مراسم پرخوانی
ترکمنها قبل از پذیرش دین اسلام به خاطر شرایط سرزمینشان که آسمان و نور آن باشکوهتر از هر سرزمین دیگر به چشم میآید، به «تانگری» یعنی روح آسمان اعتقاد داشتند. تانگری قدرتی نامرئی و مافوق همه چیز و همه کس بود که در فرهنگهای امروزی ترک زبانان مترادف با خداوند متعال معنی شده است. «سمن» رهبر روحانی آنان و «سامانیسم» آیین آنها بود. طبق آیین سامانی، دنیا از طبقههای متعددی که بر روی هم قرار دارند تشکیل شده است و انسان برای رسیدن به این مرتبه «سمن» بوده است. سمنها با برگزاری آیین مخصوصی بر بالای بلندیها، انسان را در جهت رسیدن به مقصود یاری میکردند که بعد از پذیرفتن اسلام توسط ترکمنها، این مراسم رنگ اسلامی به خود گرفت و تحت عنوان آیین ذکر یا «پرخوانی» به صورتهای گوناگون زنده نگه داشته شد که امروزه به اشتباه مراسم پرخوانی «رقص خنجر» نامیده میشود. پرخوانی یکی از آیینها و سنتهای بسیار قدیمی مردم ترکمن است که تا چند دهه پیش برگزار میشد. اما امروزه این سنت تنها ظاهری نمایشی دارد و به صورتی ناقص اجرا میشود. پرخوانی حاوی جنبههای ویژهیی از «روان درمانی» است و ریشه در «سامانیسم» دارد. در این آیین نوازنده دوتار یکی از افراد اصلی گروه پرخوانی است که رهبری مراسم را در دست دارد.
پرخوانی بر بالای بلندیها میرود و انجام رقصهای ویژه و خواندن وردها و ذکرها با روح نیاکان خویش تماس میگیرد و از آنها استمداد میطلبد تا در شفای خسته دلان و بیماران روحی، سمن را یاری دهد. مراسم پرخوانی، معمولاً در یکی از روزهای خوش یمن، به ویژه شبهای جمعه برگزار میشد. پس از نماز مغرب، یاران پرخوان بیمار را یاهو یاهو گریان در حالی که کتفش را بستهاند به اتاق مخصوص میبرند و در کنار اجاقی پر از آتش مینشانند. گردانندگان آیین، یک قبضه شمشیر برنده و یک عدد کفگیر آخته را که از ابزارهای اصلی پرخوانی است از قبل در آتش میگذارند. به تدریج یاران پرخوان و هم آوازان حاضر در جلسه، بیمار، پرخوان و نوازنده دو تار را در حلقهیی محاصره میکنند به صورتی که راه فرار وجود نداشته باشد با اشاره پرخوان، نوازنده دوتار آرامآرام به نواختن آغاز میکند.
پرخوان به تدریج به وجد میآید و با خواندن شعرهایی از عارفان و صوفیان ترکستان چون «صوفیالله»، «مشرب» و … شروع به چرخیدن به دور بیمار میکند. مجلس به تدریج اوج میگیرد. یاران پرخوان در مجلس و زنان آبادی، بیرون از مجلس به همآوایی با پرخوان میپردازند و از روحهای بدنهادی که روح و جسم بیمار را آزرده کردهاند، میخواهند که کالبد بیمار و قبیلهشان را ترک کند. این مراسم در حال حاضر تقریباً منسوخ شده و به ندرت اجرا میشود.