محرم در نصرآباد یزد
رسم مذهبی «شاخ شاخ» 10 روز پیش از آغاز ماه محرم در روستای نصرآباد یزد برگزار میشده است، تا هیزم کافی برای روشن کردن حسینیه و مجلسهای عزاداری سالار شهیدان امام حسین (ع) فراهم شود.
،مراسم که در اصطلاح «عاشورای بچهها» نامیده میشد، کودکان و نوجوانان روستا بهصورت گروهی هر روز عصر به در خانههای مردم روستا میرفتند و با خواندن عبارتهایی موزون از صاحبخانه تقاضای هیزم میکردند.
در گذشته، با سوزاندن هیزم در محل ویژهای به نام کلک که در وسط حسینیه قرار داشت، مجلس را روشن نگه میداشتند.
پس از آنکه گروه شاخ شاخ در آستانهی خانهای قرار میگرفت، این ابیات به لهجهی یزدی خوانده میشدند: «شاخ، شاخ در منه، هر که شاخی بدهد، هر که شاخی ندهد، عشق حسین سر یزید، شغله به شاخ در منه، خدا مرادش بدهد، خدا مرادش ندهد، یه بنه هیزم دراندازید».
اگر صاحبخانه هیزم میداد و مقدار آن کم بود، این بیت چندبار تکرار میشد، تا هیزم بیشتری بیاورد: «عشق حسین و محمود یه بنه هیزم کمم بود». اگر او هیزمی نمیداد و یا نداشت، با صدای بلندتر و حالت تهاجمی این بیت خوانده میشد: «عشق حسین و عباس، پایهی چخد درانداز».
«چخد» بهمعنی چرخ ریسندگی است و یعنی اگر هیزم نداری، چرخ ریسندگی خود را که وسیلهی کار است، برای روشن کردن مجلس عزاداری امام حسین (ع) اهدا کن.
معمولا بچهها دست خالی از در خانه نمیرفتند و اهالی روستا نیز همکاری خوبی در تامین روشنایی مجلس عزاداری اهل بیت (ع) داشتند.
نظرات بسته شده است.