پیمایش دم ریگ جن از الله آباد تا نخلک

نام برنامه : 62 کیلومتر پیمایش دُم ریگ جن معروف به مثلث برمودای ایران ، از روستای الله آباد تا معدن نخلک
نام گروه : گروه کوهنوردی اسپادانا اصفهان
زمان و تاریخ برنامه : ساعت 14 پنج شنبه مورخ 21/10/1391 لغایت ساعت 23 شنبه مورخ 23/10/1391
مبدا حرکت : اصفهان – ترمینال جی
سرپرست برنامه : فرزاد صادق زاده
راهنما و عکاس : احسان امین جواهری
گزارش : احسان کبیری
مختصات ها و اطلاعات فنی گزارش:احسان امین جواهری
شرکت کنندگان : 4 نفر شامل فرزاد صادق زاده، احسان امین جواهری، علی اوقانیان، احسان کبیری
آب و هوا : روز اول نیمه ابری و معتدل از عصر وزش نسبتا شدید باد سرد بویژه هنگام تاریکی هوا،شب بسیار سرد در حدود10 درجه سانتیگراد زیر صفر،روز دوم آفتابی و معتدل.
وزن کوله¬ها : حدود 12 کیلوگرم
آب مورد نیاز: حدود 4 لیتر برای هر نفر


تجهیزات مهم:
گتر و کفش ساق دار(جلوگیری از نفوذ ماسه) ، عینک ،کلاه وکرم ضد آفتاب ،هدلامپ،کیف کمکهای اولیه، جی پی اس (دو عدد چون اگر خراب شود احتمالا خواهید مرد! )،قطب نما،کیت بقا،چادر،زیرانداز،کیسه خواب،لباس گرم،دستکش،بادگیر


شرایط برنامه:
نیاز به استقامت بدنی و روحی به اندازه کافی(آمادگی رویارویی با هر نوع حادثه ، اضافه شدن احتمالی یک روز بیشتر به برنامه، تحمل تشنگی، رویارویی با طوفان شن، باد و …)،تمرینات آمادگی قبل از برنامه،برنامه غذایی قبل از سفر و حین برنامه


توصیف ریگ جن:
کویر« ریگ جن» از صعب العبورترین نواحی کویری ایران و حتی جهان و پر از تپه های ماسه¬ای و باتلاق های نمکی است. در حال حاضر در این منطقه کمترین علایم از حیات دیده می شود. این کویر در جنوب غربی و غرب دشت کویر، جنوب سمنان، جنوب شرق گرمسار، شرق منطقه حفاظت شده کویر، شمال انارک و غرب جندق قرار گرفته است. هیچ گونه چشمه یا چاه آبی در این منطقه وجود ندارد.
مردم محلی معتقدند این سرزمین نفرین شده است. در قدیم کاروان ها و مسافران هرگز از این کویر عبور نمی کردند. قدیمی ها معتقد بودند، این سرزمین نفرین شده و پایگاه شیطان ها و ارواح پلید است. مردمی که در اطراف این کویر زندگی می کنند بر همین باور هستند.این مردم محلی می گویند هر کسی که وارد این سرزمین شده زنده نمانده و ناپدید شده است. ریگ جن را مثلث برمودای ایران هم می نامند. ( به نقل از ویکی پدیا)

 

گزارش سفر:
ساعت 14 روز پنج شنبه مورخ 21 دیماه سال 91 در ترمینال جی اصفهان سوار بر اتوبوس شده و پس از گذشتن از سگزی، کوهپایه،تودشک و نایین در ساعت 17:40 به انارک رسیدیم. انارک شهر بسیار کوچکی بود که به نقل از راننده، از هشت هزار اهالی آن در حال حاضر حدود هزار و دویست نفر در آن زندگی می¬کنند. از قبل با یک راننده ساکن انارک هماهنگ کرده بودیم و بعد از رسیدن به انارک به همراه او راهی روستای الله آباد شدیم. حدود 70 کیلومتر تا روستای الله آباد راه در پیش رو داشتیم. بعد از دیدن تابلوی 15 کیلومتر تا چوپانان، حدود 4 کیلومتر دیگر رفتیم و سپس به جاده فرعی با آسفالتی خراب در سمت غرب پیچیدیم. از آنجا حدود 10 کیلومتر رفتیم تا حدود ساعت 19 شب به روستای متروکه الله آباد رسیدیم.جاده قدیم انارک به چوپانان از الله آباد میگذشته است و این به خوبی در نقشه زیر هم مشخص است.

