چارتاقی بتخانه آتشکوه
چارتاقی بتخانه در دامنه غربی ارتفاعات موسوم به آتشکوه در جنوب روستای آتشکوه در 16 کیلومتری جنوب غرب دلیجان و 250 کیلومتری جنوب غرب تهران جای دارد. این بنا و روستا از نظر تقسیمات کشوری تابع بخش نیمور / نیمه ور از شهرستان محلات و استان مرکزی به مرکزیت شهر اراک است.
روستای کهن آتشکوه که در گذشته بزرگ تر و آبادتر بوده است، اکنون حدود 10 خانوار ( 30 نفر ) سکنه دارد که بیشتر آنان سالخورده هستند. بسیاری از اهالی و به ویژه جوانان از روستا مهاجرت کرده و به همین سبب خانه های متروک فراوانی در روستا به چشم می خورد. روستای آتشکوه سه رشته قنات دارد که یکی از آن ها از میان آبادی و دو رشته دیگر در زمین های زراعی اطراف جاری هستند. مردم روستا به گویش « راجی » سخن می گویند که یکی از لهجه های کهن زبان فارسی است. عمده عایدات اهالی از اشتغال به کشاورزی، گله داری و قالی بافی است که باغ داری نیز به میزان محدودی در ان رواج دارد. معماری بومی و خانه سازی روستا ( به ویژه تاق های گنبدی و گهواره ای خشت و گلی بر روی دیوارهای کوتاه ) بسیار اصیل و شایسته توجه و مطالعه است. در میانه روستا بازمانده های یک قلعه کوچک و کهن نیز دیده می شود که اکنون برای نگهداری چارپایان و علوفه از آن استفاده می شود. روستا خط تلفن ثابت ندارد، اما به خوبی زیر پوشش شبکه تلفن بی سیم است.
کوه های جنوبی مشرف به روستا به نام آتشکوه شناخته می شوند. اهالی منطقه معتقدند که بر بالای این کوه یک میل کوچک پیام رسانی با آتش بوده که در دیدرس میل های دیگری در شهرهای محلات و نراق بوده است. آنان نام کوه و روستا را برگرفته از آتش افروزی بر بالای همان میل می دانند. این کوه و دامنه شمالی آن، به خوبی به تمامی دشت دلیجان و کوه های اردل و نراق در آن سوی دشت، مسلط است. اکنون بازمانده ها و ویرانه های سازه های تدافعی و پیام رسانی بر بالای کوه های مشرف به روستا دیده می شود که از جمله با دو نام « دز » و « زرده قلعه » شناخته می شوند. در کوه های منطقه آتشکوه یکی از بزرگ ترین و مرغوب ترین معادن سنگ زینتی سفید ایران واقع شده است. سنگ های نمای برج آزادی ( شهیاد ) از همین معدن استحصال شده و به تهران منتقل گردیده است.
بنای چارتاقی که عموم مردم محلی آن را به طور سنتی با نام « بتخونه / بتخانه » می شناسند و دیگران آن را به نادرستی با نام آتشکده آتشکوه هم خطاب می کنند، در دره ای فرح انگیز و در فاصله اندکی از جنوب روستا و بر پایین یال کوه آتشکوه نهاده شده است. در مجاورت چارتاقی و کوه بقایای خشک رودی دیده می شود که کوه و چارتاقی را دور می زند و ان را به شکل شبه جزیره ای رویایی در می آورد. عمق متوسط این خشک رود دو متر و پهنای متوسط آن پنج متر است. کوه آتشکوه از صخره های سخت و یکپارچه تشکیل شده که شباهت زیادی با کوه مجاور چارتاقی نیاسر دارد. در این کوه نمونه های متنوع و خوبی از گل های صحرایی، گیاهان دارویی و نیز گلسنگ های گوناگون به چشم می خورد. چارتاقی در سال 1317 با شماره 311 در فرهست آثار ملی ثبت شده است.
برای رسیدن به این چارتاقی می باید در کیلومتر 11 جاده دلیجان به محلات، به سوی جنوب و راهی آسفالته که به سوی روستای آتشکوه و معدن سنگ آن می رود، پیچید. پس از طی پنج کیلومتر در این راه نیمه کوهستانی زیبا، به روستای آتشکوه و درخت چنار کهنسالی که در کنار راه سر بر کشیده است، خواهیم رسید. چارتاقی در مجاورت روستا است و از کنار جاده دیده می شود.
