کلیسای سورپ پطروس، ارومیه
کلیسای قره باغ مربوط به دوره ایلخانی – دوره صفوی است و در شهرستان اورمیه، روستای قره باغ واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۶۲ با شمارهٔ ثبت ۱۶۵۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. به فاصله حدود 75 کیلومتری از شمال شرق شهرستان ارومیه و 35 کیلومتری جنوب شرق شهرستان سلماس روستای قره باغ واقع شده است. این روستا مرکز دهستان انزل شمالی بخش انزل شهر ارومیه است و در طول جغرافیایی و عرض جغرافیایی قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا 1480 متر است. روستا در دره نسبتاً خوش آب و هوا و سرسبز قره باغ واقع شده و تا درون روستا جاده آسفالته کشیده شده است. این روستا که تا ساحل دریاچه ارومیه حدود 5 کیلومتر فاصله دارد یکی از نقاط پر جمعیت منطقه است و در آن حدود 500 خانوار عمدتاً ترک زندگی می کنند. اغلب آنها دامدار و کشاورزند. ارامنه روستا نیز به شهرهای ارومیه و سلماس مهاجرت کرده اند. کلیسای سورپ پطرس در جانب شمال غربی روستا و مشرف به دره قره باغ واقع شده است. به فاصله نزدیکی از کلیسا و در غرب آن قبرستان بزرگ مسیحی با سنگهای لاشه ای و چهارگوش قرار گرفته و آثار اندکی از بناهای خشتی و مسکونی ارمنیان هنوز پابرجاست.
تاریخچه
تاریخ دقیق بنای اولیه کلیسا بدرستی معلوم نیست. ساختمان کنونی آن به استناد سنگنوشته ای که در دیوار غربی کلیسا قرار گرفته به سال 1655 م و همزمان با سلطنت شاه عباس دوم صفوی (1077ـ1052 هـ .ق) ساخته شده است. هر چند می توان احتمال داد که کلیسا قدیمی تر از این نیز باشد ولی در این زمینه تا کنون مدرک متقن و موثقی بدست نیامده است. متن سنگنوشته مذکور که توسط هیئت ایتالیایی معرفی شده بدین شرح است «ساخته شده بوسیله چریکو گریگور[گیگور[ کاتب در سال 1655»در بالای ورودی کم ارتفاع کلیسا در دیوار جنوبی سنگ مکعب مستطیلی کار گذاشته شده که بر روی آن در 3 سطر کتیبه ای بخط ارمنی کنده شده است. ترجمه متن مذکور که توسط هیئت ایتالیایی از دانشگاه میلان انجام شده بدین شرح است. « کلیسا بوسیله نرسس لامپاقس؟ در سال 1785 مرمت شده است».
در ضلع شرقی دیوار جنوبی نیز سنگنوشته دیگری وجود دارد که ترجمه آن چنین است. «هشتم ژانویه سال 1826 کشیش ارشد باغداسر اسکریسی»که به احتمال نام مرمت کننده و تاریخ مرمت مجدد آن است. با مهاجرت ارامنه از روستا کلیسا متروک مانده و بتدریج تخریبهایی در آن صورت گرفت بطوریکه تا مدتها بصورت ویرانه ای باقی بود. سرانجام با همت مسئولین میراث فرهنگی آذربایجان غربی به شماره 1650 در فهرست آثار ملی کشور جای گرفت. بدنبال آن در سال 1378 از طرف میراث فرهنگی مورد مرمت اساسی قرار گرفت و بخشهای فوقانی دیوارها، کف داخلی، سقف و دیگر قسمتهای آن مرمت شد. بعد از خاکبرداری ضلع خارجی دیوار جنوبی و در کنار ورودی اصلی سنگنوشته دیگری نمایان گردید که در دیوار کار گذاشته شده بود.ترجمه سنگنوشته چنین است «کشیش اوهان، ساخت در روستای قجائو (قره باغ؟)، این ساختمان را برای مردگان آن سال … ساختم [مرمت کردم] ».هر چند سال مرمت کلیسا در سنگنوشته خوانا نیست ولی رسم الخط آن نشان می دهد که در قرن هجدهم میلادی نوشته شده است.کلیسا امروزه در وضعیت نسبتاً خوبی است ولی از آن جهت برگزاری مراسم مذهبی استفاده نمی شود.