 

از راننده جدا شدیم و به او گفتیم که حدود 48 ساعت دیگر در معدن نخلک مجددا منتظر ما باشد. قرار بود شب را در کنار جاده کمپ بزنیم و صبح حرکت را آغاز کنیم. ولی سورپرایز شدیم، چرا که یک مزرعه متعلق به آقایی متولد انارک به نام دکتر جعفری در آنجا بود که تعدادی کارگر در آنجا در اتاقی کوچک زندگی می¬کردند. شغلشان دامپروری و مزرعه¬داری بود. انسان¬های بسیار مهربان و مهمان ¬نواز. ما هم خوشحال شدیم که امشب نیاز به رویارویی با هوای سرد نیست. در آنجا با یک گروه از گردشگران آشنا شدیم که با ماشین¬های دو دیفرانسیل برنامه گردشگری با ماشین در چند کیلومتر داخل کویر را در پیش رو داشتند. پس از خوردن شام حدود ساعت 21 تصمیم گرفتیم بخوابیم که ناگهان 4 نفر دیگر وارد اتاق شدند. دو نفر تهرانی به همراه دو نفر فرانسوی.برای فیلم برداری داخل کویر به ایران آمده بودند.آنها نیز نیمه شب رفتند اما حدود 3 بامداد بازگشتند.ماجرایی داشتیم آن شب تا صبح ! بالاخره پس از چند ساعت خواب صبح حدود ساعت 5 بیدار شدیم و پس از جمع کردن کوله¬ها، و خوردن یک لیوان شیر و خرما، حدود ساعت 6 از مزرعه بیرون زدیم وابتدا به سمت شمال غرب و سپس جهتمان شمالی شد.رفتیم و راه رفتیم و راه رفتیم و راه رفتیم. ابتدای مسیر هموار با زمین سفت بود. بوته ها و گیاهان خشکیده فراوان دیده می¬شد. راه رفتن زیاد سخت نبود. در زیر تصویر طلوع زیبای آفتاب در کویر دیده می¬شود.


بعد از یکی دو ساعت ارتفاع تپه¬های ماسه¬ای زیاد شد.آن¬ها هم چندان سخت نبود ولی در ادامه بعد از حدود 8 کیلومتر پیمایش از شروع حرکت به منظور رسیدن به جنگلی کویری در دل ریگ جهت را غربی کردیم و به تناوب بیشتر در جهت غرب و کمی شمال غرب حرکت کردیم و ناچار به عبور از دیواره های بلند ماسه ای شدیم.امان از دیواره¬ها و تپه -های ماسه¬ای بزرگ! راه رفتن در آنها خیلی انرژی می¬برد. پاها تا بالای مچ داخل ماسه فرو می¬رود. برای شکستن شیب تپه¬ها مجبور می¬شوید کلی راه اضافه بروید.به طور کلی در این برنامه هیچ نگرانی از سخت کردن کار بر خود نداشتیم چون نیاز به کسب تجربه و قرار گیری در شرایط سخت با توجه به آمادگی که داشتیم را در خود حس میکردیم ضمن اینکه برای برگذاری برنامه های سنگین تر در آینده نیاز به این کار بود!!!! رفتیم تا حدود ساعت 11 به جنگل مورد نظر رسیدیم. تصویر مربوط به جنگل در زیر مشاهده می¬گردد.


