بندر ریگ
بندر ریگ ، بندر و شهری در جنوب ایران . در حدود 155 کیلومتری شمال بندربوشهر، حدود پانزده کیلومتری جنوب شرقی بندرگَناوه و حدود سی کیلومتری جزیره خارک ، در کنار یکی از خورهای خلیج فارس (جمعیت طبق سرشماری 1375 ش ، 898 ، 4 تن ) واقع است . این بندر مرکز بخش ریگ ، از بخشهای شهرستان گناوه در استان بوشهر است . ارتفاع آن از سطح دریا یک تا دو متر است .
در 1365 ش ، براساس تصویب نامه هیئت وزیران (ابلاغ به وزارت کشور طی نامه ش 64008 مورخ 5/9/1365)، دهستان رود حُلّه (تنها دهستان بخش ریگ ) مشتمل بر نوزده روستا، به مرکزیت روستای «چهار روستایی » تشکیل شد. از آن پس ، تنها مکان مستقل امامزاده میرحاج ، در محدوده دهستان رود حله ، بر آبادیها افزوده شده است (ایران . وزارت کشور، فرم مختصات جغرافیایی آبادیهای کشور در مقیاس 5ر1 ، فرم 2، براساس برگ ش 3ر6148 نقشه حشم احمدی و برگ ش 2ر6149 نقشه چهار روستایی ). ناحیه ریگ جزو نواحی عمده ساحلی خلیج فارس است («بنادر، لنگرگاهها و جزایر ایران …»، ص 7ـ 8) اما امکانات ساحلی و بندری لازم را برای حضور گسترده و فراگیر در بازرگانی دریایی ندارد، زیرا در موقع بالا آمدن آب ، کشتیها نمی توانند به ساحل نزدیک شوند (رزم آرا، ج 7، ص 33). این مشکل همواره در ریگ وجود داشته است . به نوشته مؤلفی ناشناخته در 1256، بندر ریگ میان دو «غور» (خور) واقع بود: یکی «غور اوله »، دیگری «غورجزیره »؛ و چون هنگام جزر آب این غورها کشیده می شد، کشتیهایی که در آنجا بود در گل می ماند؛ اگر آبش کشیده نمی شد، بهتر از بندر بوشهر بود، زیرا از باد و طوفان در امان بود ( سفرنامه بنادر و جزایر خلیج فارس ، ص 60؛ نیز رجوع کنید به لوریمر، ج 9، ص 1589).
آب و هوای این بندر در تابستانها بسیار گرم و مرطوب و در زمستانها معتدل است . میزان بارندگی ماهانه و سالانه این شهر دارای نوسان شدید است . بیشترین میزان بارندگی از آذر تا فروردین ، و کمترین میزان آن از میانه فروردین تا میانه مهر، و در این شش ماه ، هوا گرم و خشک است (سازمان هواشناسی کشور، 1372 ش ، ص 293؛ همو، 1375 ش ، ص 581). رطوبت هوای این بندر به سبب مجاورت با خلیج فارس و دمای بسیار زیاد، بویژه در تابستانها، بالاست اما در مقایسه با بندرهای دیگر، هوای مناسبتری دارد.
پوشش گیاهی آن متناسب با آب و هوا و تبخیر شدید است ، و به درخت کُنار و مراتع تُنُک برای چرای دام ، و گیاهانی از قبیل طوله ، جیله ، بارهنگ ، گاوزبان ، مَرمَرمِشک ، فِرتْز و شوره محدود می شود. آب آشامیدنی بندر از چاههای آبادی ده کهنه تأمین می شود. تنها رود شور، که فصلی است ، در پانزده کیلومتری مشرق بندر ریگ ، از شمال به جنوب جریان دارد. در آنجا گندم و جو به صورت دیمی ، و تره بار با بهره برداری از آب چاه کشت می شود (ایران . وزارت دفاع . اداره جغرافیائی ارتش ، ج 110، ص 6؛ رزم آرا، همانجا).
