولوژیک و سیاسی پاسخ میدهند؛رهیافتهایی
@سدهء بیست و یکم را میتوان سدهء بحران آب نام نهاد؛بحرانی که اگر چارهای اساسی و فوری برای آن اندیشیده نشود،در آیندهای نه چندان دور، فاجعهای به بار خواهد آورد که سالانه میلیونها نفر را به کام مرگ میلیونها نفر را به کام مرگ میفرستد و از بیماریهای خطرناک چون ایدز سهمگینتر خواهد بود.
@در ایران باستان،آب عنصری مقدّس و ایزدی به شمار رفته به گونهای که از دید زرتشتیان،پس از آتش،مقدّسترین عنصر بوده است.در اوستا بارها دربارهء آب و اهمیّت و تقدّس آن سخن به میان آمده است.
که پاسخ مناسب نداشته باشد،بعید است گسترش یابند و جوامع دیگر از آنها الگوبرداری کنند.
در بعد اجتماعی-فرهنگی توسعه،هدف فرهنگ،تضمین فراگیری دانش،دسترسی به آثار هنری،حقّ برخورداری از امکانات ارتباطی و بهبود کیفیّت زندگی است.مبادلهء برنامههای فرهنگی و پرسنلی آموزشی،همچنین آشنایی جوانان با یکدیگر،آگاهی جانعه نسبت به یگانگی انسانها را افزایش میدهد و سبب محافظت بهتر از میراثهایی میشود که از گذشتگان به ما رسیده است؛و بیگمان قناتها یکی از آنهاست.
میزان توسعهء فرهنگی هر جامعه را نیز میتوان بر پایهء میزان احترام شهروندان آن جامعه به اخلاق محیطی،عادتهای پسندیدهء گذشته و توجّهشان به محافظت از میراث فرهنگی،نگهداری آنچه از سوی انسان بنا شده است و پاسداری از محیط طبیعی سنجید.قنات گذشته از کارکرد اقتصادی، در عرصهء اجتماعی-فرهنگی نیز دارای کارکردهای گوناگون است.به نوشتهء مک لاکان: «به دلیل نقشی که قناتها در اقتصاد و جامعهء ایران مرکزی داشتهاند،آنها را میتوانیم فرهنگهای آبیاری( irrigation culture )بخوانیم و قنات را انگیزهای برای برپایی و حفظ عنصری نیرومند در زمینههای همیاری اجتماعی به شمار آوریم.»۹
قنات بعنوان فنّی و سازگار با محیط،یکی از جالبترین دستاوردهای تکنولوژیک بشر و یکی از عناصر بنیادین در رشد و اعتلای فرهنگ مردمان ساکن در بخشهای خشک و نیمه خشک کشور به شمار میاید.همیاری و اشتراک مساعی،یکی از کارکردهای اجتماعی-فرهنگی قناتها است.چون کارهای مربوط به قنات از دست یک تن ساخته نبوده و گروهی میبایست نیروهای خود را یکی کنند تا بتوانند قناتی احداث کنند و سپس از آب آن بهرهمند شوند،ناچار نیازمند قانونهایی بودهاند که شیوه و چگونگی بهرهگیری از آن کار مشترک را روشن سازد.این گونه شیوههای مشترک در طول زمان، رفته رفته ژرف و استوار شده تا به شکل«عرف و سنّت»درآمده است.پولاک در سفرنامهء خود در مورد قوانین مالکیّت قناتها در ایران مینویسد: «قوانینی از قدیم در دست است که خراب کردن چشمه و قنات و بردن آب شخص دیگر را به شدّت منع میکند،میزان آب را بر حسب قدرتی که برای گرداندن سنگ آسیاب کافی است،میسنجیدند میگویند یک چشمه یا یک قنات با فلان قدر«سنگ آب».هر گاه دهات متعدّدی در یک ناحیه،قناتی تعبیه کند،طبق قراردادی آب را به قیمتی که بر حسب ساعت معین شده میفروشند و به این ترتیب است که تعبیهء قنات از مشاغل پردرآمد محسوب میشود و به شرطی که عدالت،حقوق مالکیّت ایجادکننده را در برابر دخالتهای عدوانی و تخطّیها محافظت کند.»۱۰
