روستای کهنسال گرمه
خورو بیا بانک درست در وسط کویر مرکزی ایران قرار دارد؛ جای دور دستی که انگار میلیون ها سال هیچ تغییری نکرده. در یکی از روستاهای این منطقه امکان گشت و اقامت برای بیابانگردان ایجاد شده است.
امیر علیزاده-دو کویر بزرگ ایران بیش از پیش به جاذبه های توریستی تبدیل شده اند. گرمه و مصر در دل دشت کویر از نقاط پرمسافر هستند.
اغلب آدم هاکویر را چیزی بیشتر از یک زمین خشک و برهوت پر از ریگ و ماسه که می تواند جان بگیرد و باعث بدبختی شود، نمی دانند. آنها کویر را در کابوس هایشان تجسم می کنند. اما با گذشت زمان انسان برای بقا با کویر کنار آمد و توانایی های بی نظیری را برای زندگی در کنار او توسعه داد و آن را بهتر شناخت و ویژگی های خارق العاده آن را کشف کرد.
ابتدا گمان می رفت سن کویر و زمین یکی است، اما متخصصان توانستند با تحقیقات بیشتر کشف کنند که قدیمی ترین مناطق بیابانی بیش از 5 میلیون سال عمر ندارند، در حالی که خود زمین عمرش به 5 میلیارد سال می رسد.
این بیابان ها و کویرها که در مجموع یک پنجم سطح خشکی زمین را تشکیل می دهند، به مرور زمان جذابیت های شگفت انگیز خود را به رخ انسان کشیدند و حالا از توریستی ترین نقاط جهان هستند. ایران نیز که دو تا از خشک ترین و گرم ترین کویرهای زمین را داراست، چند سالی است که بیش از پیش توریست جذب می کند.
یک جایی در وسط کویر مرکزی، آبادی کوچکی به نام گرمه وجود دارد که تقریبا دو سال است میزبان توریست های زیادی بوده. گرمه 700 کیلومتر با تهران و 200 کیلومتر با یزد فاصله دارد و از دو طریق جاده یزد – طبس یا سمنان- نائین می توان به آن رسید.
گفته می شود گرمه جزو آن قسمت از خشکی است که میلیون ها سال پیش هم وجود داشته. در این آبادی در حال حاضر تنها 150 تا 200 نفر زندگی می کنند که اغلب از طریق کشاورزی و حقوق بازنشستگی امرار معاش می کنند. حتی نوجوانانی که قصد ادامه تحصیل در دبیرستان را دارند، باید زحمت سفر به خور در شمال شرق استان اصفهان در 40 کیلومتری شمال گرمه را به خود بدهند و از شنبه تا پنج شنبه در مجتمع های شبانه روزی آنجا بمانند، چون در گرمه تنها دو مدرسه دبستان و راهنمایی وجود دارد.
اما در دو سال گذشته گرمه و ده های اطراف آن به همت یک شخص، رونق خاصی پیدا کرده اند. او مازیار نام دارد و آبا و اجدادش که از طایفه آل داوود بودند، همگی در گرمه زندگی می کردند. پدربزرگ مازیار، حسن آقابیگ معروف است که یکصد سال پیش به یک کاشف سوئدی در راهش از جاده ابریشم کمک کرد تا از این منطقه عبور کند. داستان زندگی مازیار خود به تنهایی یکی از جاذبه های توریستی گرمه است.
مازیار که 35 سال دارد، در فرانسه معماری خوانده و با یک زن فرانسوی نیز ازدواج کرده است. او که موسیقیدان و سفالگر متبحری است، از سالها پیش آرزو داشته در گرمه یک کارگاه سفالگری راه بیندازد و در همان جا زندگی کند. تا اینکه سرانجام یک روز خود را از تهران و زندگی شهری به قول خودش کند و در مزرعه ای نزدیک گرمه با شتر و بز در تنهایی به مدت یک سال و نیم روزها را سپری کرد. مازیار از تهران و هر شهر دیگری بیزار است و از اینکه به بزرگترین آرزو یش رسیده، احساس سعادتمندی می کند. او 3 سال پیش تصمیم گرفت که با بازسازی خانه محلی خانواده اش در گرمه که 400 سال قدمت دارد و در حاشیه کویر که از بچگی به خوبی با آن آشنا بوده، تجارت جدیدی را آغاز و در آن از میهمانانش پذیرایی کند. مازیار در دو سال گذشته از طریق شرکت خود آتشونی( به زبان زرتشتی به معنای شب نشینی دور آتش) توریست های زیادی را از سرتاسر ایران و از خارج مخصوصا از اروپا به گرمه آورده است. نام او حتی در کتاب راهنمای مشهور Lonely Planet که اقامتگاه های ارزان را در نقاط دیدنی جهان معرفی می کند، ثبت شده است. کارشناسان این کتاب استرالیایی هر دو سال یک بار به گرمه می روند تا اطلا عات خود را به روز کنند. به گفته یک توریست انگلیسی که در ایام نوروز به کویر آمده و میهمان مازیار بوده، همه سفارت ها در ایران او را می شناسند و به عنوان یک راهنما به هموطنان خود معرفی می کنند.
مازیار به میهمانانش خدمات ویژه ای را ارایه می دهد؛ از شترسواری و دوچرخه سواری گرفته تا اجرای موسیقی. او به همراه دوستانش با زدن دف و نواختن سازهای صحرایی مثل دیجریدو که متعلق به بومی های جنوب استرالیاست و با چوب درخت گردو ساخته می شود و همین طور با زدن کوزه شب های کویر را در منزلش به محفل دلنشینی بدل می کند. حتی دو شتر او که در حیاط مقابل خانه اش زندگی می کنند و او نام آنها را شبنم و شموت گذاشته نیز جذاب و تماشایی هستند، اما بی شک جذاب ترین قسمت اقامت در گرمه، سفر به مصر و فرحزاد در 60 کیلومتری گرمه است؛ دو دهکده در دل کویر.
چند ساعت پیاده روی روی ماسه های روان دشت کویر با پاهای برهنه، احساس توصیف نشدنی در آدم ایجاد می کند. راست است که سکوت کویر را هیچ جا ندارد. اصلا سکوت در کویر معنا پیدا می کند. حالا کویر نه آن خشکی آزاردهنده اش را داشت و نه آن داغی کشنده اش را، بلکه فقط قسمتی از زمین بودکه روزی صاحب جنگل و دریا بود، اما طبیعت در گذشت زمان او را از آنها محروم کرد و با این حال زیباست و حواس آدم را تحت سلطه اش درمی آورد و وجودش را تسخیر می کند.
در ایران نیز دشت کویرو کویر لوت حالا به همت مازیار ها آمادگی پذیرایی از ما را دارند. اما همان طور که کویرها یک روز وجود نداشتند تا ابد نیز باقی نخواهند ماند. انسان در آینده تغییراتی ایجاد خواهد کرد که کویر و بیابان را به زمین حاصلخیز تبدیل کند. او یاد گرفته که چگونه آب را به بیابان منتقل کند و احتمالا به زودی خواهدتوانست باران ایجاد کند و نمک را از آب دریا بگیرد. او راه هایی پیدا خواهد کرد تا کویر را به باغ های سرسبزی تبدیل کند که غذای جمعیت در حال رشد این کره خاکی را تامین کند، اما تا آن روز فرصت هست تا به میهمانی کویر برویم و از او درس بردباری بگیریم و او را بهتر بشناسیم و درک کنیم.
نظرات بسته شده است.