جمعیت بندر ریگ در چهار دهه اخیر کمی بیش از دو برابر شده است . این افزایش ، در مقایسه با روند عمومی جمعیت کشور، عادی است و اهمیت کم اقتصادی ، بویژه صنعتی و بازرگانی شهر و حوزه نفوذ آن را نشان می دهد. شغل مردم شهر ماهیگیری ، کشاورزی ، مشاغل دولتی (ایران . وزارت دفاع . اداره جغرافیائی ارتش ؛ رزم آرا، همانجاها) و خرید و فروش اجناسی است که از کشورهای ساحلی خلیج فارس می آورند. مذهب مردم شیعه و زبان آنها فارسی به گویش لری است (ایران . وزارت دفاع . اداره جغرافیائی ارتش ، همانجا). هزینه های جاری و عمرانی واحدهای دولتی از بودجه دولت تأمین می شود که جزو درآمدهای برون شهری به شمار می آید و در بنیه اقتصادی و وضعیت عمومی بندر ریگ تأثیر بسزایی دارد. این بندر دارای پنج مسجد و یک حسینیه است .
کارگاههای صنعتگری ، خدمات عمده فروشی ، خرده فروشی ، و دیگر خدمات عمومی شهر، بیشتر به صورت تک نفره اداره می شوند. بندر ریگ اصولاً فاقد بخش صنعت است . بخش خدمات خرده فروشی مهمترین فعالیت شهر از نظر تأمین نیازهای شهر و بخش ریگ است (مرکز آمار ایران ، 1374 ش ). وضعیت صنعتی و کارگاههای صنعتگری و خرده فروشی روستاهای دهستان رود حلّه نیز ضعیف است . بیشتر روستاهای رود حلّه به علت کمی جمعیت و ناتوانی ساختار اقتصادی دهستان ، فاقد واحدهای اولیه اند (همان ).
کمی جمعیت و رشد کند اقتصادی بندر ریگ از سویی مولود شرایط نامساعد طبیعی و از سوی دیگر به سبب ضعف مدیریت و کمبود تمهیدات و اقدامات سرمایه گذاری در فعالیتهای اقتصادیِ شهر است .
پیشینه . نام بندر ریگ در متون جغرافیایی و تاریخی پیش از صفویه نیامده است . موقعیت این بندر بر سر راه بازرگانی خشکی و دریا، در امتداد کرانه خلیج فارس و مجاورت با جزیره
خارک ، که از چهار هزار سال پیش در دوران فنیقیها سکونت و تجارت داشت («بنادر، لنگرگاهها و جزایر ایران …»، ص 26)، ایجاب می کند که در جای کنونی شهر ریگ بندری بوده باشد. مقدسی (ص 453) فاصله گنابه (جنابه )/ گناوه را تا دشت داودی یک مرحله ذکر کرده است . بر همین اساس ، بندر ریگ را مرکز ناحیه طوایف حیات داودی * ، و آبادی کوچکی در کنار یک خور دانسته اند (سلطانی بهبهانی ، ص 242). برخی از نویسندگان دوره قاجاریه ، ناحیه حیات داود و بندر ریگ را یکی شمرده اند، از جمله به گفته سدیدالسلطنه ، حیات داود به بندر ریگ هم معروف است و دو بندرگاه دارد: یکی ریگ که ضابط نشین است ، دیگری بندر گناوه (1362 ش ، ص 499ـ 500). حیات داود در شمال دهستانهای شبانکاره و اَنگالی واقع شده و کرسی قدیمی آن بندر ریگ بوده است (خیراندیش ، ص 198ـ 199).
سراج الدین علی آرزو (رجوع کنید به خان آرزو * )، مؤلف سده دوازدهم ، از بندر ریگ نام برده و از شاعر معاصرش ، محسن تأثیر تبریزی ، بیتی نقل کرده که در آن نام این بندر آمده است (ص 56؛ حمیدی ، 1374ـ1375 ش ، ص 124). بندر ریگ ، به سبب وجود تپه های ریگ در بندر و پیرامون آن ، بدین نام خوانده شده است . به گزارش یکی از مهندسان دوره سلطنت محمدشاه قاجار (1250ـ1264) در 1256، در یک فرسنگی رودشور تا نزدیکی بندر ریگ ، تپه های ریگ است که پایه آنها از یک سو در دریاست . بندر ریگ یکی از قصبه های بلوک حیات داود است ( سفرنامه بنادر و جزایر خلیج فارس ، ص 59ـ61) و پیش از بوشهر از مهمترین بنادر خلیج فارس بود و تمام تجارت ایران و هند از آنجا انجام می شد، ولی کشتیها بارهای خود را در جزیره خارک ، که در سی کیلومتری آنجاست ، خالی می کردند (کیهان ، ج 2، ص 479؛ دایره المعارف فارسی ، ذیل مادّه ). در دوره صفویه ، قدرتهای استعماری اروپا (پرتغالیها، هلندیها، انگلیسیها) به خلیج فارس رخنه کردند و بندرهای این منطقه مورد توجه آنان قرار گرفت . در اوایل دوران صفویه ستمکاری و غارتگری پرتغالیها در جزایر و سواحل خلیج فارس ، از جمله بندر ریگ ، موجب کینه شدید مردم جنوب نسبت به آنان شد، چنانکه به کشتیهای بازرگانی آنان آزوقه نمی دادند و اهالی بندرهای نَخیلو و ریگ ، که بیش از دیگران از آنها ستم دیده بودند، با ایشان دشمنی خاص و آشکار داشتند. شاه عباس اول صفوی (حک : 996ـ 1038) نیز پرتغالیها را دشمن ایرانیان می دانست (فلسفی ، ج 4، ص 203).