هانری ماسه معتقد است:«یکی از ابعاد فرهنگی-اجتماعی قنات در سرزمین ایران، باورهایی است که در طول تاریخ،مردم این پیکره به این پدیدهء مهم داشته و آداب و رسوم خاصّی در حرمت قنات داشتهاند؛چنانکه میتوان به قربانی کردن برای قناتها،مراسم ویژهء عروسی در مجاورت قناتها[اعتقاد به زنده بودن قنوات و انجام پارهای از مراسم و تشریفات خاص در بعضی از قناتها]و استفادهء دارویی از آب به بعضی قنوات اشاره کرد، چنانکه فرانکلین،سیّاحی که در ۱۷۸۷ م(۱۲۰۱ هـ.ق)به شیراز آمده،مینویسد:ایرانیان به آب رکنآباد شیراز به اهمیّت زیادی قائلند و عقیده دارند که این آب خاصیّت دارویی و درمانی دارد.»۱۱
از دیگر کارکردهای اجتماعی-فرهنگی قنات در مناطق خشک و نیمه خشک کشور راهاندازی گفتگو و مذاکره میان مردمان آن دیار است.مردمان ساکن در این گونه نواحی به علّت محدودیّت منابع آب و در نتیجه کاهش محصول و بیرونقی اقتصادی،مردمانی قانع بوده و صلح و سازش را بر جنگ و جدال برتری میدهند.از دید دکتر محمّد حسین پاپلی یزدی:«یکی از عمدهترین ویژگیهای تمدّن کاریزی،صلحجویی و رسیدن به اهداف از راه گفتگو و مذاکره است.منطقهای که قنات منشأ اصلی آب و فعّالیت است،یعنی در پهنهای که در شرق کوههای مرکزی ایران و در جنوب کوههای البرز(از شرق قزوین به بعد)تا کنارههای دریای عمّان و از شرق تا کوههای هندوکش و کوههای مرکزی افغانستان،در شمال شرق تا چمنزارهای وسیع آسیای مرکزی واقع است،هیچگاه خاستگاه حکومتهای جنگنجوی بزرگ و عالمگیر نبوده است و هرگز از این پهنه لشکرهای بزرگ برنخاستهاند و هیچگاه کشور گشایان بزرگ متولّد نشدهاند.این بدان دلیل است که پتانسیلهای طبیعی اجازهء این کار را نمیداده است.»۱۲
در مجموع،مهمّترین کارکردهای اجتماعی- فرهنگی قناتها را میتوان چنین برشمرد:
۱-ایجاد فرهنگ گفتگو و مذاکره میان مردمان
ساکن در حوضهء قناتها
۲-ایجاد روحیهء همیاری و همسویی میان مردمان
۳-ایجاد شیوههای مشترک در طول زمان به صورت عرف و سنّت
۴-گسترش روحیهء قنات و شکیبایی
۵-گسترش فرهنگ تسامح،مدارا و صلحجویی
۶-خودنمایی بعنوان یک اثر فرهنگی-هنری
۷-ایفای نقش در اسطورهسازی
۸-پیوند ناگسستنی داشتن با مسائل مذهبی و اعتقادی مردمان
۹-تأثیر بر زبان،لهجه و گویشهای مردمان
۱۰-بازنمایی سختکوشی و تلاش مردمان نواحی خشک و نیمه خشک
پ-کارکرد زیست محیطی قنات در توسعهء پایدار
حفظ محیط زیست بعنوان پناهگاه انسان و دیگر موجودات،یکی از مهمّترین ابعاد توسعهء پایدار است.