چارتاقی بتخانه یکی دیگر از نمونه های چارتاقی های منفرد در ایران با شکل متقارن چهار وجهی و با قاعده مربعی است. بنا از چهار پایه با چهار تاق تشکیل شده که گنبدی به واسطه چهار فیلپوش و تیرهای چوبی بر روی آن ها ساخته شده است. مصالح بنا عبارت است از لاشه سنگ های بدون تراش با ملات آهک و با روکاری از سنگ های بزرگ و تراش خورده در پایه ها و آجرهایی با پخت مرغوب همراه با تیرهای چوبی در تاق ها و احتمالاً در گنبد فرو ریخته. بیشتر سنگ های بکار رفته در ساخت بنا، سنگ رسوبی متخللی است که دارای جرم حجمی کمی برابر با 2/2 و ماندگاری زیاد است. این نوع سنگ با جرم حجمی 1/2 در در ساخت چارتاقی نیاسر نیز بکار رفته است. چهار سوی بنا – همچون دیگر چارتاقی های منفرد ایران – چشم اندازی باز و بدون هیچ گونه در یا دیوار و مانعی است.
بر روی برخی از سنگ های بکار رفته در چارتاقی بتخانه، آثار خط هندسی و نگاره های بز دیده می شود. با توجه به شواهد موجود چنین به نظر می آید که این نقوش و نگاره ها در اصل بر روی صخره های محل استخراج سنگ وجود داشته اند و در هنگام ساخت بنا از آن ها نیز بهره گیری شده است. تعدادی از این نشانه ها در دوره های جدیدتر بازنگاری شده اند. توضیحات بیشتر درباره این نگاره ها و خط های هندسی در گفتاری جداگانه خواهد آمد.
گنبد بنا و تاق ها به مرور زمان تخریب شده اما هر چهار پایه بنا تا حد زیادی سالم باقی مانده اند. پایه ها در نوع خود جالب و منحصر بفرد هستند و میانه بلندای دو جبهه درونی ان ها به شکل قصاعی از دایره ساخته شده اند که موجب ایجاد پلانی به شکل « دل » شده است. آنچه از پایه ها و بازمانده های تاق ها بر جای مانده است، حدود 8 تا 10 متر ارتفاع دارد و این نکته با توجه به طول ضلع های بنا که 5/12 متر است، می رساند که یکی از بزرگ ترین و با شکوه ترین چارتاقی های زمان خود بوده است.
در بازسازی و مرمتی که در سال های گذشته اجرا شده است، پایه های بنا مستحکم گردیده و دیوارک کوتاهی در فاصله جنوب چارتاقی با کوه ساخته شده است. مرمت و بازسازی بخش های پایینی پایه ها و کف اصلی بنا بدون دقت کافی انجام شده و خوشبختانه از ساخت مجدد گنبد فرو ریخته و فیلپوش ها خود داری شده است. بازسازی و مرمت چارتاقی ( همانند نمونه های دیگر ) بیشتر یک عملیات ساده بنایی بوده است تا مرمت یک اثر باستانی با ویژگی ها و پیش نیازهای لازم خود.
با این که هیچ مراقبی در محل وجود ندارد، اما محوطه و بدنه بنا در مقایسه با بسیاری از آثار باستانی، تمیز و پاکیزه است و نشانه ای از یادگار نوشت ها و زباله ها به دیده نمی آید. به گمان نگارنده، دلیل این پاکیزگی در اهتمام و اهمیتی است که ساکنان روستا برای حفاظت و مراقبت از بنا قائل هستند. آنان نه تنها خود کم ترین آسیبی به بنا نمی رسانند، بلکه به هنگام ورود مسافران و گردشگران، بلافاصله در محل حاضر می شوند و یا محوطه را زیر نظر می گیرند تا مبادا رفتار مخربی از سوی آنان سر بزند. چنین روحیه و توجهی که اهالی روستای آتشکوه ( و عموماً مردمان منطقه نیمور ) برای فرهنگ دیرین و آثار باستانی خود قائل هستند، ستایش بر انگیز و الگوی شایسته ای برای دیگران است. مختصات چارتاقی عبارت است از 33 درجه و 9/33 دقیقه شمالی، 50 درجه 0/38 دقیقه شرقی ( دقت اندازه گیری 1/0 ± دقیقه ). ارتفاع بنا ازسطح دریا 1724 متر و از کف زمین های زراعی مجاور حدود 5 متر است.
محور بنا با چهار جهت اصلی به اندازه 10 درجه میل غربی دارد و ضلعی از بنا که رو به روستا است، با شمال جغرافیایی / ستاره قطبی 10 درجه غربی فاصله دارد (دقت اندازه گیری 1 ± درجه ). ناهمواری های افق شرقی در کمان نقطه طلوع انقلاب تابستانی تا نقطه طلوع انقلاب زمستانی عبارت است از کوه هایی با ارتفاع 1 تا 15 درجه (دقت اندازه گیری 30% ± ) از دید ناظر. ارتفاع افق انقلاب تابستانی 1 درجه، ارتفاع افق اعتدالین 8 درجه و ارتفاع افق انقلاب زمستانی 15 درجه است. مکان یابی و ساخت چارتاقی به گونه ای محاسبه و اجرا شده است که طلوع خورشید در انقلاب تابستانی در لبه شمالی کوه و طلوع خورشید در انقلاب زمستانی در لبه جنوبی کوه رخ میدهد. با توجه به ارتفاع 15 درجه ای نقطه انقلاب زمستانی، طلوع خورشید با تاخیری چشمگیر در ساعت 20 : 08 دقیقه روی می دهد.
