غار کلماکره، پلدختر
نام انگلیسی: Kalmakare Cave نام فارسی : غار کلماکره
|
«کلماکره» به زبان محلی به معنی جایگاه بز (کل کوهی) و انجیر است. این غار در 20 کیلومتری شمال غرب شهرستان پل دختر واقع شده و از جنبههای طبیعی و فرهنگی، در زمره غارهای باارزش کشور است. این غار در یک منطقه تاریخی – باستانی در ارتفاعات معروف به کوه «مهله» و در یکی از درههای آن به نام «دره باغ» واقع شده است و از نظر ساختار در سازندهای آهکی دوره کرتاسه به وجود آمده و با توجه به تهنشستهای رسوبی و آهکی فراوان، حاوی استالاکتیت (چکندهها) و استالاگمیت (چکیدهها)ی بسیار زیباست.
وجود همین ساختارهای طبیعی، عظمت و زیبایی خاصی به آن داده است. تالارها و حفرهها و شکاف های متعدد ایجاد شده در غار، فضایی اسرارآمیز به آن داده و بیننده را به تحسین و اعجاب وا میدارد. این غار از دیدگاه ارزش فرهنگی و باستانشناختی نیز غاری با اهمیت و باارزش محسوب میشود و از نظر آثار تمدنهای باستانی بسیار غنی توصیف شده است.
ارتفاعات کوه مهله قاعده یک مثلث فرضی را میسازند که دو ضلع آن از رودخانه «سمیره» و «کشگان» تشکیل شده است. این مثلث از نظر تجمع و تعدد مراکز سکونتی انسانهای پیشین و وجود تپهها و محوطههای باستانی و تاریخی، غنایی فوقالعاده دارد و در ادوار پیش از تاریخ و در دوره های تاریخی به ویژه عیلامی، پارتی و ساسانی رونق و اعتبار فراوان داشته است. در غار مورد بحث، به ویژه در قسمت مدخل و تالار و ورودی آن، آثار و بقایای حیوانی و انسانی به وفور دیده میشود که حاکی از سکونت گاه و بیگاه انسانها در این غار است.
در وضع فعلی به نظر میرسد که غار فاقد راههای ورودی است و اجباراً باید از شیوههای کوهنوردی و سنگنوردی برای رسیدن به آن استفاده کرد. راه ورود به غار در گذشتهها آسانتر بوده؛ اما به نظر میرسد بر اثر فرسایش کوه یا وقوع زلزله، رابطه آن با بیرون قطع شده است. آثار این حادثه طبیعی در داخل غار نیز آشکارا دیده میشود. دهانه و بخشی از تالار اولی غار را، سنگهایی که از سقف آن فروریخته، فرا گرفتهاند.
سفالها و قطعات پراکنده در داخل غار، هیچ اشارهای به سکونتهای دوره پیش از تاریخ و عصرهای غارنشینی ندارند. شاید لایههای کهنتر که در زیر لایههای ناشی از رسوبات کربنات کلسیم که سقف و دیوارههای تالارهای دوم، سوم، چهارم و پنجم غار را پوشاندهاند، و یا در زیر لایههای فروریخته، آثاری باشد که مدفون شدهاند. اما آثار زیستی و سطحی موجود، همگی اشاره به رد پای تمدنهای تاریخی ایران به ویژه تمدنهای پارتی و ساسانی دارند. سفالهای پراکنده در سطح غار و خمرههای بزرگی که قشری از رسوبهای آهکی آنها را سفیدپوش کرده است، در مقایسه با سفالهای مشابه و هم دوره خود میتوانند تاریخ تقریبی و زمان سازندگان هنرمند خود را بنمایانند. بیشتر خمرهها از نوع نقش افزوده یا «استامپی» دوره پارتی و ساسانیاند که با سفالهای تپه گیان نهاوند و بعضی سفالهای منقوش به دست آمده از شوش شباهت دارند. برخی از آنها نیز، سفالهای ساده دوره عیلام جدید هستند.
به هر حال، این غار با توجه به وضعیت آن، نمیتوانسته است در دورههای تاریخی، پیوسته به صورت مسکونی مورد استفاده باشد و به نظر میرسد در هنگام حمله و جنگ، به صورت پناهگاه و مأمن، مورد استفاده ساکنان دامنههای کوه «مهله» و کنارههای «سیمره» و «کشگان» قرار میگرفته است. ظاهراً در برخی دورهها نیز، مخالفان و یاغیان، علیه نظام موجود و حکومتهای مرکزی، از آن استفاده میکردهاند.
با انجام پژوهشهای باستان شناختی، میتوان به بسیاری از مجهولات موجود در زمینه تاریخگذاری این غار و منطقه پاسخ داد.
یافته های غار
تعداد زیادی اشیا نفیس با قدمت تاریخی فراوان در کاوشهای غیر مجاز از این غار به دست آمده اند که در موزه های اروپایی مانند لوور و موزه بریتانیا و نیز آمریکایی مانند موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شوند. این اشیاء شامل پیکره ها، بشقابها و تکوکهای نفیس هستند. در سالهای اخیر، برخی از اشیای دزدیده، توسط نیروهای اطلاعاتی کشف شده و در اختیار سازمان میراث فرهنگی کشور قرار گرفته اند. این اشیا در موزه ایران باستان در تهران و نیز در موزه قلعه فلک الافلاک در خرم آباد نگه داری می شوند