آتشکده آذرجو، داراب
این آتشکده در ده کیلومتری غرب داراب قرار دارد و به سبک چهار تاقی با گنبد ساخته شده است. آوار دیوارهای این آتشکده را تا نصف گرفته است و گنبد آن ریخته است. کنار آتشکده کوه سنگی حفره سیاه قرار دارد و چشمه بزرگی نیز در کنار آن است. بنا به روایت مروج الذهب مسعودی این آتشکده به دستور اشو زرتشت بنا شده است. زرتشت به یستاف شاه دستور داد تا آتش مقدس جمشید را بیابد و یستاف شاه آنرا در خوارزم یافت و به دارابگرد آورد و در آنجا آتشکده ای بنا نمود و آتش مقدس را در آن نگه داری نمود. سپس شهر خرم دارابگرد را بنا نمود.از سال 332 هجری قمری نام آن به آتشکده آذرجو تغییر کرد. همانند همهٔ چهارتاقیهای روزگار ساسانی دارای پلانی مربعی است. این سازهٔ تاریخی خاموش از لاشهسنگ با ملاط گچ دستکوب ساختهشدهاست. بدنه داخل اثر، گچاندود بوده که پهنای لایههای گچی آن ۵ سانتیمتر است. گفتنی است چهارتاقیها سازههایی بودهاند که بیشتر کاربری مذهبی داشتهاند. آتشکده، سازهٔ زادبومی ایرانی است که اگر به آن توجه شود ارزش آن نمودار خواهد شد.
آتشکدهٔ آذرجو به شیوهٔ چهارتاقی با گنبدی گرد است که سقف اصلی آن ویران شدهاست. «مقدسی» یکی از رخدادنگاران، آذرجو را شهری از آتش معنا کرده است. در برابر این آتشکده، کوه بلندی به نام «حفر سیاه» و چشمهای طبیعی و بزرگ به نام «اغلانقز» قرار دارد.
این اثر که یک چهارتاقی به جامانده از روزگار ساسانی است همانند همهٔ چهارتاقیهای روزگار ساسانی دارای پلانی مربعی است. این سازهٔ تاریخی خاموش از لاشهسنگ با ملاط گچ دستکوب ساختهشدهاست. بدنه داخل اثر، گچاندود بوده که پهنای لایههای گچی آن ۵ سانتیمتر است. گفتنی است چهارتاقیها سازههایی بودهاند که بیشتر کاربری مذهبی داشتهاند. آتشکده، سازهٔ زادبومی ایرانی است که اگر به آن توجه شود ارزش آن نمودار خواهد شد. هرگاه به ارزشمندی آتشکدهها پی برده شود، میتوان امیدوار بود که آتشکدهها هم مانند ساختمانهای دیگر بازسازی شوند و این بخش از معماری ایرانی برای آیندگان به یادگار بماند. درکنار ان دو حلقه چاه سنگی دردل کوه تراشیده اند که از انها به عنوان مخزن اب برای دو اسیاب که در زیر ان قرار دارد استقاده می شده است.
واژهٔ «دار» به معنی پرورندهاست و داراب یعنی پرورندهٔ آب. داراب به دلیل فراوانی چشمههای آب گوارا و رودخانههای بسیار به این نام خواندهشدهاست. این ایالت را دارابجرد که در اصل دارابگرد است نیز میگویند و در شاهنامه فردوسی نیز اینگونه آمدهاست. این شهر را داراب کیانی پسر بهمن بساخت و گرد به معنی شهر باشد و جرد معرب آن است. برپایهٔ مستندات تاریخی ساختار شهر دارابگرد(داراب) از آن روزگار هخامنشیان است و این شهر را داراب بزرگ که در تاریخ ادبیات ایران از وی به نام داریوش بزرگ یاد میشود ساخته و پرداختهاست. مشهور است که داراب بزرگ دوازده سال سلطنت کرد و شهر دارابگرد (داراب) از بناهای اوست.