17 کیلومتر از آغاز پیمایش گذشته است.تراکم بسیار قابل توجه است.لطفا اگر اینجا آمدید آتش روشن نکنید. احتمال دارد کل جنگل را نابود کنید. تا ساعت 12 مشغول خوردن صبحانه !!! و استراحت شدیم. ساعت 12 به مسیر خود ادامه دادیم.چون قصد داشتیم از ریگ خارج شویم و به سمت رودخانه فصلی برویم جهت را کاملا شمالی کردیم و به همین دلیل از چند دیواره بلند عبور کردیم.چون جهت دیواره ها غربی شرقی بود این کار انرژی زیادی برد تا سرانجام وارد دشت شدیم.حدود 5 کیلومتر از جنگل فاصله گرفته بودیم اما هنوز چند کیلومتری تا رودخانه فاصله داشتیم که با توجه به کمبود زمان و شروع طوفان با نظر سرپرست برنامه از ادامه مسیر به سمت رودخانه صرف نظر کردیم و جهت را غربی کردیم اما باد شدیدی شروع شده بود.حرکتمان در خلاف مسیر باد خیلی سخت بود.باد کاملا از غرب به شرق می وزید در عین حال ناچار به ادامه بودیم. با کوله سنگین، خلاف جهت باد. اینجاست که آدم به خودش میگوید من اینجا چه کار می¬کنم ؟؟!!! از تپه¬ها و دیواره¬ها رها شده بودیم ولی باد اذیت می¬کرد.حدود 6 کیلومتر در سخت ترین شرایط راه رفتیم.شاید اگر باد نمی وزید این 6 کیلومتر 12 کیلومتر میشد. تا حدود ساعت 15:30 مجددا به سمت تپه¬ها و دیواره¬-های شنی برگشتیم تا شب در بین تپه¬ها اقامت کنیم و از بادها در امان باشیم. حدود ساعت 16 مکانی برای توقف شبانه پیدا کردیم. می¬توانستیم حداقل دو ساعت بیشتر حرکت کنیم اما باد خیلی اذیت می¬کرد و انرژی بسیار زیادی تلف می-کرد. ابتدا با درختان شکسته شده و خشکیده در بین تپه¬های ماسه¬ای، آتش روشن کردیم. دور آتش نشستیم و استراحت کردیم و چادر زدیم. به تجربه سرپرست، شب هنگام زغال¬های آتش را گستراندیم و روی آن¬ها را با ماسه نرم پوشاندیم. ناهموار شد ولی خلاصه بگویم سیستم گرمایش از کف راه انداختیم برای زیر چادرهایمان!!! این هم سورپرایز دوم سفر من بود. فقط مواظب باشد اگر روی ذغال¬ها را خوب با ماسه نپوشانید چادرتان میسوزد. کلی خسارت می¬بینید با این وضع دلار!!! حدود 8 شب خوابیدیم. نیمه¬های شب بود من بیدار شدم. عادت به خوابیدن روی جای سفت ندارم. اولین بار بود که در کل عمرم داخل چادر میخوابیدم!!! و البته دومین بار بود که در کیسه خواب میخوابیدم. ( اولین بارش مربوط به شب قبل داخل اتاق مزرعه بود). صداهایی میشنیدم. اون سه نفر همه خواب سنگین رفته بودند. یک صدا مربوط به خر و پف دوستام بود. صدای دوم هم مربوط به وزش ملایم باد و بارش شن های ریز روی چادر. خبری از جن و پری و اشباح هم نبود!!! آدم هم که اونجا پیدا نمیشد که ازشون بترسیم. موجود زنده دیگه ای هم که اونجا دوام نمیاره! همه اینا رو به خودم گفتم و دوباره خوابیدم.

 

مسیر پیمایش برنامه


خلاصه روز اول :
زمان حرکت : هفت ساعت و چهل دقیقه
زمان توقف : دو ساعت و بیست دقیقه
سرعت متوسط : 7/3 (سه و هفت دهم) کیلومتر بر ساعت
طول پیمایش : 6/28 ( بیست و هشت و شش دهم) کیلومتر
ارتفاع محل کمپ نسبت به دریا : 830 متر
مصرف آب: شش لیتر
مسیر حرکت : رجوع کنید به فایل GPS مربوطه