محیط،بستر برنامهریزی است.انسانها بر پایهء سطح تکنیک،میزان سرمایه،ایدئولوژی،فرهنگ و مدیریّت خود در محیط دخالت و از آن بهرهبرداری میکنند.در حالی که برای دستیابی به توسعهء پایدار میبایست بینش محیطی داشت،شوربختانه سدهء بیستم سدهء نابودی محیط زیست بوده است.در آن سده،توسعهء اقتصادی در بیشتر موارد از توسعهء فرهنگی پیشی گرفت و این امر سبب شد که محیط زیست در همهء ابعادش(هوا،آب،خاک و…)به نابودی سوق داده شود.در واقع،در سدهء گذشته، انسان،هم عامل و هم قربانی تخریب محیط زیست بود.
آب یکی از عناصر اصلی محیط زیست است. قنات بعنوان یک منبع آبی،نقشی کارساز در بعد زیست محیطی توسعهء پایدار مناطق خشک و نیمه خشک بازی میکند.در توسعهء پایدار این نواحی،توجّه به ساختارهای بومی گریزناپذیر است.بر این پایه،قنات،فنّی سازگار با ساختار بومی این نواحی است؛پدیدهای که کمّ و کیف زندگی در بسیاری از مناطق گرم و خشک کشور ایران به آن وابسته بوده و عنصری راهگشا در توسعه به شمار میآید.قنات از راه پیوند دادن انسان با طبیعت به گونهء معقول و منطقی،زمینهساز توسعهء اکولوژیک و پایدار میشود.این پدیدهء تکنولوژیک،عنصری مهم در تنظیم درست جریان تخلیهء آبهای زیرزمینی به شمار میاید.«قنوات،با حفظ شرایط طبیعی هیدرولوژیک آبخوانها در مواقع پر آبی و یا در مناطق زهدار به عنوان سرازیر عمل میکنند و در مواقع کم آبی با کاهش تخلیهء آب با حفظ ذخایر آب زیرزمینی،خود را با شرایط آبخوان سازگار میسازد؛در حالی که چاهها،با برداشت بیرویه و ایجاد مخروط افت و مکشهایی که در این شرایط در آب بین ذرات آبخوان ایجاد میکند،به مرور زمان شرایط هیدرودینامیک آبخوان را تغییر میدهند. بدین صورت رژیم طبیعی آبخوان پس از مدّتی تغییر میکند و امکان بازگشت به شرایط اوّلیه را نیز سلب میکنند.حریم حفاظتی قنوات،یکی از عوامل تثبیت سازگاری با آبخوان و کنترل شرایط طبیعی آن است.»۱۳
در بعد زیست محیطی توسعهء پایدار،قنات، رابطهء متقابل انسان و محیط را به تصویر میکشد و گویای آن است که پیشینیان تلاش میکردهاند رابطهای دوستانه با طبیعت برقرار سازند. شوربختانه حرص و افزونخواهی انسان معاصر همراه با پیدایش تکنولویژهای مدرن،باعث برهم خوردن رابطهء متقابل انسان و محیط شده است به گونهای که انسان متمدّن به تخریب و نابودن کردن محیط پرداخته است و میرود تا با دست خود، خویش را نابود کند.بر اثر کنده شدن چاههای عمیق،رابطهء انسان و محیط در نواحی خشک و نیمه خشک آسیب دیده،سطح سفرههای آب زیرزمینی در این نواحی با نوسانهای سخت رو به رو شده و در نتیجه بسیاری از قناتهای کشور به صورت متروک درآمده و زندگی در بسیاری از آبادیها از رونق افتاده است.
