حلزون

مقدمه
نرمتنان شاخه‌ای از جانوران هستند که شامل 5 رده آمفی‌نورا ، شکم‌پایان ، ناوپایان ، دوکفه‌ایها و سرپایان هستند. حلزونها جزء رده شکم پایان می‌باشند. حلزونها ، دریازی ، ساکن آب شیرین و یا خشکی‌اند. توده احشایی اصولا پیچ خورده است و درجه تابیدگی آن یکسان نیست. معمولا صدف دارند. در سر چشم و یک یا دو جفت شاخک وجود دارد و 35000 گونه دارند.

بدن حلزون
بدن شامل قسمتهای زیر است: سر که دارای یک جفت بازوی حسی است، یک پای شکمی و پهن عضلانی که نوعی عمل خزیدن را انجام می‌دهد و یک توده احشایی پشتی و گنبد مانند که بیشتر اندامهای داخلی در آن جای داشته‌اند. مرحله لاروی حلزون ولیگر نام دارد که مجهز به یک کمربند مژکی ظریف است و آن را به عنوان عضو شنا بکار می‌برد. قسمت پشتی ولیگر بعدا کاملا بزرگ می‌شود و توده احشایی در حال رشد به سمت پشت برآمدگی می‌بابد. اما این رشد رو به بالا در طرف راست و چپ بطور یکسان صورت نمی‌گیرد و نتیجه آن پیچ‌خوردگی توده احشایی و صدفی است که روی این توده را می‌گیرد.

رشد رو به بالا همچنین سبب می‌شود که لوله گوارشی به شکل U درآید و مخرج کاملا به دهان نزدیک شود. مجموعه توده احشایی ولیگر نسبت به بقیه بدن معمولا معادل 180 درجه در خلاف جهت حرکت عقربه‌های ساعت می‌چرخد. در نتیجه فضای جبه در جلو و در بالای سر قرار می‌گیرد، آبششها جلویی می‌شوند، مخرج سوراخهای دفعی و تناسلی همه همگی در جلو قرار می‌گیرند و به فضای جبه باز می‌شوند. لوله گوارشی از شکل U به صورت یک قطعه درمی‌آید و قلب می‌چرخد.

تحول به صورت تابیدگی بدون تردید نوعی سازگاری با روش زندگی در حال بلوغ است. حلزونها با عقب کشاندن بدن به درون صدف از خود محافظت می‌کنند و چون صدف یک دهانه بیشتر ندارد، بازشدن دهان و مخرج در یک جا نوعی مزیت محسوب شده و دهان نزدیکتر به زمین خواهد بود. در عین حال با این پیچیدگی قسمتهای سنگین بدن از سر راه دور شده، در روی قسمت عقبی بدن واقع می‌شوند. در نتیجه مرکز ثقل طوری جابجا می‌شود که حرکت شکم پای صدف‌دار آسانتر شود.

در بعضی شکم پایان بویژه لیسه‌های خشکی و دریازی ، صدف کوچک شده یا از بین رفته است. رشد در این موارد شامل بازشدگی است که در نتیجه توده احشایی تا حدودی یا بطور کامل به جایگاه نوزادی خود برمی‌گردد. لیسه‌های ساکن خشکی برای جلوگیری از خشک شدن باید در نقاط مرطوب بسر برند. این جانوران معمولا شبها از جایگاه خود خارج می‌شوند و از سبزیها تغذیه می‌کنند. لیسه‌ها خسارات زیادی به باغها وارد می‌آورند. فضای جبه همه حلزونهای ساکن خشکی از محفظه آبششی به محفظه ششی تغییر یافته است و این حلزونها از هوا تنفس می‌کنند. پاره ای از این جانواران ، سازگاری مجدد با محیط آب یافته‌اند اما هنوز هم با شش تنفس می‌کنند و برای گرفتن هوا باید گاهگاهی به سطح آب بیایند.

حلزون چگونه راه می‌رود؟
حلزون را حتما دیده‌اید و حتما به راه رفتن این جانور توجه کرده‌اید. دیده‌اید با آنکه پا ندارد ولی خیلی راحت بر روی زمین جابجا می‌شود. حلزون را نرمتنی شکمپا می‌نامند چرا که در حقیقت تمام قسمت زیرین بدنش ، پای آن بشمار می‌رود. پس حلزون پایی دارد بسیار پهن و صاف و به کمک عضلات آن خود را بر روی زمین می‌لغزاند و به این گونه روی زمین راه می‌رود. این جانور برای آنکه حرکات خود را آسان‌تر انجام دهد، از غده‌هایی که در پا-شکم خود دارد ماده‌ای چسبناک می‌تراود و جاده خود را لیز و هموارتر می‌کند. پای حلزون یا همان شکمش چنان سخت و نیرومند است که اگر خود را به لبه تیغی بکشد، کمترین آسیبی نخواهد دید.

شگفتیهای حلزون
حلزون جانوری شگفت‌انگیز است. حلزون هیچگاه گم نمی‌شود زیرا از غریزه ویژه‌ای برخوردار است که هر چه از جایگاه خود دور شود دوباره به راهنمایی این غریزه به همان محل باز می‌گردد. دیگر از شگفتیهای حلزون آن است که هر چند اندامش فقط حدود 10 گرم وزن دارد ولی قادر است چیزی به وزن 450 گرم را کشان‌کشان بر روی زمین به دنبال خود ببرد. دیگر از شگفتیهای حلزون ، زبانش است. این جانور زبانی دارد که مانند سوهان صدها دندانه ریز بر روی آن روییده است. این همان آلت برنده حلزون است که با آن خوراکش را قطع و ریز ریز می‌کند. خوراک بیشتر حلزونها انواع گوناگونی از گیاهان است.

 

رشد

نظرات بسته شده است.