تعاریف پایه از دق (دغ) و کویر
چنانچه بیابان را یک بومسازگان درنظر بگیریم که مرز های آن با استفاده از شاخصهایی نظیر اقلیم‘ خاک ‘ پوشش گیاهی و….. تعیین میشود دغ و کویر در داخل آن تشکیل میشوند. در حقیقت‘ از نظر پیکر شناسی زمین ‘ دغ و کویر دو ریختار(تیپ) از واحد پلایا در یک چشمانداز بیابان هستند.چون هنوز تعریف مشخص و کاملی در مورد بیابان ارایه نشده تعاریف دغ و کویر از یکدیگر متمایز نگردیدهاند .ولی آنچه مسلم است‘ تفاوت این دو به معیارهای خاکشناسی برمیگردد.
دغ و کویر به طور معمول به اراضیایی که در پایاب حوضههای آبریز داخلی و یا مسیرهای کم شیب مسیلها قرار دارند گفته میشود که پوشیده از رسوبهای ریزدانه حاصل از تهنشینی است.
از نظر نگارش فارسی دغ(دال با غین)به معنی زمین بی گیاه صحیح است نه دق(با دال و قاف) به معنی کوبیدن‘ با این وصف در حال حاضر در بیشتر منابع علمی دغ را با دال وقاف بکار بردهاند.
کویر یک کلمه فارسی اصیل آریایی است که به معنی زمین وسیع و شورهزار. اصلا کور(کاف ساکن و واو بشدت تلفظ میشود) در زبان سنسکریت به معنی نمک است.
درکتاب فرهنگ نظام (جلد سوم تألیف سید محمد علی داعی الاسلام) دق ( با "دال" و "قاف" )به معنی کوبیدن و دق الباب به معنای کوبیدن درخانه و آرد کردن آورده شده است در حالیکه دغ ( با حروف نوشتاری " دال " و " غین " )* را زمین بی گیاه آورده است و دغ سر را به کسی که پیش سرش مو نداشته باشد ، اطلاق کرده است. در همان منبع نیز آمده که : " در زبان محلی انارکی‘ دغ زمینی است که بر آن سیلاب آمده و خشکیده و یک طبقه از گل محکم احداث شده که مانع روئیدن چیزی است " .
همچنین در فرهنگ فارسی معین و عمید‘ دغ به معنی زمینی که علف و گیاه در آن نروید آورده شده است و دغسر به سر بی موی طاس و کسی که ریش و سبیل و ابرو و مژه را پاک بتراشد گفته شده است.
تنها در فرهنگ فارسی عمید علاوه بر این از کلمه دک نیز برای دغ استفاده شده است و دک را به معنی ریگستان یا زمین هموار و کوبیده و هموار ، همچنین مترادف با دغ ، سر بی مو ، زمین خشک و سخت ، زمین بی آب و علف ، درخت بی برگ گفته شده است . در همین منبع دک و لک به معنی خشک و خالی ، زمین بی آب و علف که با نگارش دق و لق یا دغ و لغ نیز بکار برده شده است .
آنچه مسلم است از نظر نوشتاری "دغ" صحیح است و منظور زمین بی گیاه است که محدودیتی مانع رویش در آن میشود.
نظرات بسته شده است.