روز دوم : شنبه صبح ساعت 5:45 دقیقه بیدار باش. بیرون خیلی خیلی سرد بود. روی پوش بیرونی چادر ها یک لایه برفک مشاهده می¬شد. اصلا به میله¬های چادر دست میزدیم یخ میزدیم. نمیدونم شب چطوری در اون سرما خوابیده بودیم. سرپرست مهربان دوباره آتش روشن کرد. پنج دقیقه وسایل را جمع می¬کردیم، 10 دقیقه جلو آتش گرم می¬شدیم. کمی خرما خوردیم ،بدن ها را گرم کردیم و نهایتا 8 صبح حرکت خود را به سمت غرب آغاز کردیم. مجددا کمی در جهت شمال غربی از ریگ(تپه های ماسه ای) دور شدیم تا سرعت حرکتمان بیشتر شود و دوباره جهت حرکت غربی شد.این کار با وجود اینکه کمی طول پیمایش ما را بیشتر می¬کرد، بر سرعت ما به دلیل رهایی موقت از تپه¬ها می¬افزود. ساعت 11 صبح صبحانه خوردیم و مجددا ادامه دادیم.بعد از سه ساعت پیمایش و طی کردن بیش از 10 کیلومتر مجددا به سمت جنوب تغییر جهت دادیم و وارد ریگ شدیم که برای رسیدن به مقصد گریزی از آن¬ها نبود.از اینجا بیش از 20 کیلومتر باید در جهت جنوب و البته خیلی کم متمایل به جنوب غربی حرکت کنیم.روز دوم هوا معتدل بود و خوشبختانه باد نمی-وزید و در نتیجه موقعیت برای عکس گرفتن نیز مناسب بود. هرچند این هوا باعث افزایش مصرف آب میشد. در طی مسیر به یکی از بلندترین دیواره های مسیر برخورد کردیم که ارتفاعش 940 متر از سطح دریا بود. در بالای آن منظره¬ای بسیار زیبا پیش رو داشتیم. کوهی که معدن نخلک در پایین آن قرار داست نیز هویدا شده بود.

 

ولی راه بسیار زیادی مانده بود. بعد از یک سرسره سواری و فرود از دیواره 100 متری حرکت کردیم و رفتیم و رفتیم و رفتیم. و باز هم رفتیم. حدود ساعت 15:30 ناهار خوردیم. در حدود ساعت 17:10 چراغ¬های معدن از دور هویدا شد. به سختی دیده میشد.

 

حدود 12 کیلومتر دیگر در پیش رو داشتیم. ولی خوشبختانه جاده دیگر هموار بود و کوله¬ها تقریبا سبک. چون 80 درصد آب و غذایمان مصرف شده بود. یک ساعت آخر با وجودیکه جاده صاف و هموار بود به خاطر سنگلاخ بودن جاده خیلی اذیت شدیم. رفتیم تا بالاخره ساعت 20 به چراغ¬های معدن رسیدیم. نزدیک شدیم. سیم خاردار داشت !! دور زدیم تا به یک مسجد رسیدیم . مسجد معدن نخلک. داشتیم آب میخوردیم که ناگهان مجددا سورپرایز شدیم!!! با یک ماشین آتش نشانی به جرم ورود غیر مجاز به معدن ما را به نگهبانی ورودی بردند. البته خوشبختانه راه ما را کوتاه کردند. در آنجا پس از پرسش و تفحص فراوان و بازرسی کوله¬ها (از ترس اینکه دینامیت از معدن برنداشته باشیم)رهایمان کردند. بالاخره راننده تاکسی به ما ملحق شد و با سواری به سمت اصفهان حرکت کردیم. ساعت 23 به اصفهان رسیدیم.باید از همان دور که چراغ¬های معدن را می¬دیدیم به سمت چراغ¬های شرقی که ورودی معدن بود متمایل می-شدیم اما وجود یک ماشین در سمت غرب ما را به آن سو کشاند.


خلاصه روز دوم :
زمان حرکت : نه ساعت و بیست دقیقه
زمان توقف : سه ساعت
سرعت متوسط : 8/3 (سه و هشت دهم) کیلومتر بر ساعت
طول پیمایش : 34 ( سی و چهار) کیلومتر
مصرف آب: هشت لیتر
فایل جی پی اس مسیر حرکت به پیوست ارائه می¬گردد.
در پایان از تیم پشتیبانی شامل مسیح فروزمهر،جاوید کاظم زاده،ابراهیم معینی و منیره دادخواه که در تمام طول برنامه پیگیر امور بودند همین طور از محسن ادیب بابت راهنمایی های قبل از برنامه سپاسگزاریم


برخی از مختصات ها:
فرعی روستای الله آباد از جاده اصلی:
N33 35 16.6 E54 17 49.8
محل شب مانی در الله آباد:
N33 37 05.9 E54 09 28.7
جنگل بیشه:
N33 41 40.7 E54 04 17.8
شب مانی در ریگ:
N33 44 15.2 E54 00 18.9
معدن نخلک:
N33 33 43.8 E53 50 30.5
فرعی معدن نخلک از جاده اصلی:
N33 30 48.8 E53 54 49.9

1 نظر
  1. چوپانان آّباد می‌گوید

    گزارش جالبتان را در چوپانان آباد منتشر کردم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.