از دوره صفویه به بعد، سیاحان و نمایندگان اروپایی ، مثل ژان باپتیست تاورنیه * و ژان تونو از راه بصره به بندر ریگ و شیراز و اصفهان رفت و آمد می کردند (گابریل ، ص 147، 151). ازینرو در دوران صفویه و قاجاریه ، بندر ریگ را دروازه ورود جهانگردان و پژوهشگران به ایران می نامیدند (حمیدی ، 1374ـ 1375ش ، ص 123). بندر ریگ در 1076، از بندرهای تجاری بود و از دوره صفویه به بعد جزیره خارک از توابع آن به شمار می آمد (قائم مقامی ، همانجا). به گفته تونوی فرانسوی که در 1076/1665 جزیره خارک را دیده ، تجارت بصره با بندر ریگ و اصفهان از راه این جزیره صورت می گرفته تا شامل حقوق گمرکی نشود (به نقل استیف ، ص 158). به نوشته جان فرایر ، که در 1088ـ1089/ 1677ـ 1678 در ایران بوده ، در زمان شاه سلیمان اول صفوی (1077 یا 1078ـ1105) بندر ریگ جزو حوزه اداری لار بوده و نیمی از صید مروارید بندر در دست ایرانیان و نیم دیگر متعلق به عربها بوده است (به نقل طاهری ، ج 1، ص 162، 165).
اهمیت بندر ریگ تا حدی بود که پس از بروز اختلال در وضع تجاری کمپانی هندشرقی به سبب هجوم افاغنه ، این شرکت سعی کرد که در آنجا ایستگاهی تأسیس کند و نماینده هم به آنجا فرستاد، اما کار به علت تحریکات و ضدیت هلندیها بی نتیجه ماند (کرزن ، ج 2، ص 484) تا اینکه در 1167/1763 کمپانی هند شرقی انگلیس در این بندر دایر، و بعداً به بوشهر منتقل شد (حمیدی ، 1373 ش ، ص 21).
دوران آبادانی بندر ریگ ، که در دوره صفویه آغاز شده بود تا اواسط دوره حکومت کریم خان زند (1163ـ1193) ادامه یافت . با رقابت قدرتهای بازرگانی دریایی هلند و انگلیس در خلیج فارس ، و وجود ویژگیهای فئودالی طوایف حاکم بر سواحل شرقی خلیج فارس ، این بندر اهمیت پیشین خود رااز دست داد. کریم خان در ابتدای حکومتش نسبت به توسعه بازرگانی خارجی توجه نشان می داد. بسط حوزه فرمانروایی او تا کرانه های خلیج فارس ، پیش شرط گسترش حکومت و بازرگانی بود. در این ایام خوانین و سرکردگان طوایف عرب ، حاکم نواحی مهم ساحلی بودند. تنها شیخ نصر، که بر بوشهر و حوالی آن و بحرین مسلط بود و در آبهای خلیج فارس ناوگان داشت ، فعالانه از کریم خان حمایت می کرد، اما حکام جزء، تابع کریم خان نبودند، بویژه میرمهنا، حاکم بندر ریگ و مضافات آن و جزیره خارک ، که با افراد خود راه بازرگانی پایتخت (شیراز) و بندر مهم بوشهر را بسته بود (دلدم ، ص 99ـ100؛ آل احمد، ص 180). کریم خان با هلندیها نیز درگیر بود، زیرا خارک را پس از نادرشاه بارون کنیپ هاوزن پروسی سرپرست تجارتخانه هلندی بصره ، تصرف کرده بود (گابریل ، ص 172، پانویس 2؛ آل احمد، ص 177؛ اقبال آشتیانی ، ص 108ـ109). کنیپ هاوزن ، خارک را مرکز صید و تجارت مروارید قرار داد و آنجا را آباد کرد. جزیره خارک به سبب داشتن لنگرگاه خوب ، و قرار داشتن در تقاطع راههای دریایی از بصره به بندر ریگ و بوشهر، بویژه تسلط بر دهانه شط العرب و بصره ، دارای اهمیت فراوان بود (گابریل ؛ دلدم ؛ اقبال آشتیانی ، همانجاها). درباره امکانات پهلوگیری کشتیها در بندر ریگ ، مقامات هلندی در 1162/1756 گزارش داده اند (رجوع کنید به فلور، ص 414).