از دید هانری گوبلر«قنات،شیوهای است که تا اواخر قرن نوزدهم در عین شکوفایی بوده و در دههء ۱۹۳۰ به حدّاکثر توسعهء خود رسیده است.»۱۴ شوربختانه در دهههای اخیر بویژه پس از اصلاحات ارضی در کشور،بهرهگیری از قناتها رو به کاهش نهاده و بسیاری از آنها خشک و متروک شده است. در حالی که کندن قنات،سازگارترین شیوهء بهرهبرداری از منابع آب در قلمروهای خشک و نیمه خشک کشور است،بنا به دلایلی چند،این کار مورد بیمهری قرار گرفته است.برخی از دلایل بیتوجّهی و کمتوجّهی به قنات را میتوان چنین برشمرد:
@روزگار داریوش کبیر (۴۸۶-۵۲۱ پ.م)اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سر تا سر فلات ایران به شمار میرود.به فرما پادشاهان هخامنشی،آن کس که کاریز حفر میکرده و آب به سطح زمین میآورده و زمینی را آبادان میکرده یا کاریزهای خشک را بازسازی مینموده، مالیات پنج نسل بر او بخشیده میشده است.
@قنات،مطمئنترین و پایدارترین گزینه در بهرهبرداری معقول و منطقی از سفرههای آب زیر زمینی است و به علّت میّسر بودن بهرهگیری از امکانات و زیر ساختهای بومی،کاهش هزینهها و صرفهجویی در مصرف انرژی،میتواند توجیهگر سرمایهگذاری و هدایت بخشی از سرمایهها در نواحی خشک و نیمه خشک باشد.
۱-ارزانی و در دسترس بودن آب قناتها
۲-به هم خوردن رابطهء متقابل انسان و محیط
۳-کنده شدن چاههای عمیق و نیمه عمیق و در سایه قرار گرفتن قناتها و نبود نوآوری در راستای افزایش میزان آبدهی آبها
۴-مالکیّت به شیوه خرده مالکی در مورد بسیاری از قناتها که باعث کم توجّهی به احیاء و بازساخت قناتها شده است.
۵-کم توجّهی و بیتوجّهی بخش دولتی در سرمایهگذاری برای کندن،راهاندازی و بازسازی قناتها و در همان حال سرمایهگذاری در زمینهء حفر چاههای عمیق.
۶-نابود شدن بسیاری از سنّتهای خوب و پسندیدهء گذشته در امور مربوط به قناتها.
۷-مرگ بسیاری از کارشناسان و افراد خبره در امور مربوط به قناتها
۸-خشکسالیهای پی در پی که به خشک شدن بسیاری از قناتها انجامیده است.
در دهههای اخیر به علّت افزایش جمعیّت، افزایش مصرف،دگرگون شدن شیوههای کشت، خشکسالی و…آب بسیاری از قناتها به تنهایی پاسخگوی نیازهای مردمان نواحی خشک و نیمه خشک کشور نبوده و در نتیجه کشاورزان و مالکان به حفر چاههای عمیق روی آوردهاند. بهرهبراری از این چاهها نیز باعث افت سفرههای آب زیر زمینی شده و بدینسان به کاهش آبدهی قناتها در آن نواحی انجامیده است.مسألّ مالکیّت و دشواریهای مربوط به کندن قنات نیز از جمله مشکلات مربوط به احیای قناتها به شمار میآید.
پاپلی یزدی در خصوص نقش قناتها در توسعهء پایدار مینویسد:«قنات نه تنها یک تکنولوژی است بلکه مکمّل دو عامل زیست محیطی است.قنات، آب شیرین مخروط افکنهها را به خاک حاصلخیز و شیرین دشتها و حاشیهء دقها میرساند و بدین ترتیب موجب توسعهای پایدار میگردد؛توسعهای که تکنولوژی چاه،تعادل آن را بهم زده است.چاهها در دشتهای حواشی دقها و کویرها باعث شدهاند آب شور بر خاک شیرین سوار شود.این امر پس از گذشت ۲۰ تا ۳۰ سال باعث شوری خاک و پیشروی دق،کویر و کاهش محصول و گاه رها شدن زمینها شده است،تمام شهرهای قناتی ایران اعم از تهران،یزد،کاشان،نیشابور،سبزوار،کرمان، فردوس و…از این قاعده و قانون که بر شمردیم پیروی میکنند.»۱۵
در مجموع،آثار زیست محیطی قناتها در توسعهء پایدار مناطق خشک و نیمه خشک را میتوان در برگیرنده موارد زیر دانست:
۱-ایجاد رابطهء معقول و منطقی با طبیعت
۲-سرسبز شدن محیط خشک و نیمه خشک دشتها
۳-پایین نیامدن سفرههای آب زیر زمینی
۴-دگرگون نشدن وضع آبخوان و حالت طبیعی محیط
۵-دگرگون نشدن کیفیّت آبخوانها
۶-بیشتر بودن عمر مفید قناتها در مقایسه با چاهها
۷-ایجاد تعادل بیولوژیک و جلوگیری از تخریب منابع طبیعی از جمله سفرههای آب زیر زمینی.