توصیف کلی بنا
این کلیسا مشتمل بر تالاری است مستطیل شکل و منفرد با مساحت حدود 170 مترمربع که از جهات جنوبی و غربی دارای بدنه آزاد می باشد و از جهات شرقی و شمالی با بناهای خشتی و مسکونی مجاوز تلفیق شده است. کلیسا درون حیاطی محصور بود که امروزه تنها قسمت اندکی از دیوار جنوبی حیاط بر جای مانده است. سایر قسمتها به مرور زمان از بین رفته است.
مصالح
کلیسای سورپ پطرس با استفاده از گچ و سنگهای لاشه ای نسبتاً بزرگ و بعضاً تراش خورده و قلوه ای ساخته شده است.
نقشه
کلیسا بر نقشه ای مستطیل شکل با ابعاد 80/10 × 80/15 متر ساخته شده است. این بنا دارای محور اصلی شرقی ـ غربی است و انتظام اجزا و عناصر آن بر اساس جهت محراب انجام گرفته است. سطح کلیسا همسطح با زمینهای اطراف بوده و دارای یک ورودی اصلی در ضلع جنوبی است. این کلیسا نیز همانند بیشتر کلیساهای آذربایجان به شیوه بازیلیک سه ناوی و ستوندار ساخته شده است و فضای داخلی آن بوسیله چهار ستون با مقطع مربع شکل و دو نیم ستون که در دیوار غربی تعبیه شده به سه ناو تقسیم می شود: ناو اصلی میانی و ناوهای جانبی اش، ناو میانی عریض تر از دو ناو کناری ساخته شده است. این ناوها در امتداد محور اصلی شرقی ـ غربی کلیسا در کنار هم نظم یافته اند. ستونهای چهارگانه اصلی نیز برای برپا نگه داشتن گنبد نقش نگاهدارنده های اصلی را ایفا می نمایند چنانکه در جهان طولی و عرضی بین آنها قوس های رومی زده شده و به کمک این قوسها امکان برپا نگه داشتن گنبد میسر گردیده است. علاوه بر این وجود دو نیم ستون متکی به دیوار غربی در امر قبول رانش یا فشارهای جانبی نقش مؤثری را ایفا می نماید. محراب نیم دایره ای کلیسا در منتهی الیه بخش شرقی و هم عرض ناو میانی و بالاتر از دیگر بخشها قرار گرفته و ورود به آن به وسیله سه پله که بصورت قرینه در دو جناح محراب تعبیه شده امکان پذیر می گردد. در جناحین محراب دو اتاق جانبی (در زبان ارمنی آونداتون به معنی محل امانت) قرار گرفته که فضای داخلی این اتاقها مربع شکل است و در هر یک چسبیده به دیوار محراب و به صورت قرینه، دو طاقچه با طاق تخت تعبیه شده است.
به لحاظ کارکردی، این کلیسا به سه بخش محل عوام، محل سرود خوانان و محراب تقسیم می شود. هنرمند معمار جهت تفکیک حریم این سه بخش از عامل اختلاف سطح بهره جسته است. بدین معنی که محل سرود خوانان که از حدود 6 متری ضلع شرقی شروع می شود بالاتر از محل عوام و محراب نیز بالاتر از محل سرود خوانان قرار گرفته و فضای بزرگتر جهت پذیرش عبادت کنندگان بیشتر به محل عوام اختصاص یافته است.