کریم خان زند، در آغاز فرمانروایی خود، با میرمهنا که تازه به قدرت رسیده بود و در ریگ فرمانروایی بلامنازع بود، کاری نداشت ؛ حتی در 1176، که میرمهنا قصد کشتن او را داشت ، از سر خونش درگذشت و مجدداً وی را ضابط بندر ریگ کرد (اقبال آشتیانی ، ص 109؛ فرامرزی ، ص 34). کریم خان که با انگلیسیها منشوری امضا کرده بود، انتظار داشت که در مبارزه با خوانین و سرکردگان طوایف عرب خلیج فارس و خصوصاً میرمهنا، از یاری ناوگان انگلیسی برخوردار گردد، اما انگلیسیها در پشتیبانی نظامی از کریم خان عجله ای نداشتند، زیرا این امر موجب بهبود وضعیت رقیبان هلندی آنها می شد (دلدم ، ص 101ـ102، 104).
در این هنگام ، جدال میرمهنا، حاکم بندر ریگ ، بر سر این موضوع در گرفت که هلندیها در ازای اشغال جزیره چه مبلغی باید بپردازند. این خصومت چندین سال طول کشید و شدید شد (آل احمد، ص 178). میرمهنا، که با کمکهای پنهانی انگلیس کشتیهای بازرگانی خود را به ناوهای توپدار تبدیل کرده بود، در 1179 قلعه هلندیها را تصرف کرد و آنها را با وضع ناگواری از خارک ، و عملاً از خلیج فارس ، بیرون راند (قائم مقامی ، ص 94؛ اقبال آشتیانی ، همانجا؛ دلدم ، ص 104). سپس ، میرمهنا در دریا و سواحل آن به راهزنی و دستبرد به اموال و کشتیهای مردم پرداخت ، و کریم خان برای دفع او زکی خان زند را به بندر ریگ فرستاد (اقبال آشتیانی ، همانجا).
پس از فرار میرمهنا به بصره و اعدام او در آنجا و سلطه کامل کریم خان بر منطقه ، بندر ریگ هنوز دارای ناوگان کوچکی بود، زیرا در 1187 به علت طاعونی که در عراق رخ داد انگلیسیها دارالتجاره بصره را خالی کردند و مخازن خود را بر دو کشتی بار کرده عازم بمبئی شدند. کریم خان از بندر ریگ چند کشتی فرستاد و یکی از دو جهاز شرکت انگلیسی را گرفته به بندر ریگ آورد (اقبال آشتیانی ، ص 110). علاوه بر این ، هنگام لشکرکشی صادق خان زند به بصره در 1189/ 1775، او سی کشتی کوچک از بندر بوشهر و بندر ریگ فرستاد (کرزن ، ج 2، ص 473).
درگیریهای دوران کریم خان زند و جانشینان او و گستاخیهای میرمهنا نسبت به همسایگان و حکومت مرکزی و سرانجام شکست و نابودی او، سبب افول موقعیت بازرگانی بندر ریگ و اهمیت یافتن بیشتر بندر بوشهر شد (خیراندیش ، ص 199). از دو گزارش ممیزی سرحدّات جنوب از دو مأمور با تجربه در 1253 و 1256، وضعیت اجتماعی ، اقتصادی ، جمعیت و ترکیب آن و وضعیت عمومی دوران فراز و فرود بندر ریگ روشن می شود. محمدابراهیم کازرونی ، که به دستور فرمانروای فارس ، مأمور مطالعه بنادر و جزایر خلیج فارس شد و در 1253 بندر ریگ را نیز بررسی کرد و در دوره آبادانی حکومت امرای زهاب نیز آنجا را دیده بود، اهمیت گذشته ، و ویرانی شدید بندر ریگ را نسبت به گذشته وصف کرده است . تا این سال صد و پنجاه خانوارِ عرب و عجم در بندر ریگ زندگی می کردند، اما به علت جریمه و تعدیات بی سببِ حاکم ایشان ، شیخ نصرخان ، آنجا را ترک کردند؛ ازینرو در 1253، تنها بیست خانوار از طایفه شبانکاره ، و سی ـ چهل خانوار عرب در بندر ریگ زندگی می کردند. تنها جای آباد بندر، نارنج قلعه در شمال قلعه بندر ریگ بود. تا زمان خرابی ، در بندر ریگ خرما و انجیر و انگور پرورش می یافت ، و جزیره گونه ای به محیط چهار فرسنگ ــ که در جنوب بندر ریگ واقع بود و هنگام جزر به خشکی متصل می شد ــ نیز جایگاه بستانهای اهالی بندر بود. در آنجا ده هزار نخل وجود داشت و انجیر و انگور فراوان آن ، نیاز مردم بندر را تأمین می کرد. در 1253، از کشاورزی بندر، جز تعدادی درخت نخل و انجیر، بقیه نابود شده بود (ص 44ـ46).