کیفیّت خوب آب قناتها در مقایسه با چاههای عمیق و اثر آن بر بهداشت محیط و سلامت انسان در برخی نواحی کشور،بویژه نواحی خشک و نیمه خشک،به علّت استخراج فزاینده از مناب آب زیر زمینی از راه چاههای عمیق،سطح ایستایی آبهای زیر زمینی با کاهش زیادی روبهرو شده است.افت پیوستهء آب زیر زمینی گذشته از افزایش هزینهء استخراج آب،نفوذ آبهای شور،نشست سطح زیر زمینی و ترک خوردن خاک،موجب خالی شدن رفته رفتهء منبع آب زیر زمینی میشود و در نهایت با تخلیهء کامل منبع،ممکن است سبب تعطیل شدن طرحهایی شود که بر بهرهبرداری از آب زیر زمینی استوار است.از اینرو از ذخیرهء آب زیر زمینی باید به گونهای بهره جست که بتوان پیوسته از آن سود برد.در این راستا،بهرهگیری از قنات،مناسبترین گزینه است.
نتیجهگیری و پیشنهاد:
قنات یا کاریز یکی از پیچیدهترین و شگفتانگیزترین نوآوریها در تاریخ انسان است که برای بر طرف ساختن یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی،یعنی آبرسانی به نواحی کم آب پدید آمده است.فنّ قناتسازی برای نخستین بار در ایران پدید آمده،به تکامل رسیده و از این ناحیه به دیگر نواحی و از جمله بخشهای خشک قارّهء آفریقا برده شده است.ایرانیان از هزاران سال یش در پرتو قناتها،آب لایههای زیر زمینی دامنهء کوهها را توسط نیروی ثقل به حاشیهء دشتها رسانده و کویرها را آباد کردهاند.بسیاری از شهرها و
مراکز تمدّن باستانی ایران و نیز بسیاری از شهرهای کنونی در بخشهای خشک و نیمه خشک ایران،به کمک قناتها برپا شده است.
قنات در کارکردهای گوناگون اقتصادی،اجتماعی -فرهنگی،زیست محیطی و حتّی مدیریّتی در عرصهء توسعهء پایدار مناطق بیابانی ایران دارد.در واقع،زندگی در این سرزمینها به قناتها وابسته است. از اینرو با توجّه به خشکسالیهای اخیر و افزایش نیاز به آب به دلایل گوناگون و نقشی که قناتها در این راستای بازی میکنند،برنامهریزی درست و مدیریّت همه جانبهء قناتها لازم به نظر میرسد.شایسته است مجموعهای از تدابیر فنّی،اداری و قانونی با هدف برقراری تعادل در عرصه و تقاضای آب و بهرهبرداری از قناتها به وجود آید.برای بهرهوری بیشتر از منابع آب قناتها در نواحی خشک و نیمه خشک کشور باید اقداماتی اجرایی و زیر بنایی صورت گیرد.پیشنهاد میشود:
۱-به امر پژوهش در زمینهء قنات بها داده شود و در دانشگاههای بخشهای خشک و نیمه خشک کشور،رشتهء قناتشناسی دایر شود.
۲-حریم قناتها،شناسایی شود و مورد حفاظت قرار گیرد.
۳-قوانینی کارآمد در زمینهء مدیریّت و مالکیّت قنات به منظور بر طرف ساختن خلأ ناشی از فروپاشی قوانین و نظامهای سنّتی ناظر به مدیریّت و مالکیّت قناتها تدوین شود.