مساحت چارتاقی بتخانه 25/156 متر مربع و طول هر ضلع آن 50/12 متر است (دقت اندازه گیری طول ها 5 ± سانتی متر ).طول بیرونی هریک ازپایه ها 95/2 متر و فاصله میان پایه ها 60/6 متر است. نسبت طول هر یک از پایه ها به طول ضلع بنا در این چارتاقی 237/ 4 : 1 است.
در کنار جبهه شمال غربی چارتاقی بازمانده سازه ای ایوان مانند و پیشخوان گونه به چشم می خورد که در زمان های جدید تر ساخته شده و ارتباطی با سازه اصلی چارتاقی ندارد. ممکن است در گذشته کوشش شده باشد تا با افزودن بخش هایی الحاقی به بنا از آن برای کاربرهای دیگری استفاده کنند. یکی از این کاربری های مفروض می تواند بهره گیری از بنا به عنوان یک آتشکده باشد. با این که اکنون اطلاق عنوان آتشکده به چارتاقی آتشکوه متداول است، اما تاکنون هیچ گونه آثار و بازمانده در پیوند با آتش و آتش افروزی در بنا و محوطه آن مشاهده نشده است. چنان که در هیچ یک از چارتاقی دیگر دیده نشده است. هر چند که فرض وجود یک چنین کاربری، مغایرتی با ویژگیهای تقویمی بنا و رصد خورشید ندارد.
تا آن جا که نگارنده اطلاع دارد، در متون کهن و تاریخی اشاره های گوناگونی به بناها و آثار باستانی نیمور شده، اما نامی از این چارتاقی به میان نیامده است. نخستین بررسی و ثبت مشاهدات از این بنا متعلق به هوتوم شیندلر و آندره گدار در دهه 1310 خورشیدی است. گدار ابتدا از بنا با عنوان آتشگاه یاد می کند و نقشه ای از دیوار محاطی و دهلیزهای احتمالی آن بر اساس تصوراتی که میکرده است، رسم می کند؛ اما سپس با توجه به قرائن موجود، نقشه مفروض خود را رد میکند و از بنا به عنوان یک علامت راه یابی یاد می کند.
اندازه گیری های نگارنده نشان می دهد که در چارتاقی بتخانه نیز همچون دیگر چارتاقی های منفرد ایران و از جمله چارتاقی های نیاسر و نویس، ملاحظات تقویمی و تناسب با نقاط طلوع خورشید به هنگام اعتدالین و نیز انقلاب های تابستانی و زمستانی بکار بسته شده است. محور و ساختار بنا و نسبت اندازه طول پایه ها به فاصله میان آن ها و زاویه های منتج شده از آن با توجه به ارتفاع افق محلی به گونه ای است که در هنگام هایی از سال، پرتوهای خورشید در راستاهای سنجیده شده ای از بنا می تابند و از روزنه های میان پایه ها دیده می شوند.
چنان که در نقشه دیده می شود، برای هر یک زمان مفروض، دو خط دید موازی و مستقل سنجیده شده است. نقطه طلوع انقلاب زمستانی در امتداد قطر بنا و دو روزنه عریض آن است و نقاط طلوع خورشید در اعتدالین و انقلاب تابستانی، به گونه متقاطع در دو سوی هر دو جفت پایه ها جای دارند. راستای دو خط دید متقارن هستند که فاصله یکسانی با محور میانی پایه ها دارند و از مرکز آن می گذرند. ( دقت ترسیم خط دیدها 1 ± درجه است ).
در اعتدال بهاری و پاییزی یعنی در نوروز و مهرگان باستانی ( آغازماه مهر ) پرتوهای خورشید بامدادی در روزنه های تشکیل شده میان لبه های b-e و d-g دیده میشوند. در حالی که در انقلاب تابستانی نیز پرتوهای خورشید بامدادی در روزنه های تشکیل شده میان لبه های a-f و c-h دیده می شوند. چنان که در نقشه دیده میشود، خط دیدهای اعتدالین با خط دیدهای انقلاب تابستانی، با یکدیگر متقارن و فاصله یکسان و برابری با محور هر جفت از پایه ها دارند.