از گزارش مؤلفی ناشناخته در 1256، شکل ، ابعاد، استحکامات ، جمعیت و خرابی شهر بندر ریگ نمایان است . به گزارش او، اصل ترکیب این بندر نزدیک به مربع است و طول هر طرف آن مربع چهارصد ذرع و محیطش 600 ، 1 ذرع است ، و در محاذی شهر جزیره ای به نام حلّه قرار دارد. سمت دریای این بندر را در زمان گذشته «بسیار محکم و به طور باستیان ] = قلعه [ فرنگان »، و دور سه سمت دیگر را برجهای بسیار بزرگ بر سر خاکریزی به ارتفاع پنج شش ذرع ساخته بودند. این قلعه ، هنگام نزاع کریم خان زند با میرمهنا خراب شد. به روایتی ، میرمهنا باعث احداث قلعه این بندر بوده است ، اما طرح آن به طراحی و کارهای فرنگیان شباهت داشته و احتمالاً هلندیها، هنگام اقامت در جزیره خارک ، در طراحی و ساخت آن به او کمک کرده بوده اند ( سفرنامه بنادر و جزایر خلیج فارس ، ص 60ـ61). از بیشتر روستاهای کل بلوک حیات داود در دوره محمدشاه قاجار، فقط اسمی باقی بود و بندر ریگ که قصبه (مرکزِ) این بلوک بود، بیشتر از پنجاه خانوار نداشت و از هنگام ویرانی قلعه اش ، مردمانش نیز متفرق شدند (همانجا). بنابه گزارشی درباره تجارت بوشهر در 1287، بندانک (بندر ریگ ) در دوره نفوذ هلندیها جای مهمی بوده ، و هلندیها در آنجا و در جزیره خارک تأسیساتی داشته اند (عیسوی ، ص 129).
پس از رویدادهای دوره زندیه ، بندر ریگ ، جز در اوایل قرن چهاردهم ، چندان آباد نبوده است . استیف (ص 158) که در 1254، و اوژن فلاندن * (ص 368) که میان سالهای 1256 تا 1258، بندر ریگ را دیده اند، آن را بندری کوچک ذکر کرده اند. در دوره قاجاریه ، بندر ریگ توسعه نیافت و اصولاً به سواحل خلیج فارس بی توجهی می شد، زیرا آنان تهران را پایتخت کردند و به شمال کشور بیشتر توجه داشتند. بتدریج از اواسط دوره قاجاریه ، در بندر ریگ مبادلات دریایی ادامه یافت . به نوشته دو دانشمند فرانسوی ، بابن و فردریک هوسه در 1302ـ1303/ 1885، علی خان ، حاکم بندر ریق (= ریگ )، با تجار بوشهر و فرنگیان مناسبات بازرگانی داشت (ص 146). به گفته کرزن ، گمرک بندر به مبلغ پنج هزار تومان اجاره داده می شد (ج 2، ص 484). در 1308 تا 1309، رود حلّه با چهارده پارچه آبادی از مضافات بوشهر و تابع حکومت بندر ریگ ، و جزیره خارک (از صیدگاههای مروارید خلیج فارس ) در تصرّف خوانین این بندر بود. ضابط بندر ریگ در آن ایام علی خان ، پسر حسینعلی خان ، بوده است . در این بندر، در آن زمان یک مدرسه چهار کلاسه وجود داشت (سدیدالسلطنه ، 1362 ش ، ص 499، 511، 545). توصیف لوریمر از شهر بندر ریگ ، وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی آنجا را در دهه دوم قرن چهاردهم نشان می دهد. به نوشته او شمال و جنوب شهر را زمینهای کشاورزی فراگرفته بود، و در مشرق شهر، به فاصله حدود دو مایلی ، رشته تپه هایی کم ارتفاع قرار داشت . تنها ساختمان دفاعی شهر بنای قلعه مانندی بود که مقرّ خانِ بندر بود. خانه های