۴-به همگان در خصوص اهمیّت و ارزش قناتها از طریق رسانههای گروهی آگاهیهای لازم داده شود.
۵-روشهای تازهء آبیاری بویژه در قلمروهای خشک و نیمه خشک کشور در جهت حفاظت از آب قناتها ترویج شود.
۶-طرحهای فاضلاب شهری و روستایی و تصفیهء فاصلابها و کنترل آلودگی ناشی از سموم کشاورزی برای جلوگیری از آلودگی آب قناتها به اجرا درآید.
۷-فعّالیتهای کشاورزی و صنعتی در قلمروهای خشک و نیمه خشک بر پایه امکانات آبی این نواحی توسعه یابد.
۸-سیاستهای مناسب به منظور تغییر الگوی مصرف آب در شهرها و روستاهای نواحی خشک و نیمه خشک اتّخاذ و دیگر اقدامات لازم در زمینهء حفظ قناتها به عمل آید.
پینوشتها:
۱٫ ford University Press,Oxford,P.82 WCED,(1987),Our Common Future Ox-
۲٫شکوئی،حسین،(۱۳۷۳)،دیدگاههای نو در جغرافیای شهری،جلد اوّل،انتشارات سمت،تهران، ص ۱۴۲٫
۳٫همان،ص ۷۱٫
۴٫یوسفزاده،مجید(۱۳۶۸)،آغاز شهرنشینی در ایران، مرکز نشر دانشگاهی،تهران،ص ۶۰٫
۵٫نظریان،اصغر،(۱۳۷۴)،جغرافیای شهری ایران، انتشارات دانشگاه پیام نور،تهران،ص ۱۲۳٫
۶٫آذر گشسب،اردشیر(۱۳۵۸)،خرده اوستا،تهران، ص ۱۰۹٫
۷٫هنری،مرتضی،(۱۳۶۸)،«مطالعهای در گسترش کاریز از ایران به دیگر نقاط جهان»،مجلّهء هنر و مردم،سال شانزدهم،شمارهء ۱۹۰-۱۸۰،ص ۴۳٫
۸٫لمبتون،ا.ک.س،(۱۳۵۴)،مالک و زارع در ایران،بنگاه ترجمه و نشر کتاب،تهران،ص ۲۸۳٫
۹٫جانب الهی،محمّد سعید،(۱۳۶۹)،«نظام تقسیم و حسابرسی و خرید و فروش آب در آبیاری سنّتی میبد»، فصلنامهء تحقیقات جغرافیایی،سال ۵،شمارهء ۲، انتشارات آستان قدس رضوی،مشهد،ص ۱۵۷٫
۱۰٫پولاک یاکوب،ادوارد،(۱۳۶۱)،سفر نامهء پولاک، ترجمهء کیکاووس جهانداری،انتشارات خوارزمی،تهران، ص ۳۴۷٫
۱۱٫ماسه،هانری،(۱۳۵۵)،معتقدات و آداب ایرانی، جلد یک،ترجمهء مهدی روشن ضمیر،مؤسّسه تاریخ و فرهنگ،تبریز،ص ۴۱۵٫
۱۲٫پاپلی یزدی،محمّد حسین و همکاران،(۱۳۷۹)، قنات قصبهء گناباد یک اسطوره،شرکت سهامی آب منطقهای خراسان،مشهد،ص ۱۰٫
۱۳٫یوسفیراد،مصطفی،(۱۳۷۹)،«نقش قنات در کنترل مابع آب زیر زمینی»،مجموعه مقالات قنات،جلد اوّل، شرکت سهامی آب منطقهای یزد،ص ۲۴۵٫
۱۴٫گوبلر،هانری،(۱۳۷۱)،قنات فنّی برای دستیابی به آب،ترجمهء ابو الحسن سرو قد مقدّم و محمّد حسین پاپلی یزدی،انتشارات آستان قدس رضوی،مشهد،ص ۲۶٫