نماها و تزئینات
نمای خارجی دیواره های کلیسا ساده بوده و فاقد تزئین خاصی است و بوسیله سنگهای قلوه ای و لاشه سنگهای بسیار بزرگ ساخته شده است.ابعاد سنگهای بکار رفته در بخشهای تحتانی دیواره ها اغلب چندین برابر سنگهایی است که در بخشهای فوقانی به کار گرفته است. همچنین احتمال دارد برخی از این لاشه سنگها به عنوان سنگ قبر در قبرستان حاشیه کلیسا بکار رفته باشند که در تعمیرات بعدی در دیوارهای خارجی بنا جاسازی شده اند علاوه بر این می توان پنداشت که برخی از این قطعه سنگها مربوط به بناهای کهنسال وابسته به کلیسا بوده اند که پس از ویرانی، در تعمیرات بعدی در دیوار کلیسا جای گرفته اند. تنها ورودی کلیسا که در دیوار جنوبی تعبیه شده شامل درگاه کم ارتفاع با قوس رومی است که این قوس بوسیله سنگهای لاشه ای ساخته شده است کتیبه ارمنی که قبلاً به آن اشاره کردیم در سه سطر بر بالای ورودی قرار داده شده است و چهار چوب ورودی نیز بوسیله چهار سنگ مکعب مستطیلی تراش خورده تزئین شده است. در ضلع جنوبی دو نورگیر کوچک، در دیوار شرقی سه نورگیر و در دیوار غربی نیز یک نورگیر جهت افزودن به نور داخلی کلیسا تعبیه شده است. دیوارهای جانبی دارای ضخامتی زیاد و به نسبت حجیم هستند به نحوی که نورگیرها به صورت روزنه های کم عرض و مستطیل شکل بچشم می آیند و این حالتی است که در شیوه معماری کلیساهای کهن ارمنستان نیز بکار رفته است. همچنین در بخش فوقانی دیوارهای خارجی به جهت جلوگیری از یکنواختی و سادگی، قرنیزهایی به فاصله 40/1 متری از سقف، دور تا دور کلیسا ساخته شده و به این شیوه دیوارها را از یکنواختی خارج نموده اند.
نماهای داخلی
نمای داخلی دیوارهای کلیسا با استفاده از سنگهای قلوه ای ساخته شده و فاقد تزئین خاصی است. در برخی قسمتها همچون طاق محراب اثر دو پوشش به چشم می خورد که پوشش زیرین با استفاده از مصالح نامرغوب و زمخت گچی حاوی دانه های شن ساخته شده و پوشش روئی اندود نازک گچی است ولی در بیشتر جاها این اندود ریخته و از بین رفته است. هر چند امکان وجود دیوار نگاره ها دور از ذهن نیست ولی به لحاظ تخریب های صورت گرفته و گذشت زمان اثری بر جای نمانده است.
ستونهای بکار رفته در بنا سنگی است و ارتفاع هر ستون در حدود 30/2 متر است این ستونها بوسیله قوسهای رومی باربر به یکدیگر متصل شده اند. علاوه بر این بر بالای محراب که در انتهای بخش شرقی قرار گرفته قوس زیبای رومی با استفاده از سنگهای لاشه ای به قطر دهانه 3 متر ایجاد شده است . نمای ورودی های اتاقهای جانبی آن نیز بوسیله چهار تخته سنگ از نوع سنگهای آذرین تراش خورده ساخته شده و به روی آنها نقش صلیب های متعدد و اشکال هندسی دایره و مربع تراشیده شده است.
هر چند داخل کلیسا تزئینات چشم گیری ندارد با این حال فضای داخلی، از یک حالت پر عظمت و در عین حال آرام و الهام بخش برخوردار است. سقف بلند و قوس های برافراشته و محراب با شکوه و در عین حال ساده کلیسا و همچون روشنایی ملایم داخل بنا ـ که بواسطه 6 نور گیر تأمین می شود ـ برای عبادت کنندگان محیطی جذاب و پر جبروت بوجود آورده است محیطی که در آن وجود پروردگار با تمام روح و جان محسوس باشد. این فضا به مقیاس وسیع بر شرکت کنندگان در مراسم مسلط بوده و آنها را به خود جلب می نماید و تحت تأثیر قرار می دهد.
گنبد اصلی نیم خیز کلیسا که فرم عرقچین دارد بروی بخش عوام ساخته شده است. این گنبد متشکل از سنگهای قلوه ای و لاشه ای ریز و درشت با ملاط گچ است که با مهارت و استادی در کنار یکدیگر کار گذاشته شده اند. بر فراز گنبد اصلی یک نورگیر چهارگوش سنگی جهت افزودن به نور داخلی کلیسا تعبیه شده است.سنگینی گنبد نیز بوسیله طاقهای رومی باربر به ستونهای ضخیم این بخش منتقل می شود آنچه جالب توجه است وجود چندین خمره بزرگ در محل پایه طاق گنبد اصلی و همچنین بخش بالای ورودی اتاقهای جانبی است این خمره ها بصورت افقی درون دیوار کارگذاشته شده اند بطوریکه دهانه آنها مشرف به فضای داخلی کلیساست. استفاده از چنین شیوه ای در برخی دیگر از کلیساهای منطقه از جمله در محراب کلیسای نیمه ویران سورپ نیشان روستای جمال آباد نیز معمول بوده است.