کوچکتر شهر خشت و گلی بود و در ساختمان خانه های اعیانی سنگ وارده از شبه جزیره بوشهر و ملاط آهکی جزیره خارک به کار رفته بود. خان از بیم طمع حکومت ایران ، آگاهانه مانع آبادانی شهر می شد. در بندر ریگ دو زیارتگاه وجود داشت . بندر ریگ در آن زمان حدود 500 ، 2 تن جمعیت داشت که نژادشان مخلوط ، اما غلبه با اصل عرب و لر، و زبانشان فارسی با گویش لُری بود. مردم به خوی آرام شهرت داشتند. با این حال ، در هر پنج خانه حدود سه اسلحه مارتینی وجود داشت . مذهب مردم شیعه بود، اما در آنجا همچنان آداب و رسوم روزگارانی که قسمتی از آنها زردشتی بودند، به یادگار مانده بود. بندر ریگ عمدتاً با بوشهر و کویت مبادله داشت و به بلوک مهم حیات داود و قسمتی از بلوک شبانکاره خدمات عرضه می کرد. داد و ستد در آن سالها افزایش یافته بود؛ گفته می شد که میانگین واردات ماهانه بندر ریگ از بوشهر صد لنگه یا کیسه شکر، پنج صندوق چای ، پنجاه کیسه برنج هندی ، صد حلب نفت و پنجاه عدل پارچه گلدار منچستری بوده است . شتر نیز به تعداد بسیار از کویت وارد می شد. صادرات بندر ریگ به بوشهر عبارت بود از: جو، صمغ ، پشم و دام ، و مقداری گندم . قسمت اعظم گندم به کویت ، بحرین و مسقط صادر می شد. پول رایج بندر ریگ ، قران ایران بود، اما روپیه و دلار نیز رواج داشت . آب از چاه تأمین می شد (ج 9، ص 1589ـ1590). به گفته لوریمر «پستخانه ایران چهار سال پیش ، و دفتر تلگراف در یک سال و نیم قبل (1323) گشایش یافت . از خط تلگرافِ برازجان و دیلم ، که در مسیر خط تلگراف برازجان ـ اهواز است ، کمتر استفاده می شود. میان بندر ریگ و بوشهر، با استفاده از قایقهای بادبانی ، ارتباطی همیشگی برقرار است . ریگ به طور کلی اقامتگاه خانواده خان و حاکم بلوک حیات داود است . گمرک شاهنشاهی ایران در آنجا در 1321 تأسیس شد» (ج 9، ص 1590).
در 1323، بندر ریگ ، رود حلّه و جزیره خارک همچنان تحت حکومت بوشهر و از توابع این بندر بودند. مالیات بندر ریگ در 1325، 500 ، 5 تومان و مالیات رود حلّه 000 ، 4 تومان بود (سدیدالسلطنه ، 1371 ش ، ص 79، 85).
در دوره پهلوی تا دهه 1340ش ، هنوز جمعیت و اقتصاد بندر ریگ ، رشدی نداشت ، اما از اواخر این دهه تا حدودی رشد کرد.
از رجال بندر ریگ علی خان بندر ریگی است که لطفعلی خان زند را هنگام فرار به بوشهر و بندر ریگ ، پناه داد و برای کمک به وی قشونی تدارک دید. حیدرخان بندر ریگی ، فرزند خانعلی خان ضابط و حکمران بندر ریگ ، در سالهای مقارن با جنگ جهانی اول و تجاوز انگلیسیها به بوشهر، در این بندر زندگی می کرد. مشهور است که او در جنگ بین انگلیسیها و مبارزان جنوب ، جانب انگلیسیها را نگه داشته و از همکاری با مبارزان در جنگ خودداری کرده بود. خانه و مسجد حیدرخان هنوز در بندر ریگ برجاست . حاج غلامحسین بندر ریگی تاجر شاعر نیز از افراد مشهور این بندر بوده است (حمیدی ، 1373 ش ، ص 21ـ22).
نظرات بسته شده است.