این کاروانسرا سمت چپ جادهء اصفهان-تهران در روستای مورچه خورت واقع شده است. مورچه خورت در فاصلهء 54 کیلومتری شمال غربی اصفهان قرار دارد. بنا دارای ابعاد 50/73*50/73 متر است. در چهار گوشهء آن چهار برج مدور قرار گرفته است.دو برج توپر بوده و دوبرجی که در طرفین ورودی قرار دارند تو خالی هستند که از فضای آنها به عنوان مستراح استفاده میکردند.سردر ورودی به صورت پیش آمده با دو گوشهء یخ است. در قسمت میانی فضای سرپوشیدهء اصلی قرار دارد که درگاه ورودی در آن واقع شده است.درگاه ورودی از طریق راهرویی با سه دهانه شامل راهروی کوتاه،سرسرا و در انتها ایوان بزرگ شرقی به حیاط داخلی راه درد.در این قسمت دو اتاقک و بالا خانهای وجود دارد که مورد استفادهء کاروانسرادار و نگهبانان بوده است.
حیاط داخلی مربع شکل با گوشههای یخ به سبک چهار ایوانیست دور تا دور حیاط 24 اتاق وجود دارد که جلوی هر کدام ایوانی قرار گرفتهاند.پشت ایوان بزرگ غربی بر محور ورودی بنا اتاق بزرگی قرار دارد که به نظر می رسد از آن به عنوان تالاری جهت سکونت افراد شاخص و یا پادشاه استافده میشده است.با توجه به شواهد ساختمانی این قسمت در دورهء قاجار تعمیر یا بهطور کامل بازسازی شده است.اصطبلهای سراسری پشت اتاقها قرار گرفته،و ورودی این اصطبلها در گوشههای یخ واقع شدهاند.کنار این ورودیها در هر گوشه دو اتاق قرار دارد که محل اقامت چهارپاداران و قافلهداران بوده است.تزیینات کاروانسرا منحصر به آجرکاری قسمت فوقانی برج شمال شرقی است.شاید بر جهای دیگر نیز در اصل دارای چنین تزییناتی بوده که در اثر تعمیرهای بعدی از بین رفتهاند.مصالح بنا شامل آجر،قلوه سنگ در پیها، سنگهای تراشیده در ازارهها،سکوهای سنگی و ناودانهاست .آب آشامیدنی کاروانسرا از طریق نهر آبی که در جلوی آن جاری بوده تأمین میشده است.این نهر از مظهر قنات روستا سرچشمه میگرفته است.
به طور کلی ویژگیهای ساختمانی بنا نشاندهندهء صفوی بودن آن است.با مقایسهء فرم،شکل و پلان بنا با برخی از کاروانسراهای صفوی میتوان ساخت آن را به زمان شاه عباس اول نسبت داد.سردر ورودی شباهت زیادی با سردر کاروانسرای حسنیچه و کاروانسرای گبرآباد دارد و گوشههای پخ هر سه به شکل یک طبقه است. این دو بنا مربوط به زمان شاه عباس اول هستند. از طرفی وضعیت ورودی اصطبلها به طور (به تصویر صفحه مراجعه شود) کامل قابل مقایسه با ورودی اصطبلهای کاروانسرای کوهپایه و بیزیون است که اولی دارای کتیبهای مربوط به زمان شاه عباس اول و دومی نیز هم عصر آن است. 36تنها کتیبه بنا که در فضای داخلی سردر قرار دارد مربوط به دورهء قاجار بوده و نشاندهندهء انجام تعمیراتی در سال 1251 ه.ق است.
اگرچه هیچکدام از سیاحان گذشته به طور مستقیم به این کاروانسرا اشاره نکرده اند ولی مطالبی آوردهاند که نشاندهندهء اهمیت ارتباطی مورچه خورت به عنوان یک شهرک کاروانی است.شاردن که در عهد چند پادشاه صفوی به ایران سفر کرده است در سفرنامهء خود از مورچه خورت به صورت موچاکن یاد میکند و در مورد آن می گوید:«…..در ساعت نه شب به موچاکن رسیدیم.این آبادی قریهء بزرگی است که دارای پانصد باب خانه،باغچه و کاروانسرا های متعدد و باغات و بساتین بسیار و آبهای روان میباشد.»
تاورنیه در بیان منازل بین راهی از کاشان به اصفهان از مورچه خورت به صورت می شیاکور نام برده است و چنین مینویسد :«از قهرود باید سه لیو در میان کوه عبور کرد از آنجا تا اصفهان در هر سه لیو فاصله یک کاروانسرا بنا شده است و اولی موسوم به آشایا(آقا کمال)است،دومی که در وسط یا نصفهء راه قهرود اصفهان است می شیاکور(مورچه خوار)نامیده میشود.که یک کاروانسرای تنها نیست بلکه چند کاروانسرا است و بهترین قسمت قریه را تشکیل میدهد.»امروزه از آن کاروانسراهای متعدد تنها یک کاروانسرا باقی مانده است.
در اوایل دورهء قاجار به خاطر اهمیت این راه ارتباطی به تعمیر این کاروانسرا اقدام کردند ولی در اواخر این دوره کاروانسرا وضعیتی ویران پیدا کرده است و کمتر مسافران در آن اقامت کرده و بیشتر از چاپارخانهء مورچه خورت استفاده میکرده اند.