هر چند ساختار آکوستیکی و جذب ارتعاشات صدا در هنگام برگزاری مراسم و دعاهای مذهبی برای این خمره ها دور از ذهن نیست ولی به لحاظ تعداد محدود آنها به طور قاطع نمی توان از این ویژگی آنها اطمینان یافت.اما کارکرد این خمره ها را می توان در دو نکته خلاصه کرد: نخست محلی برای پنهان کردن اشیاء خاص و دوم کاستن از فشارهای وارده ناشی از سنگینی سقف بر طاقها.
حاصل سخن
از قرون اولیه میلادی که ساخت کلیسا در ارمنستان و ایران آغاز شد معماران ارمنی آنها را به سبک بازیلیک می ساختند که شامل دو نوع ساده و ستوندار بوده است. بازیلیک ها شامل سالن های کشیده و مستطیلی هستند که در موقعیت شرقی ـ غربی قرار گرفته و معمولاً به واسطه چند ستون به یک یا سه ناو تقسیم می شوند. وجود کلیسا با طرح بازیلیک با یک یا سه ناو در معماری ارمنستان سابقه ای کهن دارد. بناهای این چنینی عبارت بودند از معبدهای مهری که قبل از گسترش مذهب مسیح در نواحی مختلف ارمنستان وجود داشتند پس از آنکه در سال 301 م دین مسیح در ارمنستان و نواحی غربی ایران رواج یافت بسیاری از معابد به کلیسا تبدیل شده و کلیساهایی که بعد از آن برپا شدند تا مدتها از طرح معابد کهن تقلید می شدند. تداوم ساخت کلیسا با سبک بازیلیک که از قرون اولیه میلادی آغاز شد تا سده های نوزدهم و بیستم به عنوان یکی از مهمترین سبک های کلیسا سازی در بنای غالب کلیسای ارمنستان و ایران مطرح بوده است. هر چند کلیسا با سبک و فرم صلیبی همچون طاطائوس مقدس (قره کلیسا)، زور زور، چوپان ارس و غیره در نواحی آذربایجان به چشم می خورند ولی عمده کلیساهای این دیار نیز پیرو سبک بازیلیک بود و با نمونه های قبل و بعد از خود در نواحی مجاور قابل مقایسه اند. کلیسای سورپ پطرس قره باغ نیز از این قاعده مستثنی نیست و از این لحاظ با بیشتر کلیساهای آذربایجان همچون سورپ خاچ مهلزان، سورپ هوانس قزلجه، سورپ سرکیس خوی، سورپ گئورگ گرد آباد و سورپ هریپسیمه موجمبار و نیز کلیساهای جلفای اصفهان همچون سورپ سرکیس، سورپ میناس و سورپ هوانس قابل مقایسه بوده و تغییر و تفاوت عمده ای را نشان نمی دهد. لذا جا دارد بنای کلیسای سورپ پطرس قره باغ به عنوان یکی از آثار جالب و ارزنده معماری مذهبی ارمنی در شمال غرب ایران مورد توجه قرار گیرد و تحقیقات بیشتری درباره سابقه تاریخی و تغییر و تحولات آن انجام شود. امید است با انجام این تحقیقات بتوان تاریخ صحیح ساخت کلیسا و مراحل مختلف تعمیرات آن را بدرستی مشخص نمود و گامی دیگر در جهت روشن نمودن تاریخ فرهنگ و هنر معماری این مرز و بوم برداشت.
سلام
وقت بخیر
اینجانب فرهاد مومن قره باغ هستم مسئول وب سایت خبری یوردوم قره باغ
تشکر می کنم از مطالبی که جهت معرفی کلیسا روستای تاریخی قره باغ قرار داده اید
و خواهش می کنم جهت تکمیل مطالب و تصاویر از وب سایت خبری یوردوم قره باغ نیز بهره ببرید
http://yourdomgarebag.mihanblog.com/post/2 تاریخچه کلیسا
http://yourdomgarebag.mihanblog.com/post/18 تصاویر کلیسا
بسیار عالی ممنون از روستامون تعریف کردین